kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۷۸۲۹
تاریخ انتشار : ۰۴ تير ۱۴۰۲ - ۲۱:۴۹

اخبار ویژه

 
 
بهزاد نبوی زیر بار ریاست دوباره جبهه اصلاحات نرفت
 
بهزاد نبوی ادامه ریاست جبهه اصلاحات را نپذیرفت و این مسئولیت از سر اجبار به آذر منصوری دبیرکل حزب اتحاد ملت سپرده شد.
خبرآنلاین در این زمینه نوشت: «آذر منصوری» دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی با رای اکثریت اعضای جبهه اصلاحات به عنوان رئیس‌دوره‌ای این تشکل سیاسی انتخاب شد.
احمد شریف دبیرکل حزب همبستگی دانش‌آموختگان گفت: اعضای جبهه اصلاحات ایران در جلسه عصر دیروز «آذر منصوری» را به عنوان رئیس‌انتخاب کردند. بهزاد نبوی که ششم اسفند ۱۳۹۹ از سوی مجمع عمومی نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان برای حضور در انتخابات سیزدهمین دوره ریاست‌جمهوری در ۲۸خرداد ۱۴۰۰ به عنوان رئیس‌ جبهه اصلاحات ایران انتخاب شده بود، پس از شکست جریان اصلاحات در انتخابات، اسفند ۱۴۰۱ از این سمت کناره گرفت.
او اخیرا به خبرنگار ایرنا گفته بود که همچنان عضو جبهه اصلاحات ایران هستم و «عدم آمادگی خود» را برای ریاست دوره جدید این سازوکار اجماعی که به‌زودی آغاز می‌شود، اعلام کرده‌ است. به تازگی کمال‌الدین پیرموذن نماینده ادوار مجلس با معرفی ۱۵ عضو حقیقی جدید جبهه اصلاحات، در گفت‌وگو با رسانه‌ها مدعی شده بود که ‌بهزاد نبوی، فخرالسادات محتشمی‌پور، محسن امین‌زاده، ‌محمدرضا جلایی‌پور، ‌عماد بهاور، بدرالسادات مفیدی، ‌سیدحسن رسولی، معروف صمدی، اسماعیل گرامی‌مقدم، فاطمه سعیدی، محسن‌هاشمی، غلامرضا ظریفیان، محمد مقدم، آذر منصوری و محسن آرمین اعضای حقیقی جدید جبهه اصلاحات را تشکیل خواهند داد.
پیش از این، روزنامه آرمان ملی هم نوشته بود: بهزاد نبوی گفته است برای ریاست جبهه آمادگی ندارد. او هشتم اسفندماه سال گذشته از ریاست جبهه اصلاحات کناره‌گیری کرد. بهزاد نبوی آبان سال گذشته اعلام کرد: «قطعا نمی‌توانیم با معترضان کف خیابان که شعارهای براندازانه می‌دهند، همسو شویم. بحث محافظه‌کاری نیست؛ ما شعارهای آنان را قبول نداریم. ما می‌خواهیم در چارچوب نظام، نظام را اصلاح کنیم. نمی‌خواهیم دینامیت زیر ساختمان نظام بگذاریم بلکه می‌خواهیم همین بنا را اصلاح و ایراداتش را برطرف کنیم که البته می‌دانیم کار بسیار مشکل و پرهزینه‌ای است». این سخنان انتقاداتی را درپی داشت.
روزنامه هم‌میهن نیز، وضعیت جبهه اصلاحات را به‌هم‌‌ریخته توصیف کرده است. روزنامه هم‌میهن در گزارش خود نوشت: «جبهه اصلاحات که از ماه پایانی سال ۱۳۹۹ و پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۴۰۰ با حضور ۳۱ حزب به صورت رسمی اعلام موجودیت کرده بود، در حالی وارد سومین سال فعالیت خود شده که در اسفند سال گذشته، بهزاد نبوی که در دو سال اول ریاست این جبهه را بر عهده داشت، برای دومین‌بار از مقام ریاست جبهه اصلاحات استعفا کرد. پس از این‌که بهزاد نبوی از ریاست جبهه استعفا کرد، عملا فعالیتی از سوی نهاد بالادستی اصلاح‌طلبان صورت نگرفته است. 
یادآور می‌شود جبهه اصلاحات در چند سال اخیر با وجود حضور خود بهزاد نبوی و چهره‌‌های مشابه وی به بن‌بست خورد، تا جایی که امثال عارف و موسوی‌لاری از ریاست و نایب‌رئیسی «شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان» (شعسا) پس از انتخابات مجلس سال 1398 استعفا دادند و شعسا از هم پاشید. در دوره انتخابات بعدی نیز گروهی موسوم به ناسا (نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان) به ریاست نبوی تشکیل شد که آن هم به بن‌بست خورد و گرفتار دودستگی شد. در انتخابات مجلس سال 1398، اصلاح‌طلبان سه لیست انتخاباتی ارائه کردند و در انتخابات ریاست جمهوری دو نامزد (همتی، مهرعلیزاده) در گود داشتند اما هر دو در انتخابات به خاطر سرخوردگی و نارضایتی و انزجار شدید مردم نسبت به دولت ائتلافی مدعیان اعتدال و اصلاحات، شکست خوردند. در انتخابات ریاست جمهوری، از دست‌رفتگی گسترده پایگاه اجتماعی متوجه شد تا «ناسا» به 
دو طیف 15 و 16 حزبی تقسیم شود و طیف اکثریت به همراه خاتمی و کروبی و دیگران، از همتی حمایت کنند. اما نامزد مد نظر آنها نتوانست بیش از 4/2 میلیون رأی به دست آورد. این روند موجب اعتراض‌های بعدی به بهزاد نبوی و استعفای او شد، چنان‌که قبل از آن به عارف شده و به استعفا انجامیده بود.
 
 
ننگ انباشته  FATF و سینه‌چاکی روزنامه زنجیره‌ای
 
روزنامه زنجیره‌ای آفتاب یزد بر خلاف واقعیت‌های تجارت خارجی کشور نوشت بدون FATF مانع هر نوع گشایش خارجی می‌شود.
این روزنامه در سرمقاله‌ای آشفته می‌نویسد: «همزمان که شاهد روزهای سخت پوتین هستیم و رسانه‌ها درگیر اخبار شورش داخلی روسیه هستند، خبری منتشر شده که به نظر می‌رسد نباید از کنار آن به سادگی گذشت. اف‌ای‌تی‌اف، اعلام کرد که ایران در فهرست کشورهای سیاه باقی خواهد ماند.
برای اهل نظر و تفکر، این خبر بسیار مهم می‌تواند باشد. البته بنده نمی‌دانم در هیئت دولت نیز این خبر چه جایگاهی دارد ولی آنچه که از این خبر می‌تواند دستگیرمان شود این است که خبر مذکور می‌تواند مانع هر گشایشی در سیاست خارجی دولت سیزدهم باشد. یعنی هرچقدر هم که دیپلمات‌های این دولت در دیپلماسی کوشا و موثر باشند و به قول خودشان بتوانند صبحانه، ناهار و شام را در سه پایتخت مجزا در منطقه میل کنند اما این موضوع باعث نخواهد شد شاهد گشایشی در اقتصاد کشور باشیم.
به قول یکی از فعالان بازار، انتهای باقی ماندن ایران در لیست سیاه اف‌ای‌تی‌اف و تحرکات سیاست خارجی آن است که مجبور هستیم با قاطر، پول‌های کشور را جا به جا 
کنیم بنابراین بانکی و نهادی حاضر نیست وارد معامله با ما شود.
هر چند با نگاهی گذرا به وضعیت قیمت‌ها چه در سوپرمارکت‌ها و چه در بازارهای مختلف از جمله مسکن و ارز شاهد هستیم که آنچنان اتفاق مثبتی رخ نداده است. اگر کاهش قیمتی موردی مثلا در حوزه مسکن می‌بینید ناشی از رکود حاکم بر بازارهاست».
این نوشته در حالی منتشر می‌شود که کشورمان در دولت سابق به مدت چند سال، 37 بند از 41 بند اکشن پل FATF را به اجرا گذاشت اما نتیجه روند مذکور، تشدید فشار‌های تحریمی بود. جالب این که در اوج اجرای این تعهدات به علاوه تعهدات برجامی، سفارت کره جنوبی در تهران ناچار شد حقوق کارمندان خود را با هواپیما و چمدان به تهران منتقل کند.
در عین حال وقتی در مجلس و نهادهای دیگر از آقای ظریف سؤال شده بود که «آیا تضمین می‌دهد با پذیرش تعهدات بیشتر، تحریم‌ها لغو می‌شود؟»، پاسخ داده بود نه من و نه آقای روحانی نمی‌توانیم چنین تعهدی بدهیم. درست هم می‌گفت؛ چنان که
وعده‌های برجامی یکی پس از دیگری خلاف واقع از آب در آمده بود.
گفتنی است موضوع FATF مبارزه با پولشویی و جرائم سازمان‌یافته و تامین مالی
تروریسم است اما پاریس میزبان FATF، همزمان میزبان یکی از جنایتکارترین گروه‌های تروریستی دنیا (سازمان منافقین) است و دیگر پایتخت‌های اروپایی هم از تروریست‌هایی مانند کومله و تندر و الاحوازیه و... میزبانی می‌کنند. ضمنا آمریکا و اروپا طبق گزارش رسانه‌های غربی، میزبان 76 درصد پولشویی‌های بزرگ در دنیا هستند.
ضمنا نویسنده روزنامه زنجیره‌ای که سردبیر قبلی‌اش به آمریکا پناهنده شده- گویا خبر ندارد که ایران بدون برجام FATF توانسته صادرات نفت خود را به نسبت 
دو سال آخر دولت روحانی حدود سه برابر کند و ضمنا حجم صادرات کشور را به بالای 55 میلیارد دلار برساند.
این نکته هم شایان ذکر است که بخشی از اطلاعات واگذار شده به FATF توسط ایران، در اختیار خزانه‌داری ایران برای تحریم‌های شدید‌تر و انسداد مجاری دور زدن تحریم‌ها استفاده شد و ننگی تاریخی در زمینه همکاری با آن کارگروه وابسته به آمریکا به شمار می‌رود. از این جهت شک برانگیز است که چرا یک روزنامه داخلی همچنان سنگ FATF را به سینه می‌زند؟!
 
 
آرمان: آمریکا بدون برجام امتیازات گسترده‌تری می‌دهد
 
روزنامه اصلاح‌طلب آرمان می‌گوید: امتیازاتی که آمریکا به ایران می‌دهد، هر روز گسترده‌تر می‌شود.
این روزنامه درباره چشم‌انداز مذاکرات اخیر، از قول علی بیگدلی نوشت: در شرایط کنونی سیاست خارجی ایران روزهای شلوغ و پرترافیکی را سپری می‌کند به همین دلیل نیز گمانه‌زنی‌های زیادی در این زمینه به وجود آمده است. از یک‌طرف مذاکره آقای باقری و مورا در دوحه و از سوی دیگر سفر امیرعبداللهیان به کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس باعث شده چشم‌انداز پیشروی سیاست خارجی آبستن تغییر و تحول باشد. این موضوع نشان می‌دهد که فعالیتهای ایران برای حل مشکلات بیشتر شده است.
از سوی دیگر آمریکایی‌ها نیز به دلیل این‌که در آستانه برگزاری انتخابات هستند و به دنبال این هستند که در منطقه خاورمیانه بحران جدیدی شکل نگیرد تلاش کرده‌اند امتیازات جدیدی به ایران بدهند. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که هر روز حوزه امتیازاتی که آمریکا به ایران می‌دهد، گسترش بیشتری پیدا می‌کند. این گستردگی به‌خصوص در حوزه نفت وجود داشت که با امتیازاتی که آمریکا به ایران داده میزان فروش نفت ایران به یک‌میلیون و هفتصدهزار بشکه در روز رسیده که در شش و یا هفت سال گذشته بی‌سابقه بوده است کمیته روابط خارجی کنگره آمریکا قطعنامه‌ای صادر کرده و دولت آمریکا را موظف کرده تحریم‌های ایران را افزایش بدهد. البته این قطعنامه در آینده باید به کمیته روابط خارجی مجلس سنا برود که به احتمال زیاد تصویب نخواهد شد. این قطعنامه اعتبار حقوقی زیادی ندارد و بایدن می‌تواند آن را لغو کند. نکته قابل توجه در این زمینه این است که فضای داخلی کنگره آمریکا همواره نسبت به بایدن بدبین بوده و از سوی دیگر نظر مساعدی نسبت به ایران نداشته است. 
بیگدلی در پاسخ این سؤال که آیا ادامه این روند به لغو بیشتر تحریم‌های ذیل برجام منجر خواهد شد؟ گفت: آمریکا از ابتدا نیز به دنبال لغو تحریم‌های ذیل برجام بود. با این وجود به دلیل این‌که خواسته ایران لغو تمام تحریم‌های برجامی و غیره بود در نهایت با مشکل مواجه شدند و به نتیجه نرسیدند.
هرچند مقامات آمریکایی به صراحت درباره تمایل برای ادامه مذاکرات سخن نمی‌گویند و در برخی مواقع نیز عنوان می‌کنند برجام از دستور کار آمریکا خارج شده اما در عمل چنین نیست و آمریکا تمایل دارد مذاکرات به نتیجه برسد و دو کشور به توافق برسند. 
بیگدلی در‌باره این سؤال که «آیا روندی که ایران و کشورهای غربی و آمریکا در پیش گرفته‌اند به توافق دائم و احیای برجام منجر خواهد شد و یا دو کشور در نهایت به یک توافق موقت دست پیدا خواهند کرد؟»، اظهار داشت: واقعیت این است که در شرایط فعلی امکان رسیدن به توافق دائم بین ایران و آمریکا از بین رفته است. به همین دلیل نیز آمریکا با احیای توافق سال2015 موافقت نکردند. دلیل این موضوع این است که توافق سال2015 با اصراری که آقای ظریف می‌کرد و در نهایت مورد پذیرش جان کری وزیر خارجه وقت آمریکا نیز قرار گرفت تنها درباره موضوع هسته‌ای ایران بود. این در حالی است که در شرایط کنونی آمریکا تنها به دنبال حل موضوع هسته‌ای ایران نیست و بلکه به دنبال این است که همه مسائلی که ایران با کشورهای منطقه و غرب دارد را در دستور کار مذاکرات قرار بدهد.
درباره اظهارات آقای بیگدلی چند نکته سزاوار یادآوری است. اولا امتیازاتی که آمریکا در دور جدید مذاکرات ناچار است بدهد، بدون بازگشت ایران محدودیت‌های گسترده برجامی (مانند نابودی یا تعطیلی 95 درصد برنامه هسته‌ای و سقف غنی‌‌سازی 3/5 درصدی) است و ایران غنی‌‌سازی 60 درصد را حفظ می‌کند.
ثانیا ایران در دوره جدید، امکانات و ظرفیت‌های گسترده دیپلماسی خود را معطل مذاکره با آمریکا و تروئیکای اروپایی نکرده، و فرصت‌ها و منابع اقتصادی حاصل از این دیپلماسی پرشتاب، غرب را به جای اتلاف وقت قبلی، ناچار به مذاکره جدی و از موضع پایین کرده است.
ثالثا آقای بیگدلی، با رندی، عبور ایران از حصار تحریم‌ها و صادرات نفت با وجود فشار‌های تحریمی آمریکا را به رضایت و موافق آمریکا نسبت داده که دروغ بزرگی است و دلیلی ندارد آمریکا قبل از توافق با ایران چنین امتیازی بدهد. سند روشن درباره دروغ بودن این ادعا آن است که آقای بیگدلی می‌گوید برجام فقط برای برداشتن تحریم‌های هسته‌ای بوده و در واقع تحریم‌های بزرگ‌تر و فراتر از آن از جمله درباره نفت سر جای خود باقی است. آمریکایی‌ها حتی چند بار بر سر راه نفتکش‌های حامل نفت ایران ایجاد مزاحمت کردند و آخرین بار هم نفت نفتکش حامل صادرات ایران را توقیف و تخلیه کردند. در واقع دیپلماسی گسترده ایران در کنار قدرت‌نمایی میدانی در تلافی راهزنی‌های دریایی آمریکا و انگلیس، آنها را مجبور کرد در مقابل صادرات نفت ایران تسلیم شوند. اکنون صادرات ایران در ماه میلادی گذشته طبق گزارش رویترز نزدیک دو میلیون بشکه و متوسط آن در چند ماه اخیر، بالای 1/7 میلیون بشکه بوده است. 
رابعا آنچه آمریکا باید در مذاکرات بپردازد و متعهد شود، امتیاز نیست بلکه حقوق تضییع شده ایران در کلاهبرداری برجامی است. آمریکا سر فرصت باید خسارت‌های هنگفت برجامی را که در ازای سه سال تعهد کامل ایران به برجام ایجاد شده، جبران کند.
 
 
بدهی گاز به ترکمنستان را دادید یا محکومیتش را شما جور کردید؟!
 
در حالی که بدهی گازی به ترکمنستان در همین هفته‌های اخیر تسویه شده، روزنامه هم‌میهن مدعی شد، این بدهی در دولت روحانی تسویه شده است!!
در واکنش به این ادعای روزنامه هم‌میهن، شرکت گاز ضمن ارائه توضیحاتی تاکید کرد: دولت سیزدهم در شرایطی مسئولیت اجرایی کشور را برعهده گرفت که در بخش انرژی بالاخص ناترازی گاز، با مشکلات عدیده‌ای به‌دلیل بی‌عملی و یا کندی دولت قبل در اجرای طرح‌های ذخیره‌‌سازی و توسعه‌ای گاز روبه‌رو بود و مهم‌تر از آن در بحث دیپلماسی انرژی؛ دولت قبل با اهمال‌کاری و اتخاذ رویکرد غلط در نحوه تعامل و همکاری با کشورهای همسایه، چالش جدی را در روابط همسایگی ایران با ترکمنستان پدید آورد. این رویه غلط همچنین سبب شد تا بدهی گازی عراق به ایران هم برای چندین سال پرداخت نشود.
آن روزنامه ادعا کرده بود که در داوری بین‌المللی، رأی به نفع ایران صادر شده بود، متأسفانه به نظر مي رسد کارشناس روزنامه بدون کوچک‌ترین اطلاعی از رویدادهای روز کشور، فقط به فکر تخریب اقدامات و دستاوردهای وزارت نفت طی دولت سیزدهم بوده است، یادآور می‌گردد در داوری مذکور، این طرف ایرانی بود که محکوم به پرداخت 1/6 میلیارد دلار به ترکمنستان شد.
درخصوص اخذ مطالبات از کشور عراق ذکر این نکته ضروری است که طرف عراقی طی دولت گذشته، بارها به بهانه عدم تشکیل دولت و... از پرداخت بدهی به ایران سر باز می‌زد، اما با تلاش هوشمندانه و طی مذاکرات مفصل و مستمر وزارت نفت و شرکت ملی گاز ایران طی 20 ماه و با استفاده از ابزارهای مختلف، دولت عراق را به سمت دریافت مجوز انتقال پول سوق داد که این امر منجر به پرداخت بدهی در سه مرحله از نیمه دوم سال۱۴۰۰ تا نیمه اول سال ۱۴۰۲ شد، لذا هرگونه ادعا مبنی بر تسویه حساب این بدهی در دولت گذشته نیز خلاف واقع می‌باشد.
موضوع بعدی درباره نحوه پرداخت بدهی ترکمنستان است که از طریق بخشی از منابع ارزی آزادشده مربوط به بدهی عراق پرداخت شد. حال سؤال این‌جاست آیا می‌توان این موضوع را که این منابع در دولت سیزدهم و با رایزنی و تلاش بسیار زیاد آزاد شده و مصروف بخشی از نیازهای کشور شده، کتمان کرد! و آیا برآیند این موضوع در تراز ارزی کشور به ‌معنایی جز وصول مطالبات می‌باشد.
یادآور می‌گردد که به ثمر رسیدن این تعامل بین‌المللی با وجود تحریم‌های اعمال‌شده بر صنعت نفت و گاز کشور، جز از راه ابتکار و دیپلماسی فعال میسر نبود و این امر، عیان شدن قدرت دیپلماسی انرژی و فعال وزارت نفت در دولت سیزدهم است. ضمن اینکه شرکت ملی گاز ایران به عموم مردم، کارشناسان، صاحب‌نظران و اصحاب رسانه ‌این اطمینان را می‌دهد که با تمام توان و با استفاده از تمامی امکانات از حقوق حقه کشور در مجامع بین‌المللی دفاع کرده و با لحاظ قرار دادن دو اصل صیانت از منافع ملی و خدمت به مردم پشتیبان حقوق مردم شریف ایران خواهد بود.