kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۷۴۹۹
تاریخ انتشار : ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ - ۲۰:۰۸

خطوط قرمز تعاون و همکاری از نـگاه قـرآن

 
علی پوریا
 
از نظر اسلام، یکی از اصول اساسی در روابط اجتماعی تعاون‌، همکاری و همیاری است؛ زیرا جامعه تنها با همیاری و همکاری می‌تواند شکل بگیرد و پایدار بماند و بی‌همیاری و همکاری افراد جامعه اصولا نمی‌توان از چیزی به نام جامعه سخن گفت.
این همکاری و همیاری افراد جامعه است که جامعه را معنا می‌کند و تحقق خارجی می‌بخشد. اما باید توجه داشت که برای همکاری و همیاری افراد جامعه از نظر اسلام، مرزها و خطوط قرمزی نیز بیان شده که نویسنده در این مطلب بدان‌ها پرداخته است. 
***
تعاون، بنیاد اجتماع
جامعه بر پایه تعاون و همکاری و همیاری افراد شکل می‌گیرد. ازاین رو، نمی‌توان جامعه‌ای را تصور کرد که میان افراد آن پایین‌ترین سطح همکاری وجود نداشته باشد. هر چه سطح تعاون در میان افراد جامعه افزایش یابد، جامعه از ظرفیت و استعداد بیشتری برای رشد و شکوفایی بهره خواهد برد؛ البته افزایش سطح تعاون خود نیازمند زمینه‌های چندی از جمله افزایش همدلی افراد آن می‌باشد که تنها از طریق تاثیرگذاری روی بینش‌ها و نگرش‌ها امکان‌پذیر است. به این معنا که افراد جامعه باید از نظر شناختی، عاطفی و رفتاری چنان متاثر شوند که تعاون نه تنها به عنوان یک وظیفه و تکلیف بلکه به عنوان بنیاد روابط اجتماعی و خاستگاه خوشبختی تلقی شود. در این صورت است که افراد جامعه افزون بر همکاری و همیاری و همراهی، در مقام همدلی و همدردی همچون جسمی واحد عمل می‌کنند و درد عضوی همه تن را به درد می‌آورد و تا زمان از میان بردن درد از پا نمی‌نشینند.
از امام صادق‌(ع) نیز نقل شده که فرمودند: «المومن اخ المومن کالجسد الواحد ان ‌اشتکى شيئا منه وجد الم ذلک فى سائر جسده و ارواحهما من روح واحد؛ مومن برادر مومن است به مانند جسدى واحد که اگر عضوى ازآن بيمار شود درد و ناراحتی آن را در ساير اعضای آن مى‌يابد و بقيه اعضاى بدن هم دچار درد و ناراحتى مى‌شوند و روح ‌آن دو از يک روح واحد است.(اصول کافی، ج 2، ص 166)
سعدی نیز سروده است:
بنی‌آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
این بدان معناست که باید جامعه سالم و پاک به گونه‌ای باشد که فراتر از همکاری و همراهی گام بردارد و در مقام همدردی و همدلی قرار گیرد. چنین جامعه‌ای است از آن به عنوان بهترین جوامع یاد می‌شود. خداوند در آیاتی از جمله آیه 114 سوره آل عمران می‌فرماید که جامعه عصر نبوی به سبب برخورداری از اصل همدلی و همدردی، جامعه نمونه‌ای است که دیگر جوامع باید از آن سرمشق گرفته و بکوشند تا به این درجه و سطح از ارتباط میان افراد برسند که همان مفهوم واقعی امت و جامعه ایمانی است. از خصوصیات چنین جامعه‌ای آن است که اصل نیکوکاری و خیررسانی در ‌اشکالی چون انفاق و احسان و عفو ایثار در اوج قرار دارد و شخص در بسیاری از موارد از حق خویش می‌گذرد تا جامعه در رفاه قرار گیرد و گاه برای رفاه و آسایش عضو دیگر خود را به خطر می‌اندازد و تشنگی و گرسنگی بلکه مرگ را بر خود هموار می‌سازد تا امنیت را برای شخص یا ‌اشخاص یا جامعه به ارمغان آورد. 
بر این اساس می‌توان گفت که تعاون کمترین حد ارتباطی در جوامع میان افراد آن است و سطح عالی آن در ‌اشکالی چون ایثار و احسان و گذشت تجلی می‌کند. از این رو خداوند در آیاتی از جمله آیات 1 و 2 سوره مائده‌، تعاون را در چارچوب مقررات عمومی و ابتدایی جامعه ارزیابی می‌کند و علت برقراری مقررات را مدیریت کمترین درجه از سطح ارتباطی میان افراد جامعه می‌داند. به سخن دیگر، اگر جامعه بخواهد در سطح پایین خود تحقق یابد باید افراد آن با یکدیگر تعاون و همکاری داشته باشند و از آن‌جا که تضاد منافع و مصالح میان افراد پدید می‌آید، مقررات و قوانین برای مدیریت تضاد و تقابل‌ها پدید آمده است تا حق هر کسی را در کنار وظیفه و مسئولیت وی بیان کند. 
بنابراین هر کسی بر اساس نقشی که در جامعه ایفا می‌کند از حقوقی برخوردار است که این برخورداری از حقوق براساس میزان تکالیف و وظایف افراد تعیین می‌شود. از این رو گفته شده است که مقررات در حقیقت تبیین‌کننده حدود ارتباط اجتماعی در سطح تعاون میان افراد جامعه است؛ زیرا اگر در سطح برتر، افراد جامعه با هم همراهی و همدلی داشته باشند و یا در مقام همدردی برآیند، دیگر کسی به حقوق و تکالیف خود نگاه نمی‌کند، بلکه می‌کوشد تا با ایثار و گذشت از حقوق خود و احسان و نیکوکاری به دیگری، با وی در مقام همدلی و همدردی بنشیند.
به سخن دیگر، قوانین و مقررات و حقوق برای تصحیح ارتباط میان افراد جامعه در سطح تعاون می‌باشد؛ زیرا در سطوح عالی‌تر و برتر چون همدلی و همدردی، احسان و ایثار و عفو است که حکومت می‌کند.
تعاون خوب و بد
بر این اساس است که به تعاون نمی‌توان به عنوان یک امر ارزشی به شکل مطلق نگریست؛ بلکه به یک معنا تعاون می‌تواند امری خنثی باشد که با توجه به متعلقات آن، خوب و مباح و بد می‌باشد. 
در یک شرایط‌، تعاون امری خوب و پسندیده و حتی بایسته است و در شرایطی نه تنها شایسته یا بایسته نیست بلکه عملی ناشایست و فعلی بد می‌باشد که شخص باید از انجام آن خودداری کند. بنابراین ارزشی و یا ضد ارزشی بودن تعاون‌، مبتنی بر متعلقات آن است.
خداوند در آیه 2 سوره مائده می‌فرماید: يـاَيُّهَا الَّذين ءامنوا ... وتعاونوا عَلَى البِرِّ والتَّقوى ولا‌تعاونوا عَلَى الاِثمِ والعُدوانِ واتَّقوا اللّه اِنَّ اللّه شديدُ العِقاب؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد ... و در نيكوكارى و پرهيزکارى با يكديگر همكارى كنيد و در گناه و تعدّى دستيار هم نشويد و از خدا پروا كنيد كه خدا سخت‏كيفر است.
به این معنا که اگر تعاون بر مدار نیکی و تقوا باشد، امری شایسته بلکه بایسته است و اگر بر محور گناه و تجاوز به حقوق دیگران باشد، کاری ناشایست و بد است و انسان لازم است از خداوند بترسد که به چنین همکاری و همیاری با دیگران اقدام کند؛ زیرا خداوند بسیار سخت کیفر است.
براین اساس باید مرزها و خطوط قرمز تعاون و همکاری را شناخت و در همکاری‌ها بر اساس این چارچوب عمل کرد. در این آیه برخی از معیارهای اساسی همکاری و تعاون یا ترک آن بیان شده است.
اما بسیاری از مردم در شناخت نیکی و مصادیق تقوا و یا در شناخت گناه و مصادیق تجاوز ناتوان هستند. از این رو خداوند به بیان برخی از موارد جایز و ممنوع پرداخته است. آنچه در این نوشتار مورد توجه و اهتمام ماست، نگاهی به موارد و مصادیق تعاون غیرمجاز و حرام است که باید ترک شود و شخص مومن بدان گرایش و تمایلی نیابد.
خطوط قرمز همکاری‌ها
از آنجا که بنیاد اجتماع بر تعاون است و مقررات و قوانین نیز برای تبیین چارچوب‌های ارتباطات اجتماعی نوشته شده، برخی گمان می‌کنند که هر تعاونی مثبت و ارزشی است، زیرا ارتباطات اجتماعی امری پسندیده و خوب از نظر خردمندان و همه انسان‌هاست.
اما باید توجه داشت که از نظر قرآن، هر گونه تعاون و ارتباط اجتماعی جایز نیست، زیرا محور ارتباطات در تفکر و بینش اسلامی، مسائل اعتقادی و در حوزه رفتاری، شایسته‌ها و بایسته‌های عقلانی و شرعی است. از این‌جاست که نیکی در تعاون مورد تاکید قرار می‌گیرد و در حوزه رفتاری، این ارتباط و تعاون باید در چارچوب تقوای عقلانی و شرعی باشد. بنابراین هر گونه رفتار بیرون از دایره اعتقادات و تقوا جایز نیست.
به سخن دیگر، هرگاه چیزی از نظر شرعی گناه شمرده شود و انجام آن حرام و منکر باشد، باید از انجام آن پرهیز کرد و اجازه داده نمی‌شود تا در این مسائل به دیگری کمک و یاری صورت گیرد تا زمینه انجام گناه و حرام فراهم آید. همچنین چیزی که از نظر عقل و عقلا نیز جایز نمی‌باشد و آن را به عنوان قبیح و زشت می‌شناسند باید ترک کرد و از تعاون در آن زمینه نیز پرهیز کرد. این همان تجاوزگری و عدوان است. از نظر اسلام جامعه لازم است بر مدار توحید شکل گیرد که از آن به امت تعبیر می‌شود. بنابراین هر تعاونی باید در این محدوده صورت گیرد؛ زیرا جامعه‌ای که بر مدار توحید نیست، اصولا بیرون از دایره هدف آفرینش است و لزومی برای ایجاد و بقای آن نیست. 
بنابراین، هر گونه تعاونی میان افراد جامعه تنها در این چارچوب مطلوب است.
با این نگاه می‌توان به سادگی دانست چه مصادیقی از تعاون بیرون از اهداف آفرینش و مدیریت اسلامی است. این‌گونه است که خداوند در آیاتی از قرآن هر گونه تعاون با کافران(بی‌دینان) و گنهکاران را جایز نمی‌شمارد و نه تنها تقبیح و سرزنش کرده و آن را زشت می‌شمارد بلکه به عنوان گناه و در برخی موارد جرم دانسته و برای آن مجازاتی از حدود و تعزیرات در دنیا و آتش سخت دوزخ در آخرت قرار داده است.(قصص‌، آیات 17 و 28 و ممتحنه‌، 9 و فرقان‌، آیه 55 )
از نظر تمامی آموزه‌های وحیانی از تورات تا قرآن، هر گونه همکاری موحدان با دیگر جوامع در اموری چون تجاوز و تعدی به دیگران، حرام است. آیه 85 سوره بقره این حکم تورات را گزارش می‌کند تا دانسته شود که این حکم دارای پیشینه است و هرگز خداوند خشنود نبوده است تا میان مومنان و امت ایمانی با ملل و جوامع دیگر در امور زشت و قبیح و حرام همکاری باشد.
خداوند در آیاتی هر گونه همکاری با بی‌دینان(قصص‌، آیه 86)، مجرمان(قصص‌،آیه 17)، متجاوزان (مائده‌، آیه 2) و دیگر کسانی که بیرون از دایره تقوای عقلانی و شرعی گام برمی‌دارند و به زشتکاری و گناهکاری آلوده‌اند، حرام می‌شمارد و به عنوان امری ممنوع از آن یاد می‌کند. به هر حال، از نظر اسلام تعاون به طور مطلق و بی‌قید و شرط امری پسندیده نیست‌، بلکه لازم است تا در حکم ارزشی یا ضد ارزشی بودن تعاون و همکاری، به متعلقات آن توجه شود. بنابراین در برخی از موارد تعاون واجب است همانند نجات غریق و در برخی از موارد مستحب و در برخی دیگر مکروه و در برخی از موارد حرام است. این‌گونه است که خداوند حدود و مرزهای تعاون را در آیاتی چند بیان کرده است تا انسان در عمل اجتماعی و ارتباط خود با دیگر شهروندان امت اسلام یا شهروندان جوامع دیگر به این نکات توجه کند و اجازه ندهد تا در موردی با هر کسی همکاری و همیاری نماید.