kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۶۲۳۷
تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ - ۲۲:۴۹

آثار پذیرش ولایتعهدی امام رضا(ع)(پرسش و پاسخ)

 
 
پرسش: 
پذیرش ولایتعهدی امام رضا(ع) در حکومت مأمون چه منافعی برای خود و شیعیان آن حضرت به همراه داشت و آیا مقاصد مأمون را تامین کرد؟
پاسخ:
درخواست توأم با تهدید مأمون برای پذیرش ولایتعهدی امام رضا(ع)
مأمون امام رضا(ع) را از مدینه به مرو(خراسان فعلی) احضار و بدون اطلاع حضرت مسئله پذیرش ولایتعهدی خود را به حضرت دیکته کرد و با تهدید به قتل امام رضا(ع) را وادار به قبول ولایتعهدی خود کرد. امام رضا(ع) که در ابتدا با این دستور مخالفت کرد، به خاطر مصالحی سرانجام پس از تهدید به قتل آن را با شرایطی پذیرفت. حال با قطع نظر از انگیزه و اهداف مأمون در این مسئله سوال این است که امام رضا(ع) با پذیرش تحمیلی ولایتعهدی مأمون چه منافع و برکاتی را برای خود و شیعیان به ارمغان آورد و آیا مقاصد مأمون در عمل تامین گردید؟
جلسه معارفه ولایتعهدی امام رضا(ع) توسط مأمون
مأمون مجلس عظیمی را تشکیل می‌دهد و تمام سران مملکتی از وزرا و سران سپاه و شخصیت‌ها را دعوت می‌کند و همه با لباس‌های سبز که نماد حکومت بود شرکت می‌کنند، اول کسی که دستور داد بیاید با حضرت رضا(ع) به عنوان ولایتعهدی بیعت کند پسرش عباس ابن مأمون بود که ظاهرا قبلا ولیعهد یا نامزد ولایتعهدی بود، و بعد دیگران یک‌یک آمدند و بیعت کردند. سپس شعرا و خطبا آمدند و شعرهای بسیاری خواندند و خطابه‌های بسیار غرا انشا کردند. بعد قرار شد خود حضرت خطابه‌ای بخواند.
حضرت برخاست و در یک سطر و نیم فقط صحبت فرمود که جملاتش در واقع ایراد به تمام کارهای آنها بود. امام رضا(ع) فرمود: «ما حقی داریم و آن خلافت است. شما حقی دارید به عنوان مردمی که خلیفه باید آنها را اداره کند، شما مردم باید حق ما را به ما بدهید و اگر شما حق ما را به ما بدهید،‌ ما هم در مقابل شما وظیفه‌ای داریم که باید انجام دهیم و وظیفه خودمان را انجام می‌دهیم». (بحارالانوار، ج 49، ص 146) نه تشکری از مأمون و نه حرف دیگری و بلکه مضمون سخنان حضرت برخلاف روح جلسه معارفه ولایتعهدی است.
انگیزه و اهداف مأمون در ولایتعهدی امام رضا(ع)
دانشمندان انگیزه و اهدافی را که برای دادن منصب ولایتعهدی به امام رضا(ع) مطرح کرده‌اند به نحو محوری عبارتند از:
1- ابتکار و حسن نیت مأمون براساس نذر و عهد خود با خدا 2- ابتکار و حسن نیت فضل ابن سهل ذوالریاستین که از وزرای مأمون بود 3- جلب نظر یاران امام و ایرانیان 4- فرونشاندن قیام‌های علویان 5- خلع سلاح کردن حضرت رضا(ع) 6- پذیرفتن مشروعیت عباسیان توسط علویان 7- کنترل اعمال و رفتار امام رضا(ع) 8- کاهش مقام و منزلت امام رضا(ع) نزد شیعیان که هرکدام از این محورها جای بحث و تفصیل دارد.
شروط امام رضا(ع) برای پذیرش ولایتعهدی
امام رضا(ع) برای مأمون شروطی را مطرح فرمود که حاکی از عدم رضایت آن حضرت به قبول این منصب و مجبور شدن به پذیرش ولایتعهدی است که این شروط عبارتند از: 1- احدی را به عنوان والی در کار دولتی منصوب نکند 2- هیچ‌کس را عزل نکند 3- هیچ رسمی را نقض نکند 4- در امور دولتی مشاوری دور باشد.(عیون اخبارالرضا، ج 1، ص 19) این شروط نشان می‌دهد که امام رضا(ع) نمی‌خواست مسئولیت وضع موجود و کارهایی را که از طرف حکومت اعمال می‌شود را به‌عهده بگیرد و کسانی گمان کنند که آن حضرت نظارت و یا دخالتی در امور دارد. این امتیاز بزرگی بود که امام رضا(ع) موفق شد از مأمون بگیرد تا بدنامی برای خودش فراهم نکند. خود امام رضا(ع) هم این نکته را به صراحت فرموده که من در این موقع داخل نشدم، مگر مانند داخل شدن کسی که از آن خارج است. (همان، ج 2، ص 138)
منافع پذیرش ولایتعهدی امام رضا(ع) برای خود و شیعیان
ما می‌بینیم در مدتی که امام رضا(ع) ولایتعهدی را قبول کردند، عملا کاری به نفع حکومت مأمون صورت نگرفت، بلکه به نفع خود حضرت و شیعیان برکاتی واصل گردید و صفوف بیشتر مشخص شد. امام رضا(ع) در پست ولایتعهدی به طور غیررسمی شخصیت علمی خود را ثابت کرد که هیچ‌وقت دیگر بسترش به این شکل مهیا نمی‌شد. در میان ائمه(ع) به اندازه‌ای که شخصیت علمی حضرت رضا(ع) و حضرت صادق(ع) ثابت شده، شخصیت علمی هیچ امام دیگری ثابت نشده است. 
امام علی(ع) به واسطه همان چهار سال و اندی خلافت، آن خطبه‌ها و احتجاجات را مطرح فرمود،‌ امام صادق(ع) به واسطه آن فرصتی که جنگ بنی‌عباس و بنی‌امیه به وجود آورد، حوزه درس چهار هزار نفری تشکیل داد و حضرت رضا(ع) هم برای همین چهار صباح ولایتعهدی و آن خاصیت علم‌دوستی مأمون که جلسات گفت‌وگو میان تمامی ادیان، مذاهب و فرقه‌ها برگزار می‌کرد، توانست شخصیت علمی خود را به اثبات برساند و به اسلام و مسلمین خدمت نماید. از طرفی کینه و خشم مأمون در سرکوب علویان و یاران امام رضا(ع) فروکش کرد و باعث شد یاران و شیعیان آن حضرت آسیب کمتری ببینند.