حیاتنامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی از تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی(1357-1313) – ۳۷
حضور فعال در خط مقدم مبارزات فرهنگی
دکتر سهراب مقدمی شهیدانی
حجتالاسلام و المسلمین علی حجتی کرمانی درباره برگزاری مراسم جشن آزادی امام چنین میگوید: «وقتی امام(ره) از زندان آزاد شدند، تصمیم گرفتیم برای ایشان جشن بگیریم، من مامور شدم که نزد آقای شریعتمداری بروم و از ایشان بخواهم تا در جشن شرکت کنند. نزد ایشان رفتم و گفتم آقا کار از کار گذشته، ما پرچمها را زدهایم و همهجا را تزیین کردهایم، به هر صورت جشن برپا خواهد شد، استدعا دارم که شما هم تشریف بیاورید، خیلی بد میشود اگر شما تشریف نیاورید. ایشان خیلی عصبانی بودند.
با اینکه همیشه ظاهر مهربان و متبسمی داشتند و همیشه خوشاخلاق بودند، آن روز عصبانیت از چهرهشان آشکار بود. وقتی عصبانیت ایشان را دیدم، بلند شدم و خداحافظی کردم. توقع نداشت این جشن برپا شود، جواب خداحافظی مرا هم درست نداد.
چند روز پیش از برگزاری جشن، در حجره آقای حاج علیرضا برزگر، با حضور آقایان مصباح، هاشمی رفسنجانی، ربانی شیرازی و منتظری جلسهای تشکیل دادیم.
میخواستیم از موقعیت جشن استفاده کنیم و قطعنامهای بنویسیم و خواستههایمان را در آن منعکس کنیم. یکی از خواستههایمان برقراری نظم در حوزه علمیه بود. نشستیم، بحث کردیم و قطعنامهای در 10 ماده تنظیم شد. همگی روی این قطعنامه حساسیت داشتیم و تصمیم گرفته بودیم به هر شکلی شده قطعنامه را قرائت کنیم.
قرار بود قطعنامه را دیگران بخوانند، اما کسی زیر بار نرفت. دست آخر خودم قبول کردم که قطعنامه را بخوانم.»1
آقای خسروشاهی متولیان برگزاری جشن آزادی امام(ره) در مدرسه فیضیه را ناشران هفته نامه بعثت میخواند و میگوید:«وقتی امام(ره) از زندان آزاد شدند و به قم تشریف آوردند، جشنهایی در قم برگزار شد و مردم استقبال بسیاری از امام(ره) کردند.
مهمترین جشن، جشن مدرسه فیضیه بود و قرار شد که در این روز، قطعنامهای قرائت شود. متولیان این امر- ناشران هفتهنامه بعثت- از جمله آیت الله ربانی شیرازی، آقای رفسنجانی، آقای مصباح و آقای حجتی بودند. در منزل آقای رفسنجانی و با حضور دوستان مذکور- که من هم حضور داشتم- قطعنامه نوشته شد تا بعد از برگزاری مراسم و بعد از سخنرانی خوانده شود.»2
آقای هاشمی رفسنجانی، هیئتهای موتلفه را در برپایی جشن فیضیه بسیار موثر میداند و میگوید:«جشن فیضیه با همکاری هیئتهای موتلفه برگزار شد. آنها در تدارکات نقش داشتند و جمع ما در برنامهریزی و هدایت جریانات و تنظیم قطعنامهای که آقای حجتی قرائت کرد.»3
حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمود دعایی، مدیرمسئول فقید روزنامه اطلاعات ضمن بیان قسمتی از خاطرات خود درباره نقش آیت الله مصباح در مبارزات انقلابی، به ماجرای فعالیت ایشان در برگزاری مجالس جشن آزادی امام(ره) اشاره میکند و چنین میگوید: «قم که آمدم این افتخار را داشتم که خداوند توفیق نصیبم کرد که خدمتگزار و مرتبط عزیزانی باشم که کانونهای اصلی مبارزات روحانیت را سازمان میدادند. روحانیت غیرمتشکل را جهت میدادند و به سمت و سویی که باید میبود، رهنمون میشدند.پیشاپیش آنان، استاد فرهیخته و بزرگوارمان حضرت آیت الله مصباح بودند که ما از رهنمونهای ایشان استفاده میکردیم.
هیچگاه از خاطرم نمیرود که در جریان آزادی اولیه و موقت حضرت امام(ره) از زندان، در مدرسه فیضیه قم بنا بود که جشنی بر پا شود و آن جشن حساسیتهای تعصب آمیز برخی از بیوت قم را برانگیخته بود و شائبه یک نوع توطئهای به مشام میرساند.
برای آنکه آن جشن با شایستگی هرچه تمامتر سامان گیرد و به پایان برسد، تدبیری اندیشیده بودند که گروهی از عناصر خودی و
صد درصد مطمئن، انتظامات آنجا را عهدهدار شوند و به عنوان نماینده تشکل نیرومند سازماندهنده مبارزات روحانیت، آیتالله مصباح 100 نفر را به عنوان نیروی انتظامی انتخاب کرده بودند4 و آنان را نام بردند تا مفتخر شوند به عنوان عناصر مورد اعتماد انتظامات آن جلسه را عهدهدار
شوند.»5
تاریخنگار انقلاب اسلامی، حجتالاسلام و المسلمین روحانی در شرح ماجرای جشن آزادی امام(ره)، از نقش آیت الله مصباح در تنظیم شعارهای جلسه سخن به میان آورده، چنین میگوید: «در شب 16 فروردین 1343 (ساعت 10 شب 15 فروردین) امام(ره) آزاد شدند و رسیدند به قم، بعد جالب بود که در مدرسه فیضیه جشنی گرفتند. سه روز جشن بود.
مدرسه فیضیه هم پر از جمعیت. برای انتظامات یک عده از طلبههای جوان تنومند قوی را انتخاب کرده بودند که خوب بتوانند کنترل کنند. بعد امام(ره) احساس خفگی کرده بودند. امام(ره) در جشن شرکت کرد، ایشان را برده بودند در مدرس نشانده بودند. مدرس پر از جمعیتی بود که همه از نیروهای انتظامات که بازوبند انتظامات برای آنها درست کرده بودند، از اینها بود.
امام که احساس خفگی کرده بودند، حاجآقا مصطفی به اینها گفته بود که بروید بیرون، اینها هم - به خاطر اینکه مسئول بودند و نیروی انتظامات حساب میشدند- نخواستند بیرون بروند.
یکی از اینها برای من تعریف کرد که من آن شب قدرت و قوت حاجآقا مصطفی را فهمیدم که با یک دست همه اینها را بیرون کرده بود.[سازماندهی این گروه انتظامات هم] با همین مبارزین مانند آقای ربانی شیرازی بود. آقای مصباح آنجا مأمور بلندگو بود که کسی آنجا شعارهای نامناسب ندهد؛ یعنی شعارهایی به نفع نهضت آزادی، به نفع اینجور گروهها داده نشود، چون مخصوصاً از نهضت آزادی خیلی میآمدند و شعارهایی مطرح میکردند؛ در جلسات عمومی. آنجا بلندگو را کنترل کرده بودند.
بعد این شعارها ایشان [آقای مصباح] نوشته بود و روی میز گذاشته بود. هرکس میخواست بیاید شعار بدهد، باید همین شعارها را استفاده میکرد، و اگر غیر از آن شعاری میداد، ممنوع بود.»6
مشارکت فعال آیت الله مصباح در فعالیتهای میدانی مربوط به مبارزات نیز همواره با رویکرد فرهنگی و فکری مد نظر بود و نشان میدهد که ایشان به فراخور استعداد و علاقه دیرینه خود، نقش خود را در سنگرهای فرهنگی میبیند و برای انجام آن در خط مقدم فعالیتهای انقلابی حضور فعال دارد.
پانوشتها:
1- خاطرات 15 خرداد (قم- دفتر اول)، ص217-218.
2- خاطرات 15 خرداد (تبریز)، صص159-160.
3- دوران مبارزه، ج1، ص196.
4- آقای سید تقی درچهای در خاطرت جشن آزادی امام، تعداد طلاب انتظامات را 300 طلبه نام برده است. «من به بازار رفتم و پانصد بازوبند خریدم و حدود سیصد طلبه با نام انتظامات، آنها را به بازو بستیم و در جلسهای که فیضیه پر از جمعیت بود، میگشتیم.»ر.ک: خاطرات 15 خرداد (قم-دفتر اول)، ص377.
5- روزنامه اطلاعات، شماره 21711، 1378/6/9، ص2. حجتالاسلام و المسلمین دعایی در جایی دیگر میگوید که: «من جزو صد نفری بودم که به عنوان مامورین ویژه انتظامات آنجا برگزیده شدند.»ر.ک: یادها- 35: گوشهای از خاطرات حجتالاسلام و المسلمین سید محمود دعایی، ص58.
6- مصاحبه سهراب مقدمی شهیدانی با حجتالاسلام و المسلمین سید حمید روحانی، 1395/11/25، آرشیو بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.