68 هزار اروپایی، قربانی توسعهطلبی غرب در یک زمستان (یادداشت وارده)
علی بهادری جهرمی، سخنگو و دبیر هیئت دولت
اکونومیست تخمین زده است زمستان گذشته در اروپا، 68 هزار اروپایی جان خود را بهخاطر بحران انرژی و قیمت بالای آن از دست دادهاند. این میزان کشته، از تلفات 60 هزار نفری کرونا در اروپا و از برخی ادعاها پیرامون تلفات اوکراینیها در جنگ اوکراین، بیشتر است. این تعداد فوتی بر اثر سرما در حالی است که بنابر اعلام منابع غربی، زمستان گذشته، دومین زمستان گرم اروپا در نیم قرن اخیر بوده است و اگر اروپا یک زمستان معمولی را از سر میگذراند، معلوم نیست چند هزار نفر دیگر به 68 هزار فوتی کنونی افزوده میشد؛ در اینباره گفتنیهایی است:
1- برخلاف دیدگاههای اومانیستی که بهعنوان پشتوانه نظری حقوق بشر غربی از آن یاد میشود و ظاهراً «حق حیات» را برای فرد فرد انسانها محترم میشمرد، آنچه در عمل اتفاق میافتد، کاملا خلاف این است: در توسعهطلبی غربی، نهتنها جان یک انسان، بلکه جان دهها هزار انسان هم بیارزش است. زیادهطلبی غربیها، همانطور که تاریخ چندقرنی استعمار و استثمار غربیها گواهی میدهد، هیچ حد یقفی ندارد و تا آنجا پیش میرود که برای اهداف قومپرستانه، حاضر است به راحتی حتی شهروندان خود را هم قربانی کند. زمستانی که بر اروپا گذشت و 68 هزار شهروند اروپایی را قربانی کرد، نتیجه توسعهطلبی زیادهخواهانه و دستاندازی جاهطلبانه اروپا به شرق با حمایت صریح و ضمنی از آغاز و استمرار جنگ اوکراین بود. مشابه این اقدامات و نتایج در پیروی اروپا از اقدامات جنگافروزانه دیگر غرب هم قابل ردگیری است.
2- فقدان و یا فرع بودن مفاهیمی چون عدالت و انسانیت در سیاست نظری و اقدامات عملی غرب، باعث شده است که توسعه غربی بر همهچیز ترجیح داده شود. در چنین دیدگاهی، نهتنها جان انسانها محترم نیست، بلکه کشته شدن 68 هزار اروپایی هم از سرما و بهدلیل بحران انرژی، هیچ نگرانیای را در سیاستمداران اروپایی ایجاد نمیکند، چراکه به این 68 هزار نفر بهعنوان کسانی نگاه میشود که هزینهبر بودهاند و مرگشان برای توسعه غرب لازم هم بوده است. اصرار بر این قبیل رویکردهای توسعهطلبانه در طول سالها، باعث شده است فوت 68 هزار نفری، آن هم فقط در یک زمستان گرم، موضوعی کاملا عادی و غیرقابل اعتنا باشد. البته این بیاعتنایی از جانب سیاستمداران غربی و به خواست آنها برای اهداف توسعهطلبانه است؛ ملتها، حتی مردمان اروپایی هم نسبت به چنین موضوعاتی حساسیت دارند.
3- پس از آغاز جنگ اوکراین، اروپا دست به تحریم روسیه زد و به قیمت قربانی شدن 68 هزار اروپایی، از این کشور گاز نخرید. اثرات و ضربات تحریم گاز روسیه بر صنایع اروپایی به کنار، صرفاً برای جانباختن همین 68 هزار اروپایی این سؤال جدی مطرح است که چرا سیاستمداران اروپایی دست به تحریمی زدهاند که یکی از نتایجاش جانباختن چندده هزار شهروند اروپایی است؟! تحریم، ابزار غیرقانونی و ضدبشری چندینسالهای است که غرب با آن منافع غربی را تضمین و تجدید میکند، اما اکنون همین تحریم ضدبشری، به ابزاری تبدیل شده است که مستقیماً جان مردم و صنعت را در غرب هدف گرفته است. تحریم گاز روسیه و پیروی اروپا از سیاستهای جنگافروزانه، یک ضرر مضاعف هم برای اروپاییان به همراه داشته است: گاز ارزان روسیه از اروپا رفت، آمریکا گاز گران خود را به اروپا میفروشد. با این میزان از تلفات و با این همه ضرر در خود اروپا، باز هم غرب تابع سیاستهای جنگافروزانه و مشتاق تحریم غیرقانونی، است!
4- جادوی رسانه باعث شده است ذهن مردم اروپا هم نسبت به این فجایع بشری آگاهی پیدا نکند. هر روز صدها تیتر و خبر از رسانههای غربی پیرامون جنگ اوکراین و یا حتی موضوعی مانند کرونا منتشر میشود، اما موضوع اسفناکتری همچون فوت 68 هزار شهروند اروپایی در زمستان که از تبعات اصرار اروپا به پیروی از سیاستهای غرب در جنگ اوکراین، و البته در موارد مشابه در سایر اقدامات جنگافروزانه است، در رسانههای غربی ضریب داده نمیشود. دیدن یا شنیدن در غرب، بهطور پیشینی با سانسور تند و صریح رسانههای غربی مواجه میشود. به بیان دیگر، این رسانه غربی است که مشخص میکند مردم غربی از چه چیزی مطلع شوند. کارتلهای رسانهای و بنگاههای خبرپراکنی که پیوند عجیب و غریبی با سیاستمداران غربی دارند و در خدمت فرهنگ توسعهطلبانه غرب عمل میکنند، آگاهیبخشی را آنطور که مطابق دستورالعملهای ابلاغیشان است، اِعمال میکنند.