اخبار ویژه
افراطیون مدعی اصلاحات این قدر شیفته لاریجانی هستند که نگو(!)
مرور سوابق رفتاری خصمانه افراطیون مدعی اصلاحات با علی لاریجانی و رویکرد متملقانه امروز با چاشنی «القای تغییرات ساختاری در شورای عالی امنیت ملی» به خاطر دبیری وی، نفاق آشکار این جماعت را نشان میدهد.
برخی افراطیون مدعی اصلاحات، چنان برای آقای لاریجانی غنج میروند و چنان وانمود میکنند که انگار، شیدای مادرزاد بودهاند و او هم به آنان اعتماد و ارادت دارد! اما واقعیت این است که افراطیون مدعی اصلاحات، بارها به لاریجانی حمله کرده و رفتاری کینهتوزانه داشتهاند.
آقای لاریجانی در ریاست صدا و سیما، بر روشنگری درباره باطن این طیف افراطی تاکید داشت و برنامههای روشنگری (مانند مستند کنفرانس برلین و..) را در این باره پخش کرد که موجب کنار رفتن پرده نفاق این جماعت در مقابل افکار عمومی شد. به همین علت، افراطیون شعار میداند: سیمای لاریجانی تعطیل باید گردد(!) تیترها و کاریکاتورهای موهن نشریات زنجیرهای در این دوره همچنان در دسترس پژوهشگران است؛ کاریکاتور «سرنیزه کردن ارزشها» کاریکاتور موهن با شمایل موهن دزدان دریایی، و تیترهایی مانند «صدا و سیما بحرانسازی میکند» (روزنامه صبح امروز) و «لاریجانی در بنبست/ انزجار از عملکرد صدا و سیما/ پخش فیلم کنفرانس برلین با هدایت مستقیم لاریجانی» (روزنامه عصر آزادگان).
یادآور میشود علی لاریجانی، رئیس وقت صداوسیما، آبان ۱۳۷۵ ضمن سخنرانی در «هیئت هنرمندان مسلمان» و با اشاره به برنامه مستند «هویت» گفته بود: ما در جمهوری اسلامی بنشینیم شما هرچه میخواهید بنویسید؟ به نظام و رهبر توهین کنید؟ اینها نمیخواهند ببینند که مسلمانها در جمهوری اسلامی حاکم هستند عدهای داستان و رمان مینویسند از صبح تا شب از ناف به پایین صحبت میکنند. حضرات فکر میکنند ما اطلاع نداریم از کدام سفارتخانه پول به اینها میدهند که مقاله بنویسند خط میگیرند که امضا جمع کنند برای نقض حقوق بشر. خط میگیرند که تاریخ ایران را به گونهای دیگر نویسند که جا بیفتد. آقای لاریجانی همچنین درباره توافق هستهای موسوم به سعدآباد (دولت خاتمی/با نقشآفرینی روحانی)، عبارت نغزی را به کاربرد که ضربالمثل شد و خشم افراطیون مدعی اصلاحات را برانگیخت: «درّ غلطان دادیم و آب نبات گرفتیم.»
لاریجانی 14 خرداد 84 در سخنرانی انتخاباتی در یزد با اشاره به مذاکرات صورت گرفته هستهای در دولت اصلاحات گفت: «متاسفانه برخی از داخل کشور، آدرس غلط به دشمن دادهاند که ما نفت و گاز داریم، چرا دنبال فناوری اتمی برویم؟ این عده آنقدر آدرسهای غلط دادهاند، که مؤثر بود و شیراک گفته با آمریکا صحبت کردیم تا ایران از فناوری اتمی دست بردارد و ما یک فروند هواپیمایی ایرباس به ایران بدهیم. این گریه دارد. بدانید که اگر روزی ملی شدن صنعت نفت برای ایران مهم بود، امروز فناوری اتمی باید مهم باشد. روزی انگلیس میگفت ایرانیها صلاحیت ندارند نفت استخراج کنند و ما باید حضور داشته باشیم و امروز آمریکا و انگلیس تصمیم گرفتند که ایرانیها صلاحیت داشتن فناوری اتمی را نداشته باشند.»
لاریجانی همچنین 12 خرداد همان سال، در نطق تلویزیونی خود با اشاره به چرایی ورود اروپاییها به مذاکره با ایران اظهار داشت: «نگرانی آمریکاییها و اروپاییان به این خاطر است که ایران در آستانه یک جهش تکنیکی است و معتقدند رسیدن ایران به تکنولوژی اتمی، دریچه جدیدی برای پیشرفت کشور ما باز میکند.» لاریجانی در ادامه به یکی از بندهای مذاکره سه کشور اروپایی با تیم مذاکرهکننده هستهای اشاره کرد و گفت: «اروپاییان گفتند در مقابل تعلیق کامل غنیسازی اورانیوم به ایران کمک میکنیم که به سازمان تجارت جهانی وارد شود. این در حالی است که این دو مسئله با هم هموزن نیستند. مثل این است که مروارید غلطان بدهیم و آبنبات بگیریم.»
همچنین دو سال بعد، یعنی 6 آذر 1386 در جلسه پرسش و پاسخ با دانشجويان دانشگاه صنعتي اصفهان، يكي از دانشجويان پرسيد: شما در پاسخ به آقاي روحاني گفتيد كه «درّ غلطان را داديم و آبنبات گرفتيم»، آیا هنوز هم همین اعتقاد را داريد.
لاریجانی در پاسخ گفت: در آن زمان كه آقاي روحاني مسئول مذاكرات مسايل هستهاي ايران بودند از راههايي استفاده ميكردند كه راههاي صحيحي براي مذاكره نبود و من مكررا به آنها درخصوص عواقب اينگونه مذاكرات هشدار داده بودم و هنوز هم معتقدم در آن زمان«درّ غلطان را داديم و آبنبات گرفتيم.» وی در پاسخ يكي ديگر از دانشجويان كه پرسيد چرا ايران فشارهاي اقتصادي و تهديدات بينالمللي را براي داشتن مسئله هستهاي به جان ميخرد، پاسخ داده بود: مسئله هستهاي كه دولت جمهوري اسلامي بر داشتن آن پافشاري ميكند تنها براي توسعه ايران است و كساني كه ميگويند ما داراي منابع عظيم نفت و گاز هستيم بايد بر اين مسئله واقف باشند كه اين منابع داراي انتهايي هستند كه اگر از هماكنون براي گام برداشتن به سوي انرژيهاي نوين مانند انرژيهاي صلحآميز هستهاي گام برنداريم در آينده نزديك، نسل بعدي ما در خطر خواهد افتاد و اين مسئله ميتواند آرمانها و اهداف بلند انقلاب اسلامي را با خطر جدي مواجه سازد. یادآور میشود بعدها که لاریجانی در ریاست مجلس دهم از آقای عارف پیشی گرفت و پروژه شبه اصلاحطلبان به هم خورد، همینها لاریجانی را در حال عکس سلفی با صندلی ریاست و در شمایل قدرتطلبانه تبدیل به کاریکاتور کردند (سایت انتخاب) و در تیتر یک روزنامه آفتاب یزد، به خاطر جا ماندن عارف و پیروزی لاریجانی، تیتر زدند: «دفن اخلاق»(!)، صرفا به این خاطر که برخی اعضای فراکسیون امید تشخیص داده بودند بین این دو نفر، لاریجانی برای ریاست مجلس توانمندتر است.
موساد برای جنایت در ایران چگونه مزدور استخدام کرد؟
دو نویسنده امنیتی همکار سرویس جاسوسی اسرائیل تحلیلی را منتشر کردند که میگوید چگونه نیروهایی از داخل ایران را در جنگ ۱۲روزه بهکار گرفت؟
در این تحلیل که آمیخته با خالیبندی و رد گم کنی هم هست، یوسی ملمن و دان راویو میگویند اسرائیل برای موفقیت عملیات در داخل ایران، از دو گروه شامل اپوزیسیون و کسانی که علاقهمندیهایی برای حضور در خارج از ایران دارند، استفاده کرده است.
این دو، در گزارشی که در سایت «پروپابلیکا» انتشار یافت، توضیح دادهاند که چگونه تشکیلات اطلاعاتی اسرائیل، از جمله با تکیه به مهرههایی که از ایران و کشورهای همسایه ایران جذب کرده بود، طرحهای نظامیِ را عملی کرد.
همکاران اسرائیل در این عملیات افرادی با انگیزههای مختلف بودند؛ از دلایل شخصی گرفته تا انگیزه سیاسی. برخی برای انتقامگیری از حکومتِ به این مسیر پا نهادند، اما برخی نیز انگیزه مادی داشتند یا موساد برای برخوردار شدن آنها از فرصتهای تحصیلی در دانشگاههای خارج، قول داده بود.
اسرائیل، مدتها پیش از شروع حملات خردادماه توانسته بود چند تُن تجهیزات فلزی را از طریق کامیونهایی که در مسیر کشورهای همسایه حرکت میکردند، به ایران وارد کند، بدون اینکه رانندگانشان از محتوای آن خبر داشته باشند.
یک مأمور پیشین موساد که وظیفه او ارتباط با این افراد بهخدمتگرفته بوده، کار خود را مجموعهای از وظایفی مانند اعتراف گرفتن،پرستاری بچه، روانشناسی، مربی معنوی، و تبدیلشدن به کسی که فرد او را مانند خانواده خود بداند، توصیف کرده است.
منابع اسرائیلی انگیزه تحصیل در مراکز علمی خارجی را به راهکاری دیگر برای جذب افراد به همکاری با خود تبدیل کردهاند. این نویسندگان معتقدند که موساد، پس از شناسایی یک عامل بالقوه برای همکاری، ابتدا با او در کشوری در همسایگی ایران مانند آذربایجان یا هند دیدار میکند. «داوطلبان» بدون آنکه خود بدانند یا متوجه باشند، زیر نظر روانشناسیِ کارشناسان روانکاویِ موساد قرار میگیرند، در مراحل بعدی پرسشنامهای در ارتباط با جزئیات زندگی خود و خانواده پُر میکنند. آنها در طول مسیر همکاری خود، به دفعات متعدد باید از آزمایشهای دروغسنجی موفق بیرون آیند تا وفاداری بیوقفهشان تأیید شود. آموزش افراد مذکور علیه ایران حدود پنج ماه طول کشید. برخی به اسرائیل برده شدند که در آن، اماکن و مدلهایی شبیه تأسیسات ایرانی برای تمرین احداث شده بود و برخی دیگر تمرینها را زیر نظر کارشناسان اسرائیلی در کشورهای خارجی گذراندند. عملیاتی که برای فردو در این گزارش بیان شده، شبیه عملیات اسرائیل در مجموعه صنایع نظامی و تسلیحاتی سوریه در پاییز سال گذشته است. اما نویسندگان گزارش گفتهاند داوید برنئا این طرح را بسیار خطرناک میدانست و نگران بود که بهترین سربازان نخبه اسرائیل و جاسوسان، کشته یا گروگان گرفته شوند. او در چارچوب آمادگی موساد برای عملیات اخیر در ایران، بخش «تسومت» در موساد را که مسئول استخدام مأموران غیراسرائیلی است، تقویت کرد.
از سال ۲۰۰۲، که آریل شارون، نخستوزیر وقت، ژنرال ذخیره «مئیر داگان» را به ریاست موساد منصوب کرد، توقف برنامه هستهای ایران به هدف اصلی موساد تبدیل شد. داوید برنئا، رئیس کنونی موساد، راه اسلاف خود، از داگان گرفته تا شبتای شاویط و یوسی کوهن، در تمرکز تشکیلات خود بر ایران و استخدام جاسوس را ادامه داده است.
مقامات اسرائیلی گفتند موساد در ۱۵ سال گذشته مأموران میدانی خود را از ایران خارج کرده و کارهایی مانند شناسایی خانههای دانشمندان هستهای را به عوامل ایرانی یا شهروندان کشورهای سوم سپرده است.
همزمان با انتشار این گزارش و در مقابل، شبکه انبیسی نیوز آمریکا گزارش داد: اسرائیل با همهگیری و اپیدمی جاسوسی برای ایران در درون خود مواجه شده است! جاسوسانی یهودی که حتی در میانه جنگ اخیر نیز به نفع ایران فعالیت میکردند. گمان میرود صدها نفر دیگر نیز هماکنون با افسران اطلاعاتی ایران در تماس هستند. دستاندرکاران امنیتی در اسرائیل از این وضعیت شگفتزده و کلافه شدهاند.