kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۴۸۱
تاریخ انتشار : ۱۹ مهر ۱۳۹۳ - ۱۹:۳۵

غدیر؛ سرآغاز مرحله توسعه انقلاب نبوی

فرآیند تکاملی انقلاب نبوی، فرآیندی سه مرحله‏ای است که آغازینگاه و مرحله ایجاد انقلاب، واقعه خطیر بعثت و دوران سیزده ساله حضور در مکه می‏باشد. مرحله دوم، مرحله استقرار انقلاب نبوی است که با هجرت نبی مکرم به مدینه منوره و تشکیل حکومت اسلامی، به وقوع پیوست. دوران حضور نبی مکرم در مکه، دوران فردسازی و دوران حضور حضرتش در مدینه، دوران جامعه‏سازی به شمار می‏رود. در این میان واقعه شکوهمند غدیر به عنوان بزرگ‌ترین حادثه بعد از بعثت نبی مکرم، نقطه آغاز مرحله سوم انقلاب نبوی، یعنی مرحله استمرار و توسعه انقلاب نبوی به شمار می‏رود. واقعه غدیر با برخورداری از جنبه‏های متعدد و بی‏شمار، از ابعاد مختلفی به استمرار و توسعه انقلاب نبوی مدد رسانده است. در مقاله حاضر با تأکید بر دیدگاه‏های مقام معظم رهبری برخی از این ابعاد و نقش آن‌ها در استمرار و توسعه انقلاب نبوی مورد تحلیل و بررسی قرارخواهد گرفت.
  عباسعلی مشکانی


نصب امامت علی(ع)
حادثه غدیر عبارت است از اینکه رسول خدا(ص) با جمعی از مسلمانان مدینه و سایر نقاط جزیرة العرب، در سال دهم هجرت به حج مشرف شدند. در این سفر پیامبر اکرم(ص) از حج خانه خدا برای بیان مفاهیم اسلامی (سیاسی، نظامی، اخلاقی، اعتقادی، اقتصادی و...) استفاده کامل و شایان توجهی نمودند. دو سخنرانی از پیامبر اکرم(ع) در منا نقل شده است که یکی ظاهراً در روز دهم و دیگری در پایان ایام تشریق ایراد شده است. در این سخنرانی‏‌ها پیامبر اکرم(ص) مسائل عمده سیاسی و اجتماعی جهان اسلام را بیان کردند.  در ذیل به برخی از آن‌ها اشارتی می‏رود:
1- جهاد: حضرت درباره جهاد حرف می‏زنند و جهاد با مشرکین و کفار را مطرح می‏کنند و اعلام می‏کنند که جهاد تا وقتی که کلمه «لااله‏الاالله» همه‏گیر شود، ادامه خواهد داشت.
2- وحدت اسلامی: درباره وحدت اسلامی نیز مطالبی بیان می‏کننند و تصریح می‏نمایند که مسلمانان نباید دچار جنگ داخلی شوند و باید بر وحدت و انسجام مسلمین اصرار ورزند.
3- نفی ارزش‏های جاهلیت: همچنین آن حضرت درباره ارزش‏های جاهلیت بیان صریحی، تصریح نمودند که این ارزش‏‌ها از نظر اسلام نایز و صفر محسوب می‏شود و ارزش نیست، «ألا و کلّ مأثرة فی الجاهلیه تحت قدمی‌هاتین؛ هر ارزش و شرافتی که در جاهلیت ارزش محسوب می‏شد را من در این لحظه زیر پای خود قرار دادم» و با این بیان ارزش‏های جاهلی را به کلی نفی فرمودند.
4- تقوا: ارزش تقوا را به عنوان برترین ارزش اسلامی تکرار فرمودن و تصریح کردند که هیچ کس بر هیچ کس دیگر جز به برکت تقوا و پرهیزگاری ترجیحی ندارد.
5- لزوم نصیحت ائمه مسلمین: آن حضرت درباره لزوم نصیحت ائمه مسلمین، یعنی دخالت در مسائل سیاسی و اعلام نظر به زمام‏داران و پیشوایان نیز مطالب مهمی بیان فرمودند و آن را به عنوان یک فریضه اعلام کردند که همه موظفند به زمام‏داران اسلامی نظرات خیرخواهانه خودشان را بیان کنندو  اعلان نمایند.
6- حدیث ثقلین: از همه مهم‏تر، درباره ثقلین بیانات مهمی داشتند و حدیث معروف ثقلین را در این سخنرانی‏‌ها مطرح نمودند. حدیث ثقلین این است که فرمودند: من وقتی از میان شما رفتم، دو چیز گرانبها در میان شما می‏گذارم «کتاب الله و عترتی؛ قرآن و عترتم را». بعد دو انگشت سبابه خود را پهلوی هم قرار دادند و فرمودند: آن دو مثل این دو هستند، که دو انگشت سبابه هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند. سپس انگشت سبابه و وسطای یک دستشان را در کنار هم قرار داده بالا بردند و فرمودند: مثل این دو نیستند، من عترت و کتاب را مثل این دو نمی‏دانم که یکی بلندتر است، بلکه مثل دو انگشت سبابه‏اند که هیچ‌کدام بر دیگری ترجیحی ندارد.
در اینجا پیامبر اکرم(ص) مسئله عترت را مطرح کردند و مفصل درباره همسانی آن‌ها با کتاب‏الله بیاناتی فرمودند. کار در واقع مقدمه‏ای برای اقدام شکوه‏مند حضرت در غدیر خم بود. پس از آنکه اعمال حج انجام گرفت، بلافاصله پیامبر اکرم(ص) به سوی مدینه به راه افتادند. در بین راه در سر یک سه‏راهی که باید قوافل مدینه از دیگر بلاد‌ها جدا می‏شدند، در محلی به نام غدیر خم، حضرت توقف نمودند و در آن هوای بسیار گرم و سوزان دستور فرمودند رفتگان بازگردند و منتظر ماندند تا عقب‏ماندگان نیز سر رسند. سپس حضرت در یک بلندی ایستاده، پس از ایراد سخنانی درباره ولایت و ولی جامعه اسلامی و مسلمین، دست حضرت علی(ع) را بلند نموده و مسئله ولایت را «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» را اعلان می‏کنند (ن.ک. مقام معظم رهبری، 23/5/1366).
غدیر پشتوانه فلسفه سیاسی اسلام
مسئله غدیر، از ابعاد و جنبه‏های گوناگونی قابل بحث و بررسی است. مهم‌ترین جنبه غدیر، مسئله حکومت و ولایت پس از نبی مکرم است: «در باب غدیر ... اصل و موضوع ولایت، به عنوان استمرار نبوت .. موضوع مهمی است» (همو، 28/2/74).
توضیح اینکه: از نگاه مقام معظم رهبری «اساسی‏ترین مسئله دین اسلام، مسئله ولایت است. چون ولایت نشانه و سایه توحید است. از سوی دیگر ولایت یعنی حکومت؛ چیزی است که در جامعه اسلامی متعلق به خداست و از خدای متعال به پیامبر اکرم و از او به ولی مومنین می‏رسد» (6/2/76). بر این اساس، در نگاه ایشان ولایت دارای سه سطح است که سطح اول آن مربوط به پیامبر اکرم(ص)، سطح دوم آن به ائمه معصوم(ع) و سطح سوم آن به ولی فقیه واگذار شده است (همان). آنچه به بحث فعلی مربوط است، دومین سطح از سطوح سه‏گانه پیش‏گفته است، یعنی ولایت ائمه معصوم(ع) است که در جامعه اسلامی بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) تا آغاز غیبت کبری مطرح بوده و سر اغازآن واقع شکوه‏مند غدیر می‏باشد. واقعه غدیر و آغاز پروسه امامت در واقع استمرار پروژه نبوت و ادامه انقلاب نبوی است؛ چه اینکه: «امام از نظر مذهب تشیع و در فرهنگ تشیع ادامه دهنده راه پیغمبر است ... امامت در فرهنگ اسلام و در فرهنگ تشیع تداوم نبوت است و مسئله امامت در زبان ائمه(ع) یعنی مسئله حکومت، یعنی پیشوایی جامعه و رهبری است» (قبسات النور، ص28). به بیان دیگر، واقعه غدیر، پیش از تأکید بر اصل ولایت ائمه معصوم(ع)، تأکیدی اکید بر اصل ضرورت حکومت و اهمیت آن در نگاه اسلام است: «[با واقعه غدیر] معلوم شد که اسلام در ردیف والاترینِ احکام و مقررات خود، مسئله حکومت، ولایت و سرپرستی امت را دارد» (18/2/75).  در این میان بدیهی است اگر هر کدام از دو اصل پیش‏گفته مورد غفلت و یا انکار قرار گیرد، بالتبع مرحله سوم فرایند تکاملی انقلاب نبوی با مشکل مواجه می‏شود؛ چنان‌که در 25 ساله نخست بعد از رحلت نبی اکرم، اصل دوم (وصایت ائمه معصوم) مورد انکار و غفلت قرار گرفت: «واقعیت تاریخی حکایت از آن دارد که این حق الهی در مجرای خود قرار نگرفت و جز در برهه خاصی در این دوران طولانی جامعه اسلامی از وجود ولایت اسلامی بی‏بهره بود و بزرگ‌ترین شخصیت مورد اتفاق همه فرق اسلامی که به اعتقاد شیعه ولایت او منصوص از ناحیه خداوند و منصوب از طرف رسول اکرم(ص) بود از صحنه حکومت و رهبری جامعه برکنار ماند» (قبسات النور، ص91) و این برکناری، اثرات سویی بر فرآیند تکاملی انقلاب نبوی گذارد. با این حال نمی‏توان از توقف فرایند تکاملی انقلاب نبوی در اثر این برکناری سخن به میان آورد. به بیان دیگر، شاید برخی بپندارند با برکناری امیرالمومنین(ع) و دیگر ائمه معصومین از حکومت ظاهری، فرایند تکاملی انقلاب نبوی متوقف گشته و  به کلی از مسیر خود خارج شده است؛ این پندار اما، مقرون به صحت نیست؛ چه اینکه برآیند واقعه غدیر منحصر به تعیین ولی به عنوان حاکم ظاهری جامعه دینی نبود، بلکه علاوه بر آن، وظیفه تشریح و تبیین مکتب و اصول احکام اسلامی نیز به امام معصوم(ع) واگذار گردید و این دو مسئله، توأمان به عنوان اقدامات اساسی نبی مکرم در رابطه با تمهید مرحله استمرار و توسعه انقلاب حضرتش بود. مقام معظم رهبری نیز با تبیین کارویژه‏های امامت معتقدند: «امام دارای دو مسئولیت اساسی است؛ یکی این که مسئولیت تشریح و تبیین مکتب و اصول احکام اسلام را بر عهده دارد و دیگری وظیفه خطیر زمامداری و رهبری جامعه اسلامی است» (پیام به کنگره جهانی امام رضا، ص8). بر این اساس گرچه برکناری امیرالمومنین(ع) و در ادامه دیگر ائمه معصومین از حکومت و مناصب کلان حکومتی و اجتماعی، ضربه‏هایی سهمگین به فرآیند تکاملی انقلاب نبوی وارد ساخت، اما حضور و ایفای نقش ایشان در کارویژه تشریح و تبیین مکتب و  مبارزه با انحرافات در قالب‏های مختلف همکاری با حکومت و یا مبارزه مستقل ادامه یافت. در عین حال به اعتقاد مقام معظم رهبری، به رغم فشارهای همه جانبه در این دوران، ائمه(ع) هیچ‏گاه وظیفه نخست (تشکیل حکومت) را ترک نکرده‏اند، در مسئولیت سیاسی نیز آن‌ها هیچ گاه از حق ولایت خویش صرف نظر نکرده‏اند و در طول دوران حیات خود به مبارزه سیاسی خود جهت دستیابی به هدف والای خود، یعنی تشکیل نظام اسلامی و تاسیس حکومتی بر پایه امامت، ادامه داده‏اند و همراه برای تشکیل حکومت اسلامی تلاش می‏کردند (ن.ک. قبسات النور، ص117). بر این اساس اولاً اهمیت واقعه غدیر و تعیین جانشین در فرآیند تکاملی انقلاب نبوی به تصویر کشیده می‏شود، و ثانیاً، این مسئله روشن می‏گردد که برکناری ظاهری جانشینان به حق از حکومت ظاهری، لطمهایی به این نظریه نمی‏زند، چه اینکه پرورژه امامت در جهت توسعه انقلاب نبوی دارای دو کارکرد اساسی بوده است، که کارویژه دوم در جملگی دوران حیات جانشینان به حق به طور مستمر در جریان بوده و از توقف کامل و یا انحراف کلی فرایند تکاملی انقلاب نبوی جلوگیری به عمل آورده است.
تبیین الگوی حکومتی در اعصار مختلف
نقش دیگری که واقعه غدیر در فرایند تکاملی انقلاب نبوی ایفا می‏کند، ارائه مدل حکومتی برای اعصار مختلف در جهت استقرار و اجرای احکام الهی در زمان‏‌ها و مکان‏های مختلف است. پیامبر اکرم(ص) در واقعه غدیر علاوه بر تعیین جانشینان پس از خود، در حرکتی کلان‏تر، به تبیین معیار‌ها و ارزشهای حاکمیت  و ویژگیهای حاکم اسلامی  پرداخته است: «با مطرح کردن امیرالمومنین(ع) و با نصب آن بزرگوار برای حکومت، معیار‌ها و ارزش‏های حاکمیت معلوم شد... یعنی با مطرح شدن امیرالمومنین به عنوان حاکم و امام و ولی اسلامی، همه مسلمانان در طول تاریخ باید بدانند که حاکم اسلامی، باید فردی در این جهت، با این قواره و نزدیک به این الگو و نمونه باشد. پس در جوامع اسلامی انسان‏هایی که از آن ارزش‏‌ها نصیبی ندارند؛ از فهم اسلامی، از عمل اسلامی، از جهاد اسلامی، از انفاق و گذشت... بهره‏ای نداشته‏ باشند، شایسته حکومت کردن نیستند. پیغمبر این معیار را در اختیار مسلمانان گذاشتند» (30/3/71) و با این مهم گامی اساسی در مسیر استمرار، توسعه و گسترش انقلاب خویش برداشتند، چه اینکه در سایه حاکم و حکومت عدل است که مکتب اسلام گسترش و احکام اسلامی به نحو مطلوبی اجرای گشته و منجر به توسعه انقلاب جهانی اسلام می‏گردد.  در واقع این جنبه از غدیر، جنبه‏ای بین‏المللی اسلامی و بین الفرق الاسلامیه است که مخصوص شیعه نبوده، برای تمامی مسلمین درسی آموزنده به شمار می‏رود: «مسئله غدیر، یعنی گزینش علم و تقوا و جهاد و ورع و فداکاری در راه خدا و سبقت در ایمان و اسلام و تکیه بر روی این‌ها در تشخیص و تعیین مدیریت جامعه. این قضیه یک قضیه ارزشی است. به این معنا، غدیر نه برای شیعیان، بلکه برای همه مسلمانان آموزنده و حاوی درس است و می‏تواند مورد تجلیل و تکریم قرار بگیرد» (همو،20/4/69).
ارائه الگوی تربیتی برای مسلمین
چنان‌که گذشت غدیر از جنبه‏های مختلفی قابل بررسی است. از نگاه مقام معظم رهبری، یک بعد غدیر مربوط به شیعیان است، اما بُعد دیگر آن، بُعد بین‏المللی اسلامی و بین الفرق الاسلامیه آن است (همو، 23/5/66). بررسی واقعه غدیر از این بعد از اهمیتی وافری برخوردار است. به این بیان که: اگر فرض کنیم پیامبر اکرم(ع) نمی‏خواست حکومت بلافصل امیرالمومنین را بیان کند، حداقل این بود که می‏خواست موالات و پیوند و رابطه عمیق مسلمین با امیرالمومنین و با عترت خود را در این بیان استقرار بخشیده، تثبیت نماید. هدف آن حضرت از این تثبیت، این است که مردم در طول زمان، اولاً نمونه‏هایی کامل از انسان طراز، مقبول و مورد پذیرش اسلام به مردم و جملگی نسل‏های آینده ارائه دهد و از این طریق نمونه انسان کامل را به صورت مجسم و عینی، با حالات واضح و غیر قابل تردید در اختیار همه انسان‏‌ها بگذارد (ن.ک. رهبر معظم انقلاب، 23/5/66). بدیهی است نقش ارائه الگوی تربیتی یکی از مهم‌ترین مسائل در جذب و تربیت آحاد جامعه و در نتیجه استمرار و توسعه دائره مکتب و معارف اسلامی به شمار می‏رود.
جلوگیری از تحریف دین اسلام
نقش دیگری که غدیر در حوزه استمرار و توسعه انقلاب نبوی ایفا می‏کند، جلوگیری از تحریف و نابودی مکتب و معارف اسلامی به دست منحرفان و صاحبان زر و زور است، آنانی که به دنبال تحرف و نابودی دین الهی هستند. پیامبر اکرم(ص) با تعیین امیرالمومنین(ع) و فرزندان آن حضرت به عنوان جانشینان خود، و برقراری ارتباط و پیوند میان ایشان و قرآن از سویی و با مسلمین از سوی دیگر، مقدمات جلوگیری از تحریف قرآن و مفاهیم اسلامی و جلوگیری از نابودی آن‌ها و در نتیجه زمینه استمرار و توسعه انقلاب خود را فراهم آورده است. مقام معظم رهبری در این‌باره می‏فرماید: «با تعیین عترت در کنار قرآن و با اعلام لزوم پیوند میان مسلمین و میان عترت، در حقیقت رسول اکرم تکلیف تحریف‏های در قرآن و انحراف از مفاهیم اصلی قرآن را هم روشن کرده است. آنجایی که دستگاه زر و زور برای مصالح خودشان مفاهیم اسلامی را منحرف می‏کنند ... آن مرجعی که باید مردم را آگاه کند که حقیقت چیست، مفهوم و معرفت حقیقی درست کدام است و ... او عترت است» ( همو،23/5/66).
غدیر و وحدت اسلامی
بدیهی است تشتت و تفرقه بین مسلمین  مذاهب مختلف اسلامی، مقدمه اضمحلال و نابودی مذاهب مختلف و در نتیجه از میان رفتن اسلام است. از سوی دیگر وحدت و همدلی میان مسلمین و مذاهب مختلف، مقدمه حیات، استمرار و توسعه مکتب و معارف اسلامی در سرتاسر جهان به شمار می‏رود. با توجه به اهمیت مسئله وحدت مسلمین، گفتنی است که یکی از جنبه‏های دیگر واقعه غدیر، ظرفیتی است که این واقعه در راستای ایجاد وحدت مسلمین و در نتیجه استمرار و توسعه انقلاب نبوی از رهگذر این وحدت، دارا می‏باشد. مقام معظم رهبری در این زمینه می‏فرماید: «مسئله غدیر می‏تواند مایه وحدت باشد... در خودِ مسئله غدیر، غیر از جنبه‏ای که شیعه آن را به عنوان اعتقاد قبول کرده است – یعنی حکومت منصوب امیرالمومنین از سوی پیامبر اکرم که در حدیث غدیر آشکار است- اصل مسئله ولایت هم مطرح شده است. این دیگر شیعه و سنی ندارد. اگر امروز مسلمانان جهان و ملت‏های کشورهای اسلامی، شعار ولایت اسلامی سردهند، بسیاری از راههای نرفته و گره‏های ناگشوده امت اسلامی بازخواهد شد و مشکلات کشورهای اسلامی به حل نزدیک خواهد شد» (همو، 6/10/79)و معظم‏له در ادامه از جملگی مسلمین –شیعه و سنی- دعوت می‏کند که به مسئله غدیر با این چشم نگاه کنند و این جنبه از غدیر را مورد توجه و التفات قرا دهند: «من از همه برادران شیعه و سنی... دعوت می‏کنم که به مسئله غدیر با این چشم نگاه کنند و این بخش از حدیث غدیر و مسئله غدیر را مورد توجه قرار دهند. برادران سنی ما هم مثل ما روز غدیر را عید بگیرند؛ عید ولایت. برای اینکه اصل تولد مسئله ولایت، اهمیتش بسیار زیاد است –مثل اهمیت ولایت امیرالمومنین(ع)- که این دیگر بین ما و برادران سنی مشترک است» (همان). تأکید مقام معظم رهبری بر ظرفیت غدیر برای ایجاد وحدت اسلامی، در مقابل نظریه کسانی است که معتقدند برای وصول به وحدت باید از مسئله غدیر و مسائل پیرامونی آن، چشم ‏پوشید! معظم‏له با التفات به این نظریه می‏فرماید: «ما به همه فرق اسلامی می‏گوییم: مبانی‏تا نرا فراموش نکنید. در اینجا به شیعه تاکید می‏کنیم که بر اندیشه غدیر و فکر غدیر تکیه کند، این یک فکر مترقی است اگر ما می‏گوییم اتحاد اسلامی و پایش می‌ایستیم، ... نباید تصور شود که این مفهوم مهم، مترقی و اصلی و نجات بخش اسلامی، یعنی مفهوم ولایت و غدیر را فراموش خواهیم کرد» (28/4/74). اما این تأکید، به هیچ وجه از ظرفیتی که این واقعه برای ایجاد وحدت میان مسلمین و در نتیجه استمرار و توسعه مکتب اسلام و انقلاب نبوی داراست، نمی‏کاهد.