kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۳۵۰
تاریخ انتشار : ۱۸ مهر ۱۳۹۳ - ۱۷:۰۸

نیروی دریایی سپاه مدافع همیشگی منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در خلیج‌فارس


عزیز غضنفری
تحولات سیاسی و امنیتی خلیج‌فارس در همه دوره‌ها مورد توجه کشورهای ساحلی، منطقه‌ای و نیز به طور ویژه کشورهای فرامنطقه‌ای بوده است. بررسی رویدادهای این حوزه و توجه به برخی از راهبردهای قدرت‌های بزرگ در یکی دو سده گذشته نشان می‌دهد اهمیت استراتژیک این منطقه برای کارشناسان سیاسی حوزه خلیج‌فارس قابل توجه بوده است. به عنوان مثال قدرت‌های بزرگ دنیا بعد از تشکیل پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و «سیتو» به فکر تشکیل ائتلاف منطقه‌ای «سنتو» افتادند. به گمان آنها «سنتو» که تشکیل یافته از ایران، ترکیه و پاکستان بود. می‌توانست به عنوان حلقه وصل «ناتو» به «سیتو» عمل کند؛ و با تکمیل یک کمربند امنیتی و مجموعه ائتلاف‌های منطقه‌ای، منافع و خواسته‌های خود را بعد از شکست در ویتنام، از این طریق تامین کنند. علت اطلاق «سنتو» به این سازمان، آن بود که این تشکل میان قلمرو پیمان «سیتو» در شرق و قلمرو پیمان «ناتو» در غرب قرار گرفته بود. و به همین خاطر بود که با وقوع انقلاب اسلامی و خروج ایران از «سنتو» آمریکایی‌ها بر آشفته شدند و چندی بعد که سیاست دوستونی آنها در خلیج‌فارس موسوم به «دکترین نیکسون- کیسینجر» نیز فروپاشید، عزم خود را برای ورود فوری به خلیج‌فارس و تشکیل نیروهای واکنش سریع برای مقابله با شعاع تاثیرات انقلاب اسلامی جزم کردند. این حضور در زمانی که آمریکایی‌ها صحنه جنگ تحمیلی را به ضرر و زیان خودشان دیدند شکل تازه‌ای پیدا کرد و در پی‌آن به طور مستقیم و غیرمستقیم منافع اقتصادی ایران در خلیج‌فارس را مورد تهاجم نظامی قرار دادند. این نقطه عطفی شد برای حضور نیروی دریایی سپاه در خلیج‌فارس و دفاع از منافع ملی ایران و 16 مهرماه روزی است که سردار شهید نادر مهدوی و یارانش، که مجموعه‌ای از اقدامات مقابله به مثل را علیه آمریکایی‌ها در خلیج‌فارس طراحی و اجراء کرده بودند، در یکی از این عملیات‌ها به طور مستقیم با آمریکایی‌ها در خلیج‌فارس درگیر می‌شوند و درس فراموش نشدنی به آنها می‌دهند. این نوشتار در پی آن است تا ضمن پاسداشت این روز و واقعه مهم، حیاتی بودن مجاهدت‌های رزمندگان نیروی دریایی سپاه برای تامین منافع نظام جمهوری اسلامی را در این منطقه حساس که تا به امروز نیز ادامه دارد به تصویر بکشد.
خلیج‌فارس و جنگ تحمیلی
واقعیت‌های جنگ تحمیلی نشان می‌دهد که دو سال منتهی به پایان جنگ هشت ساله به خاطر تاثیرات و پیامدهای آن از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و نکته مهم‌تر دراین مقطع زمانی این است که خلیج‌فارس به عنوان کانون تحولات و رویدادهای سیاسی جنگ موقعیت منحصر به فرد و تعیین کننده‌ای پیدا می‌کند. مسئله‌ساز شدن تحولات خلیج‌فارس در این برهه، بعد از عملیات کربلای 5 و با شکستن حصارهای دفاعی رژیم بعث عراق در شرق بصره آغاز می‌شود.روند تحولات نظامی به سمتی پیش رفت که حامیان صدام نیز که تا قبل از این به صرافت افتاده بودند جنگ را «بدون کشور پیروز» به نقطه پایان برسانند، اینک داشتند اتفاقاتی را نظاره می‌کردند که برخلاف نقشه و برنامه آنها جنگ حتما غالب و مغلوب خواهد داشت. و این مقطع از تحولات جنگ سبب شد تا آثار خود را در خلیج‌فارس نشان دهد و ادامه و دامنه تحولات به سمت سامانه استراتژیک خلیج‌فارس کشانده شود. اتفاقی که افتاد این بود که در وضعیت جدید، خلیج فارس به عنوان جبهه جدید نبرد بین ایران و آمریکا اهمیت پیدا کرد؛ مسئله هم این بود که آمریکایی‌ها برای کنترل پیشروی‌های ایران- که با ضربه به بصره آغاز شده بود- در نظر داشتند اولا در سطح تاکتیکی جلوی این پیشروی‌های نظامی را بگیرند و ثانیا در سطح استراتژیک، انقلاب اسلامی را دچار چالش‌های درونی و منطقه‌ای نمایند. تا قبل از این مقطع آمریکایی‌ها با انواع حمایت‌های نظامی و اطلاعاتی و سیاسی از رژیم بعث عراق درصدد به زانو درآوردن انقلاب اسلامی ایران بودند، اما با وقوع تحولات نظامی خیره‌کننده رزمندگان اسلام در جبهه‌ها، آمریکایی‌ها در خلیج‌فارس به طور مستقیم و آشکار وارد جنگ با ایران شدند.
نیروی دریایی سپاه و منافع ملی
 در خلیج‌فارس
نباید تصور شود که تحولات نظامی پایان جنگ سبب شد که آمریکایی‌ها به فکر حضور نظامی خود در خلیج‌فارس بیفتند؛ همان‌گونه که در ابتدا آورده شد وقوع انقلاب اسلامی و فروپاشی راهبردها و ساختارهای ایجاد کننده از سوی آمریکایی‌ها در منطقه و بوجود آمدن نظم و ترتیبات تازه در غرب آسیا و خلیج‌فارس و آغاز روند توازن قوا (موازنه وحشت) به نفع انقلاب اسلامی، آمریکایی‌ها به فکر حضور نظامی خود در خلیج‌فارس افتادند. اما اقدامات صورت گرفته از سوی آمریکایی‌ها در سال‌های پایانی جنگ و به بهانه امنیت خطوط کشتیرانی در خلیج‌فارس، شکل تازه و گسترده‌ای به خود گرفت و ابعاد نظامی تازه‌ای پیدا کرد. تحلیل آنها نیز این بود که نیروهای نظامی ایران از توان رزمی و تجهیزاتی مناسب برای نبرد در دریا برخوردار نیستند. در پی آن آمریکایی‌ها و برخی از هم‌پیمانان آنها روند واردات کالاها به ایران را که در آن زمان تنوع و حجم فراوانی داشت، از طریق حمله به کشتی‌هایی که به سمت ایران در حرکت بودند، مختل کردند. همچنین در موضوع صادرات نفت نیز حمله‌ها به مراکز نفتی ایران شدت گرفت و به ناچار روند صادرات نفت از شمال خلیج‌فارس و جزیره خارک به جنوب خلیج‌فارس جزیره سیری منتقل شد که این اقدام نیز سبب نشد اقدامات نظامی علیه صنعت نفت ایران متوقف شود. مجموع اقدامات آمریکایی‌ها باعث شد تا صادرات نفت ایران از 3 میلیون بشکه نفت در روز به حدود 100 هزار بشکه برسد و نیز در شرایطی که نفت کشورهای منطقه به قیمت بشکه‌ای 18 دلار فروخته می‌شد نفت ایران حدود 6 دلار به فروش می‌رسید.
نیروی دریایی سپاه در یک چنین وضعیتی حضور مقتدرانه خود در خلیج فارس را از سال 65 آغاز کرد. اما آنچه در محاسبات آمریکایی‌ها نیامده بود و شاید درک و فهم آن برایشان سخت بود، روحیه ایثار و شهادت طلبانه رزمندگان اسلام که با همه توان و همت خود کوشیدند که سراسر خلیج فارس را برای دشمنان انقلاب اسلامی ناامن نمایند. نیروی دریایی سپاه در این مقطع خویشتنداری را کنار گذاشت و به طور جدی و مقتدرانه و با انگیزه‌های الهی عملیات «مقابله به مثل» را در دستور کار قرار داد و سیاست «امنیت برای همه یا هیچ‌کس» را رسما اعلام کرد. بر این اساس تصمیم گرفته شد که اگر یک کشتی ایرانی مورد هدف قرار گرفت، نیروی دریایی سپاه نیز یک کشتی را مورد تهاجم قرار خواهد داد. بنابراین از آغاز وضعیت جدید تا پایان جنگ نیروی دریایی سپاه در خلیج فارس حدود 140 عملیات مقابله به مثل را در خلیج‌فارس انجام داد.
در اوایل مرداد ماه سال 66 نخستین کاروان نفت‌کش های کویتی که از پرچم آمریکا استفاده می‌کردند و سه ناوشکن آمریکا از آنها حفاظت می‌کردند بعد از عبور از تنگه هرمز به سمت شمال خلیج فارس حرکت کرد. با وجود همه تدابیر امنیتی که برای این اقدام خود طراحی کرده بودند و می‌خواستند اعلام کنند که حضورشان امنیت را به همراه دارد، سردار شهید نادر مهدوی و جمعی از همرزمانش وارد کارزار شدند و نهایتا رسانه‌هایی که مهیا شده بودند اقتدار و حضور امنیت‌آفرین! آمریکایی‌ها را در خلیج‌فارس به دنیا مخابره کنند، انفجار مهیب صورت گرفته را در کشتی‌های این کاروان نمایش دادند و این عملیات خود آغازی بود برای اقدامات دیگری که تا امنیت کامل خطوط کشتیرانی ایران ادامه پیدا کرد. نیروی دریایی سپاه که با فرمان امام مبنی بر تشکیل نیروهای سه‌گانه سپاه چند سالی از عمر آن نگذشته بود، در طی روزهای حساس جنگ خلیج‌فارس، همه توان تجهیزاتی و تخصصی خود را به کار گرفت؛‌  و مهم‌تر از همه چیز، حضور انسان‌های فداکار و شهادت‌طلب بود که همه کمبودها و نقایص مادی و تجهیزاتی را جبران کرد و ایران به عنوان عنصر قدرتمند و تعیین‌کننده خلیج‌فارس اقتدارش آشکار شد. کاری که سردار شهید نادر مهدوی و جمعی دیگر از رزمندگان در 16 مهرماه سال 66 انجام دادند و به مقابله مستقیم با آمریکایی‌ها پرداختند به نوعی آخرین تیر خلاص به هیمنه آمریکا در خلیج‌فارس بود و نشان دادند که آمریکا برای حضور خود در خلیج‌فارس باید آماده پرداخت هزینه‌های سنگین باشد.روندی که نیروی دریایی سپاه از سال 65 در خلیج‌فارس برای تامین امنیت این منطقه آغاز کرد، تاکنون روندی مقتدرانه و امنیت‌بخش برای جمهوری اسلامی و حتی تمام منطقه بوده است. این روند دارای مولفه‌هایی از قبیل تکلیف الهی و روحیه انقلابی و توان نظامی پرقدرت، گسترده و نامتقارن بوده است. این روندعزت‌بخش و اقتدارآمیز به نحوی بوده و به نقطه‌ای رسیده که اینک هیچ شناوری بدون هماهنگی و کنترل با پایگاه‌های داخلی نیروی دریایی سپاه حق‌ ورود به خلیج‌فارس از طریق تنگه هرمز را ندارد. کاری که شهید نادر مهدوی و یاران دیروز و امروز او در حال انجام آن هستند این نکته مهم است که به دشمنان انقلاب اسلامی تفهیم کنند که خلیج‌فارس جای امنی برای قدرت‌های بیگانه نخواهد بود و باید منطقه را ترک کنند؛ سخن اصلی این است که امنیت و منافع جمعی کشورهای منطقه و ترتیبات امنیتی سامانه خلیج‌فارس با مدل‌ها و سازوکارهای بومی و با حضور همه کشورهای ساحلی تأمین شود.