قرائت قرآن و آثار آن
نرگس دوستمحمدی
قرائت قرآن، یکی از اموری است که خدا در قرآن بر آن تاکید و اهتمام فراوان دارد تا جایی که بهصراحت در آیه 20 سوره مزمّل میفرماید: فاقروا ما تیسّر من القرآن؛ تا آنجا که ممکن است قرآن بخوانید.
البته در برخی از زمانها و مکانها چون ماه رمضان، سحرها و مساجد، قرائت قرآن مورد تاکید بیشتری است؛ اما از آیات قرآن به دست میآید که انسان هر جا و هر زمانی که توانست به قرائت قرآن بپردازد؛ زیرا انس با قرآن و قرائت و ترتیل آن نه تنها انسان را با آموزههای وحیانی و معارف آن آشنا میکند و فلسفه و سبک زندگی اسلامی – قرآنی را به انسان میآموزد، بلکه حتی نفس خواندن قرآن خود دارای برکات و آثاری است که در این مطلب نویسنده به پارهای از آنها پرداخته است.
***
قرائت قرآن در نماز
یکی از مهمترین واجبات اسلامی نماز است که به عنوان اولین و خالصترین عبادت روزانه مطرح میشود و هر مسلمانی در پنج زمان به میقات خدا میرود و اگر به مستحبات روزانه بخواهد عمل کند، دست کم باید پنجاه و یک رکعت را اقامه کند و اگر برخی از نمازهای مستحبی را نیز اضافه کنیم، شاید فراتر از این رکعات باشد.
به هنگام اقامه نمازها در مواقیت آن، مومنان با خواندن قرآن در نماز به ملاقات ومیقات خدا میروند. اینگونه است که در این میقات همان طوری که حضرت موسی(ع) کلیم الله شد، مومنان کلیم الله میشوند و خدا با ایشان و مومنان با خدا سخن میگویند؛ زیرا در نماز مجموعهای از اذکار و ادعیه و آیات قرار دارد که نوعی تکلم دو سویه را موجب میشود.
قرائت سوره حمد و در کنار آن خواندن سورهای دیگر در رکعات اول ودوم نماز واجب است. این بدان معناست که نمازبا قرائت قرآن حقیقت مییابد و بدون آن، نماز، بیمعناست.
از نظر آموزههای قرآن، در نماز شب هر چند که حکم مخصوص پیامبر(ص) است که باید برای تهجد شبانه، دو سوم یا نصف یا یک سوم قیام داشته و نماز شب بخواند؛ در همان آیات قرآن بیان میشود که کسانی که «همراه پیامبر هستند، ایشان را اسوه حسنه خویش قرار میدهند و برای اقامه نماز و قرائت قرآن، بیداری و تهجد شبانه را بر خویش تکلیف میکنند(مزمل، آیه 20)؛ زیرا آنان میدانند که دستیابی به «مقام محمود» که قابل ستایش همگان از دوست و دشمن و جن و انس بلکه حتی فرشتگان است، تنها با نماز شب و تهجد شبانه و قرائت قرآن امکانپذیر است. خدا در قرآن بهصراحت در بیان ارزش و اهمیت نماز شب و قرائت قرآن در هنگامه فجر میفرماید: اقم الصلاه لدلوک الشمس الی غسق اللیل و قرآن الفجر، ان قرآن الفجر کان مشهودا؛ نماز را از زوال خورشید (هنگام ظهر) تا نهایت تاریکی شب
[= نیمه شب] برپا دار؛ و همچنین قرآن فجر [= نماز صبح] را؛ چرا که قرآن فجر، مشهود (فرشتگان شب و روز) است! (اسراء، آیه 78)
در این آیه بهصراحت از نماز صبح به
«قرآن الفجر» یاد شده است تا نشان دهد که اصولا نماز جز با قرآن معنا نمییابد. البته با آنکه در همه نمازها قرآن به عنوان رکن اصلی مطرح است و گفته شده «لا صلاه الا بالفاتحه؛ نماز بدون سوره حمد، نماز نیست»، اما نماز صبح که نماز فجر صادق است، از جایگاه خاصی برخوردار است؛ زیرا هنگامه فجر زمان آمد و شد فرشتگان از زمین به آسمان و از آسمان به زمین است؛در این هنگامه آنها جابهجا میشوند و عروج و نزول دارند. بنابراین، دو دسته از فرشتگان شب و روز این نماز صبح و قرائت قرآن را مشاهده کرده و به ثبت میرسانند و آثار آن برای شخص نمازگزار صبح، بسیار روشنتر از هر زمان دیگری است؛ زیرا در این زمان روزی روزانه از تقدیر به قضا میرسد و حکم،قطعی میشود و نمازگزار بیدار در آن زمان،چون با قرآن و نماز سر و کار دارد، بیشترین بهره را از هر گونه قسمت روزی خویش میبرد که خدا برایش مقدر کرده است؛ خواه روزی مادی باشد و خواه روزی معنوی.
برخی آثار قرائت قرآن
ذکر الهی
خواندن قرآن افزون بر فهم و معرفت آموزههای دستوری و معارفی قرآن دارای آثار بسیاری است؛ زیرا قرآن به عنوان «الذکر» مطرح است و شکی نیست که ذکر در اینجا میتواند «ذکرالله» نیز باشد؛ پس کسی که قرآن میخواند متذکر به خدا و دائم در یاد خدا است؛ لذا در این شرایط از شرور خلق و دشمنان شیطانی در امان خواهد بود. افزون بر آن چنین شخصی به سبب تذکر دارای بصیرتی است که اجازه نمیدهد تا شیطان به او نزدیک شود. خدا میفرماید: براستی کسانی که تقوای الهی پیشه گرفتهاند هرگاه گروهی از طواف کنندگان شیطانی آنها را مس کنند به تذکر میافتند و در این هنگام دارای بصیرت میشوند.(اعراف، آیه 201) لذا کسانی که قرآن میخوانند متذکر به ذکر الله هستند و به نوعی بصیرت میرسند؛ زیرا اگر هنگام مس شیطان، شخص با تذکر به ذکر الله به بصیرت میرسد، در غیر این حالت نیز برای قرائت قرآن و تذکر به ذکر الله باید اثر بصیرت را پذیرفت؛ زیرا قرآن اصولا بصیرت بخش است؛ از همین رو میتوان به خود کتاب الله، بصائر را اطلاق کرد که موجب بصیرت است و همانند معجزه الهی دلهای مومنان را بینا میکند تا جایی که شیطان را میتوانند بشناسند و هرگز در دام فتنه شیطانی نیفتند؛ زیرا در این حالت محکمات الهی برایشان روشن است و متشابهات را به محکمات ارجاع میدهند و با چنین بصیرتی هرگز در دام متشابهات و فتنه آن نمیافتند.(آل عمران، آیه 7)
دژ استوار
قرآن به عنوان دژ استوار الهی عمل میکند و هر کسی بدان وارد شود در پناهگاهی ایمن وارد شده و از شرور خلق در امان میماند؛ زیرا از نظر قرآن خلق دارای شروری است که بسیاری از آنها برای ما ناشناخته است و ما نمیدانیم چگونه و چه زمانی از سوی آن شرور در اذیت و آزار قرار میگیریم؛ بنابراین، وقتی قرآن میخوانیم با «استعاذه» به خدا، در پناه قرآن و دژ استوار آن وارد میشویم و اینگونه خود را شرور گوناگون در امان نگه میداریم. اینکه خدا در سوره فلق و ناس از استعاذه به خدا سخن گفته، با خود قرائت قرآن عجین شده است؛ زیرا خدا در قرآن فرمان می دهد: فاذا قرأت القرآن فاستعذ بالله من الشیطان الرجیم انه لیس له سلطان علی الذین آمنوا و علی ربهم یتوکلون؛ هنگامی که قرآن میخوانی، از شرّ شیطان مطرود، به خدا پناه بر! چرا که او، بر کسانی که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل میکنند، تسلّطی ندارد. (نحل، آیات 98 و 99)
پس با استعاذه به خدا در هنگام قرائت قرآن انسان در دژاستوار الهی وارد میشود و از سلطه شیطان در امان میماند و شیطان کاری نمیتواند نسبت به این دست از مومنان قاری قرآن بکند.
اصولا هر گاه شیطان وسوسهای میکند و میخواهد در دل انسان نفوذ کند و گمراهی به دل وارد سازد، انسان میتواند با استعاذه و قرائت قرآن خود را از شرور شیطانی در امان نگه داشته و به دژ استوار الهی در آورد.(فصلت، آیه 36؛ اعراف، آیه200)
شفای دردها
براساس آیات وحیانی، قرآن خود «شفاء» و درمان انواع بیماریهای جسمی و روانی است و کسی که قرائت قرآن میکند، با آیات قرآن شفا مییابد؛ زیرا خدا به صراحت میفرماید: و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمه للمومنین و لایزید الظالمین الا خسارا؛ و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است برای مؤمنان، نازل میکنیم؛ و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمیافزاید.(اسراء، آیه 82)
ثقلین یعنی قرآن و عترت(ع)، حبل الله (آل عمران، آیات 103؛ و روایات تفسیری) و عروه الوثقی(بقره، آیه 256؛ لقمان، آیه 22؛ و روایات تفسیری) است. پس هر کسی که به آنها تمسک جوید، خود را به سوی خدا بالا میکشد و در عصمت الهی قرار میگیرد تا جایی که دشمن درونی و بیرونی هرگز بر او مسلط نمیشود. این ریسمان الهی که تار آن قرآن و پود آن عترت(ع) است، یک طرف آن در دست خدا و طرف دیگرش در دست خلق قرار داده شده تا با آن خود را بالا کشند واز هر گونه تفرقه و گمراهی در امان مانند؛ چنانکه خدا و رسولش در آیات و روایاتی چون حدیث ثقلین بر آن تاکید دارند.
از نظر قرآن رشد که همان تمسک به هدایت فطری و تشریعی وحیانی یعنی عقل فطری و نقل شرعی و اطاعت از پیامبر(ص) و اولی الامر از معصومان(ع) است، جز با تمسک به ثقلین به دست نمیآید(بقره، آیه 256) و کسی که این راه را نرود و چنین نکند، جز در ضلالت نمیافتد و به جای حکومت الهی و ولایت الله گرفتار ولایت طاغوت میشود؛ در حالی که رشد در تولی به قرآن و عترت(ع) و تبری از کفر و فسق و عصیان است.(همان؛ حجرات، آیه 7)
قرآن کتاب هدایت وحیانی و شفا و رحمت و بشارت و ذکر الهی برای مردمان و هدایت به سوی صراط مستقیم عبودیت و کمالات است. پس اگر کسی قرآن بخواند از همه این امور بهرهمند میشود و به دایره متقین در میآید.(نحل، آیه 89؛ نمل، آیه 92؛ احقاف، آیات 29 و 30)
غفلتزدایی
قرائت قرآن انسان را از غفلت بیرون میآورد(یوسف، آیه 3)؛ غفلت به معنای آن است که انسان چیزی مهمتر را به سبب چیزی مهم یا کم اهمیت ترک کند و نبیند. وقتی انسان سرگرم امور مهم یا کم اهمیت باشد، از امور مهمتر غافل میشود و اینگونه از حرکت در مسیر اصلی باز میماند و نتایج دلخواه را نمیگیرد؛ وقتی انسان به قرائت قرآن میپردازد قرآن او را به امور بسیار مهم همچون آخرت توجه دهد و غفلت زدایی میکند.(حجر، آیات87 و 88)
اصلاح رفتار
البته از همین آیات به دست میآید که قرائت قرآن موجب میشود تا انسان رفتار اجتماعی و اخلاقی خویش را اصلاح کند و روش فروتنانه در پیش گیرد. در حقیقت قرائت قرآن، فلسفه و سبک زندگی انسان را دگرگون میسازد.
همچنین قرائت قرآن موجب میشود تا انسان به آینده خوشبین شود.بشارتهای قرآنی، او را امیدوار به آینده میکند واندوه و غم را از دل میزداید.(همان؛ اسراء، آیه 9)
قرآن کتاب نور است و هر کسی به نور بنگرد، نورانی میشود و قلب او از نورانیت قرآن سرشار شده و حتی چشم ظاهر نیز نورانی میشود و کوری از دیدگان ظاهر نیز میرود. همان طوری که نوشیدن آب مایه زندگی است، قرائت قرآن نیز اثر وضعی دارد که شامل موارد پیش گفته و مواردی دیگر است که در آیات و روایات تفسیری بیان شده است. حتی غیر مومنان نیز میتوانند از ظاهر کلمات قرآن با قرائت قرآن بهره مند شوند، زیرا این آثار وضعی برای قرائت قرآن است و آیات قرآن خواه و ناخواه در افراد آثاری به جا میگذارد.
امام خمینی درباره اهمیت خواندن قرآن خطاب به فرزندش میفرماید: فرزندم! با قرآن این بزرگ کتاب معرفت آشنا شو اگرچه با قرائت آن؛ و راهی از آن به سوی محبوب باز کن و تصوّر نکن که قرائت بدون معرفت اثری ندارد که این وسوسه شیطان است. آخر، این کتاب از طرف محبوب است برای تو و برای همه کس و نامه محبوبْ محبوب است اگرچه عاشق و محبْ مفاد آن را نداند و با این انگیزه حبّ محبوب که کمال مطلوب است به سراغت آید و شاید دستت گیرد. ما اگر در تمام لحظات عمر به شکرانه این که قرآن کتاب ما است به سجده رویم از عهده برنیامدهایم.(صحیفه امام خمینی، جلد 16ف صفحه 211)