اخبار ویژه
گزارش دویچه وله از وابستگی عمیق اقتصاد اروپا به چین
یک ماه پس از سفر نخستوزیر اسپانیا به پکن، رئیسجمهور فرانسه و رئیسکمیسیون اتحادیه اروپا نیز راهی چین شدند.
به غیر از موضوع تشویق چین برای اعمال فشار بر روسیه جهت توقف جنگ اوکراین، مهمترین هدف سفر رهبران اروپایی به پکن، نگرانیهای فزاینده از شتاب گرفتن تراز تجاری منفی ۲۷ عضو اتحادیه اروپا با چین است. یک ماه پس از سفر نخستوزیر اسپانیا، رئیسجمهور فرانسه و رئیسکمیسیون اتحادیه اروپا نیز راهی چین شدند.
دویچه وله وابسته به دولت آلمان، ضمن انتشار خبر فوق مینویسد: آمارهای اتحادیه اروپا نشان میدهد که از سال ۲۰۲۰ تا پایان سال گذشته میلادی، واردات ۲۷ عضو این اتحادیه از چین با جهشی ۶۲ درصدی
به ۶۲۶ میلیارد یورو اوج گرفته، در حالی که صادرات اتحادیه اروپا به چین تنها ۱۳ درصد رشد کرده و به رقم ۲۳۰ میلیارد یورو رسیده است. نتیجه اینکه، سال گذشته تراز تجاری طرفین ۳۹۶ میلیارد یورو به زیان اتحادیه اروپا بوده است. چنین حجم عظیمی در شکاف تراز تجاری در حالی است که اتحادیه اروپا به شدت نیازمند رونق تجارت خارجی برای بهبود وضعیت اقتصادی است.
تحریم اتحادیه اروپا علیه روسیه باعث شده تا مسکو مجبور به ارائه تخفیفهای چشمگیر نفت به پالایشگاههای چینی باشد و هزینه تولید کالاهای چینی در مقایسه با تولیدات اتحادیه اروپا کاهش قابل ملاحظهای داشته باشد.
در این میان، ارائه یارانههای دولتی چین به شرکتهای داخلی به همراه نیروی کار ارزان، در عمل توان شرکتهای اروپایی برای رقابت با شرکتهای چینی در عرصه جهانی را نیز سلب کرده است.
برای نمونه، آمارهای گمرکی چین نشان میدهد که طی سال گذشته میلادی ۴۵ میلیارد دلار صادرات و ۳۵ میلیارد دلار واردات از فرانسه داشته است. در مورد اسپانیا حتی تراز تجاری بسیار بیشتر به نفع پکن بوده و در ازای واردات کمتر از ۱۰ میلیارد دلار کالا، بیش از ۴۰ میلیارد دلار صادرات به اسپانیا داشته است.
اورزولا فون در لاین، رئیسکمیسیون اروپا نیز در دیدار با نخستوزیر و رئیسجمهوری چین به این موضوع پرداخت و خواستار تساوی شرایط رقابت شرکتهای اروپایی و چینی شد.
او همچنین به نکتهای اشاره کرد که یکی از مهمترین چالشهای تجاری آتی اتحادیه اروپا است: وابستگی شدید اتحادیه اروپا به برخی سنگهای معدنی نادر جهان که در تکنولوژیهای مدرن کاربرد دارند.
به گفته خانم فون در لاین، اتحادیه اروپا در تامین فلزات نادر صنعتی
۹۸ درصد به چین وابسته است. او گفت، چین میخواهد وابستگی خود به جهان را کاهش داده و وابستگی جهان به خود را افزایش دهد. آمارهای اتحادیه اروپا نیز نشان میدهد که این اتحادیه در تامین سنگ «لیتیوم» که در ساختن باتری خودروهای برقی کاربرد دارد، ۹۷ درصد به چین وابسته است و در مورد منیزیم که آن هم در تولید باتری خودروها کاربرد دارد، این وابستگی
۳ درصد است. نتیجه وابستگی شدید اتحادیه اروپا به لیتیوم و منیزیم وارداتی از چین و اعمال محدودیت عمدی چین در صادرات این عناصر، باعث شد که صادرات خودروهای برقی چینی به اتحادیه اروپا از ۸۰۰ میلیون دلار در سال ۲۰۲۰ به ۶.۹ میلیارد دلار در سال گذشته میلادی اوج بگیرد و انتظار میرود این رقم تا سال ۲۰۲۵ بیش از دو برابر شود.
همچنین اتحادیه اروپا در سال گذشته مجبور شد ۲۱ میلیارد یورو پنلهای برق خورشیدی از چین وارد کند که معادل ۸۰ درصد از واردات پنل اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۲ است.
خانم فون در لاین به موضوع فشار چین بر شرکتهای اروپایی برای انتقال فناوریها به چین در ازای ورود به بازارهای داخلی این کشور اشاره کرده و گفته که در برخی حوزهها مانند پزشکی، چین حتی از ورود شرکتهای اروپایی به بازارهایش جلوگیری میکند.
امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه نیز با امید به افزایش صادرات کشورش به چین، هیئتی بلندپایه با همراهی ۵۰ مقام ارشد شرکتهای بزرگ فرانسوی را به پکن برده است.
آمارهای گمرکی چین نشان میدهد، کل صادرات کالای این کشور به بازارهای جهانی در سال گذشته میلادی به ۳.۶ تریلیون دلار رسیده، اما وارداتش تنها کمی بیش از ۲.۷ تریلیون دلار بوده است. این وضعیت برای تجارت چین و آمریکا نیز دست کمی از اروپا ندارد. چین سال گذشته
۵۸۱ میلیارد دلار صادرات به ایالات متحده آمریکا داشت، اما تنها کمتر از ۱۸۰ میلیارد دلار واردات از این کشور انجام داد. شکاف تراز تجاری چین و آمریکا نیز طی یک دهه گذشته مانند اروپا به شدت به نفع چین شده است.
تولید ناخالص داخلی چین با رقمی بالای ۱۸ تریلیون دلار از مجموع اقتصاد ۲۷ عضو اتحادیه اروپا فراتر رفته و اکنون میرود تا به سطح اقتصاد ایالات متحده آمریکا برسد.همچنین چین از سال ۲۰۰۵ تاکنون بیش از
۲۲۰۰ میلیارد دلار در کشورهای مختلف سرمایهگذاری کرده و سهم آمریکا و اتحادیه اروپا از این رقم به ترتیب ۱۹۰ میلیارد دلار و ۱۲۰ میلیارد یورو بوده است. حدود یک دهه پیش، اتحادیه اروپا و چین سند «برنامه سرمایهگذاری جامع» را نیز امضا کردند، اما به خاطر اعمال محدودیتهای گسترده چین بر شرکتهای خارجی، این سند عملا روی کاغذ ماند.
گزارش دویچه وله در حالی منتشر میشود که همین رسانه در کنار دیگر رساانههای فارسی زبان غربی، به هنگام توسعه روابط ایران و چین و عبور از تحریمهای خصمانه غرب، مدعی شدند ایران را به چین فروخته و مستعمره چین کردهاند!
تایمز اسرائیل: توافق تهران- ریاض نشانه زوال نفوذ آمریکاست
«قرارداد ایران و عربستان سعودی، نشانهای خطرناک از عقبنشینی غرب است».
روزنامه تایمز اسرائیل در اینباره نوشت: علیرغم آنکه عربستان سعودی و ایران ماهها است درگیر مذاکرهاند، هیچکس برای اعلام خبر مهمی مانند ازسرگیری روابط دو کشور آمادگی نداشت. جامعه بینالمللی حتی کمتر آماده مواجهه با این واقعیت بود که قرارداد سعودی-ایران با میانجیگری چین منعقد گردید.
گرچه نزدیکی میان دو کشور رقیب حاشیه خلیجفارس- و مذاکراتی که به توافق منتهی شد- در یک نگاه عینی مثبت ارزیابی میشود و رهبران جهانی از آن بهعنوان نقطهعطف مهم منطقه یاد کردهاند، اما نکتهای را در رابطه با نفوذ رو به زوال ایالات متحده، و در ادامه، اروپا در خاورمیانه افشا میکند.
دولت بایدن خبر فوق را آشکارا به سکوت برگزار کرد، و رئیسجمهوری ایالات متحده گفت روابط خوب «به نفع همه است»، و جان کربی، سخنگوی کاخ سفید به شکلی مضحک به خبرنگاران اطمینان داد که درخصوص مذاکرات تاریخی میان سعودی و ایران، «ایالات متحده را در جریان گذاشته بودهاند».
برای درک بهتر این پاسخ بیتفاوت میتوان گفت دستکم در ۵۰ سال گذشته ایالات متحده میانجی اصلی خاورمیانه بوده است؛ نیروی دائمی مستقر در محل ایشان کمتر از ۱۸ پایگاه نظامی و حدود ۴۰ هزار نظامی نیست. همین هفته گذشته مقامات ایالات متحده از شماری تحریم تازه علیه ایران رونمایی کردند. یک سخنگوی لشکر مرکزی ایالات متحده، سنتکام، اوایل ماه جاری گفت: «ایران همچنان منبع اصلی بیثباتی در منطقه و تهدیدی علیه ایالات متحده و شرکای ما است.» با این وجود، هنوز میتوان به سهولت گفت ایالات متحده «در جریان مذاکرات قرار داشته است»؟
تردیدی نیست قراردادهایی که بدون مشارکت آمریکا یا غرب، میان سه رژیم غیردموکراتیک، برای بازسازی چشمانداز قدرت در یکی از استراتژیکترین مناطق جهان صورت میگیرد، نگرانکننده است. این نگرانی هنگامی افزون میشود که دو تا از سه رژیم- چین و ایران- در مقابل غرب موضعی آشکارا متخاصم میگیرند، و سومی- عربستان سعودی- در رابطه با منافع آمریکا یا اروپا روزبهروز بیتفاوتتر شده است.
این را نیز باید گفت که گرچه همه مایلاند تصور کنند تنشهای منطقهای فروکش کرده است، اما میباید از خود بپرسیم حاصل همکاری سه رژیم اقتدارگرا و بدون یک میانجی غربی چه خواهد بود؟
بیاعتمادی 81 درصد ایرانیان به آمریکا در روزنامه کرباسچی سانسور شد
روزنامه متعلق به دبیرکل پیشین حزب کارگزاران، ضمن سانسور نظرسنجی گالوپ درباره میزان بیاعتمادی مردم منطقه به آمریکا، فقط بخش مربوط به عراق را منتشر و دیگر بخشهای آن بهویژه بیاعتمادی بسیار بالای ملت ایران نسبت به دولت آمریکا را حذف کرد!
هممیهن در تیتر اول خود با عنوان «60 درصد عراقیها 20 سال پس از سقوط دیکتاتور در نظرسنجی گالوپ اعلام کردند: بدتر شدن وضعیت پس از حمله خارجی» نوشت: «20سال از حمله آمریکا به عراق و سرنگونی صدام حسین میگذرد و در این بیست سال عراق یا درگیر جنگ داخلی و برآمدن داعش بوده و یا درگیری گروههای سیاسی برای تصاحب قدرت. در سالهای ابتدایی پس از سقوط صدام مقابله با حملات تروریستی القاعده دغدغه اصلی امنیتی در عراق بود و پس از آن نیز با بر آمدن داعش، جنگ با این دولت خودخوانده اولویت نخست کشور بود. در این میان دولت و خدمات اجتماعی نهادهای دولتی از هم فروپاشید و ابتداییترین نیازهای اجتماعی نظیر تامین آب و برق و بهداشت و حتی جمعآوری زباله به موضوعات اصلی مردم عادی بدل شد.
حال مؤسسه بینالمللی گالوپ در آستانه بیستمین سالگرد سرنگونی صدام حسین در عراق نظرسنجی رودررو را در تمامی ۱۸ استان عراق انجام داده است. در این نظرسنجی سؤالات متعددی درباره وضعیت این کشور در زمان صدام حسین و بعد از او شده است.
نخستین نظرسنجی درباره وضعیت فعلی عراق در مقایسه با پیش از حمله آمریکا سال (2003) است.۶۰ درصد پاسخدهندگان گفتهاند که عراق امروز در مقایسه با سال 2003 در وضعیت بدتری قرار دارد، در حالی
که ۴۰ درصد گفتهاند که وضعیت بهبود یافته است.
همچنین بسیاری از عراقیها در مورد انگیزههای واقعی آغاز جنگ تردید دارند. خروجی این نظرسنجی در مورد این انگیزهها چنین است؛ حدود ۵۱ درصد از مردم عراق معتقدند که ایالات متحده برای سرقت منابع عراق به آن کشور حمله کرده است. در همین حال، ۲۹ درصد از افراد شرکتکننده در نظرسنجی معتقدند که هدف از این تهاجم، سرنگونی رژیم صدام حسین بوده است. دلایل دیگر، مانند خدمت به منافع پیمانکاران دفاعی ایالات متحده، مبارزه با تروریسم و آوردن دموکراسی به عراق، گزینههای با محبوبیت کمتری بودند.
براساس این نظرسنجی، عراقیها در مورد آینده مشارکت ایالات متحده در کشورشان اختلافنظر دارند. پاسخدهندگانی که در بخش جنوبی عراق زندگی میکنند، طرفدار خروج فوری ایالات متحده هستند، در حالی که پاسخدهندگان در بخش شمالی، از جمله اقلیم کردستان عراق، معتقدند که سطحی از حضور ایالات متحده ضروری است. 47 درصد از پاسخدهندگان معتقدند ایالات متحده باید فورا از عراق خارج شود. 17 درصد معتقدند آمریکا تا زمانی که نیروهای امنیتی دیگر به آنها نیاز نداشته باشند، باید بمانند
و 13 درصد معتقدند آمریکا باید بماند. ۷۵ درصد از شیعیان عراقی مشارکتکننده در نظرسنجی، ورود نیروهای ائتلاف آمریکایی را بد میدانند. آنها از روسیه بهعنوان یک متحد سیاسی و امنیتی حمایت میکنند. پاسخدهندگان در مورد شرکای اقتصادی عراق، کشور چین را به کشور آمریکا ترجیح میدهند.
براساس خروجی این نظرسنجی در تمامی ابعاد سیاسی، امنیتی و سیاسی پاسخدهندگان خواهان مشارکت کمتر آمریکا هستند. میزان مشارکت پایین در حوزه سیاست 62 درصد، در حوزه اقتصاد 57 درصد و در حوزه امنیت 51 درصد است».
روزنامه هممیهن در عین حال بخش بسیار مهمتر نتایج نظرسنجی گالوپ مبنی بر بیاعتمادی مردم 13 کشور منطقه بهویژه ایران به آمریکا را سانسور کرد!
باوجود تقلای زایدالوصف غربگرایان برای بزک کردن آمریکا، ملت ایران در غرب آسیا بالاترین بیاعتمادی را نسبت به آمریکا دارند. طبق نتایج نظرسنجی موسسه گالوپ، ۸۱ درصد مردم ایران اعتمادی به آمریکا ندارند. مردم تونس، ترکیه، فلسطین و عراق با ۷۸ تا ۷۵ درصد، در ردههای بعدی قرار دارند. همچنین اکثریت مردم در ۱۳ کشور مسلمان، به تعهد آمریکا برای دموکراسی و اینکه اجازه دهد آینده سیاسی خود را بسازند، باور ندارند.
۲۰ سال پس از حمله آمریکا به عراق، ۷۲ درصد مردم عراق گفتهاند نسبت به اهداف آمریکا تردید دارند و فقط ۲۶ درصد بر این باورند که آمریکا در تعهد دموکراسی جدی است. در افغانستان، تنها ۱۴ درصد معتقد به تعهد آمریکا بودند.
همچنین اکثریت مردم در 13 کشور، جدیت آمریکا درباره بهبود وضعیت اقتصادی را رد کردند.۶۰ درصد مردم عراق گفتند در مقایسه با قبل از حمله آمریکا وضعیت معیشت بدتر شده است.
گالوپ در جمعبندی نتایج نظرسنجی خود نوشت: ۲۰ سال بعد از حمله آمریکا به عراق، تعداد نسبتاً کمی از مردم عراق و ۱۲ کشور دیگر، آمریکا را متعهد به حمایت از دموکراسی میدانند.