بلای طبیعی و حقوق بشر (نگاه)
امینالاسلام تهرانی
چندروز پیش بود که «آنتونیو گوترش»، دبیرکل سازمان ملل متحد، گفت که جهان در زمینه رعایت حقوق بشر در حال «پسرفت» است و خواستار تلاشهای جدید در اینباره شد. او، روز دوشنبه ۸ اسفند، در مراسم افتتاحیه پنجاهودومین نشست شورای حقوق بشر که با یک دقیقه سکوت به یاد قربانیان زلزله اخیر ترکیه و سوریه آغاز شد، با دفاع از اعلامیه جهانی حقوق بشر تأکید کرد که این اعلامیه «از همه طرف مورد حمله قرار گرفته» است. البته او به یک چیز در این سخنرانی اشاره نکرد و آن اینکه همین زلزله اخیر چگونه تهی بودن شعارهای حقوق بشریِ سیاستمداران اروپایی و آمریکایی را دوباره عیان کرد. بیخود نبود که مدیرکل سازمان جهانی بهداشت پس از بازدید از استان ادلب سوریه، ضمن انتقاد از جامعه جهانی گفته بود که جامعه بینالمللی سوریه را فراموش کرده است.
مردم زلزلهزده سوریه تنها مصیبت زلزله را تحمل نمیکنند بلکه درد تبعیض را نیز با جان تجربه میکنند. تبعیضی که دولتهای غربی علیه سوریه روا داشتهاند، به قدری نمایان و عیان است که دیگر در خود غرب هم مورد اعتراض قرار گرفته است. این تبعیض چنان زننده شده که چندی پیش نشریه آمریکایی «نشنالاینترست» در این مورد نوشت: «کشورهای غربی و علیالخصوص دولت جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا با بحران سوریه به شکل لازم تعامل نکرده و اظهار همبستگی با مردم آن همچون مردم و دولت ترکیه نبوده است.» این مجله در اظهاراتی صریح، اما دردآور نوشت: «اینکه تنها یک ملت با کمک غرب نجات داده شود و ملت مجاور آن که از همان بلایای طبیعی رنج میبرد نادیده انگاشته شود، اقدامی ننگین است.»
از خاطر ما نمیرود که چندی پیش رئیس بانک جهانی از اختصاص کمکهای نقدی به ترکیه در میانه بحران ناشی از زلزله مرگبار در این کشور خبر داد. «دیوید مالپاس» رئیس بانک جهانی درخصوص زلزله مرگبار در ترکیه اعلام کرد: «ما در حال ارائه کمک فوری به این کشور هستیم.» به گفته مالپاس، بانک جهانی همچنین آماده است تا برای ارزیابی سریع نیازهای میدانی فوری و ضروری زلزلهزدگان اقدام کند. رئیس بانک جهانی مبلغ کمک این نهاد بینالمللی به ترکیه را ۱.۷۸ میلیارد دلار اعلام کرد و گفت این کمک به منظور حمایت از تلاشهای نجات و بازیابی پس از زلزله در ترکیه تخصیص مییابد. حالا پرسش اینجاست که سوریه هم همانند ترکیه با فاجعه ناشی از زلزله مرگبار اخیر دستوپنجه نرم میکند، اما چرا در بیانیه رئیس بانک جهانی به ارائه کمک به این کشور هیچ اشارهای نشده است؟! آیا جز این است که مناطها و ملاکهای سیاسی است که تعیین میکند چه کسی لایق کمکهای بشردوستانه هست یا نه؟ حتی بالاتر از آن، تعیین میکند که چه کسی «بشر» است و چه کسی نیست؟
یونانیان باستان به اصل «عدالت» تأکید فراوان داشتند، اما کسی را لایق «عدالت» میدانستند که «شهروندِ» یونانی شمرده میشد و غیر را «بربر» میخواندند و او را شایسته «عدالت» و اصلاً «انسان» نمیدانستند. این وجوه در غربِ متجدد نیز همچنان قابل پیگیری است. حقوق بشر همواره مورد تصریح زبانیِ سیاستمداران و حکمرانانِ غربی معاصر بوده است، اما باید دو نکته را در نظر داشت: 1. مصداق تامِّ «بشر» در اینجا انسانِ «متجدّدِ غربی» است و نه هر انسانی؛ 2. این حقوق در صورت تعارض با منافع قطعاً قابل چانهزنی و نادیده گرفته شدن است. یعنی حقوق بشر مفهومی سیال دارد، زیرا مفهومِ پایهای و مبنایی نیست که دیگر مفاهیم را با آن سنجید و مقامِ عمل را با آن داوری کرد. وقتی «سودگرایانه» نگاه کنیم مفهوم حقوق بشر مفهومی خواهد بود سیال و قابل نادیده گرفته شدن. همچنین نسبت به نکته اول را که بشر در اینجا انسان متجدّد غربی است، باید مطمح نظر داشت.