kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۰۰۹۴
تاریخ انتشار : ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۹:۱۹
بار دیگر زنگ هشدار زلزله برای همه کشورها (بخش نخست)

شمارش ثانیه‌های طلایی برای اصلاح در ساخت‌وسازها

 
 
 
گالیا توانگر
پدر گفت: «جسد نورآتا را پای درخت مشرف به کوهستان بگذارید.» آفتاب با تمام حرارتش هر صبح بالا می‌آمد و غروب هنگام به خواب می‌رفت. زندگی آرامی داشتند تا این چیزی مثل یک پتک سنگین بر قلب روزهای کوهستان كوبیده شد. ارسلان تا آمده بود به خودش بجنبد، زیر یكی از تیرآهن‌‌های سنگین سقف خانه‌ گیر افتاده بود. تنها وقتی جوی باریكی از خون از كنار شقیقه‌ تنها دخترش نورآتا به سمت صورتش كشیده شد، تازه فهمید کوهستان چه فریادی در دل داشته و به یكباره آن را رها كرده است! همه‌ اهالی كه جمع شدند، ارسلان رو‌به‌روی کوهستان ایستاد و با صدای بلند و با همه قدرتی كه داشت، فریاد زد: «نورآتا را پای درخت خاک كنید. می‌خواهم خواب‌هایش از زیر برف‌ها جوانه بزند.»
رسانه‌ها تصاویر دلخراش زلزله‌های مهیب سوریه و ترکیه را نشانمان می‌دهند، این تصاویر به تصاویر تلخ زلزله خوی می‌پیوندند؛ این‌گونه دوباره موضوع مهم پیشگیری و ایمنی در برابر زلزله در اذهان بیدار می‌شود. به‌راستی چرا هر بار با وقوع یک زلزله مهیب چند روزی ذهنمان درگیر این مهم می‌شود و سپس بدون کوچک‌ترین تغییری در سبک زندگی و ساخت و سازهایمان دوباره بی‌اعتنا از کنارش می‌گذریم؟!
یک خبر نظرم را جلب می‌کند؛ مهدی بابایی رئیس‌ کمیته ایمنی شورای شهر تهران اعلام کرده است: تهران ۱۱ هزار ساختمان پرخطر دارد.
تلاش برخی برای به تعویق ‌انداختن نو‌سازی
ارجان چالیک، تهیه‌کننده سینمایی اهل ترکیه صبح روز ۱۷ بهمن‌ماه هنگامی که در هواپیما نشسته بود تا از استانبول به مقصد تهران و برای شرکت در جشنواره فیلم فجر سفر کند، متوجه می‌شود که در هزارکیلومتری شهری که خود و خانواده‌اش سکونت دارند، زلزله مهیبی رخ‌داده است. او تصمیم می‌گیرد سفرش را کنسل کند، اما امکانش نیست و در نتیجه با حال و احوالی نگران و ناراحت سفرش را ادامه می‌دهد. در نهایت یک سیم‌کارت ایرانی به او داده شد تا با خانواده‌اش صحبت کند. وی بعد از جویا شدن احوال خانواده‌اش و اطمینان خاطر از صحت ایشان در مصاحبه‌ای به نکته بسیار قابل‌تأملی اشاره دارد: «مقصر این نوع بلایا خود ما انسان‌ها هستیم که در شیوه زندگی و ساخت محل کار و زندگی خود اصولی رفتار نکرده‌ایم.»
مهدی پیرهادی عضو شورای شهر تهران متذکر می‌شود: «زلزله ترکیه و سوریه برای تهران و سایر شهرها یک هشدار است؛ چرا که تهران چهارهزار هکتار بافت فرسوده و مقداری بیش از این بافت ناپایدار دارد.» وی ادامه می‌دهد: «برخی تلاش کردند تا نو‌سازی بافت فرسوده تهران عقب بیفتد، اگر زلزله‌ای که در ترکیه رخ داد در تهران رخ دهد صدها هزار کشته خواهیم داشت و پایتخت دچار بحران می‌شود.»
پیرهادی در تکمیل صحبت‌هایش می‌گوید: «امروز باید برای زلزله تهران فکر کرد و اجازه وقوع بحران را نداد، چرا که اگر اتفاقی رخ دهد دیگر نمی‌توان تصمیمی گرفت.»
سی‌سال از دوره بازگشت زلزله بزرگ 
گذشته است
فریبرز ناطق الهی زلزله‌شناس درباره گسل‌های تهران توضیح می‌دهد: «ما در پهنه تهران بزرگ پنج گسل اصلی داریم که ۲ گسل در جنوب، ۲ گسل در شمال و یکی هم در شرق قرار گرفته‌ است. مطالعات سال‌های قبل نشان داده که ۶۰ گسل فرعی وجود دارد که شاخه‌هایی از گسل‌های اصلی هستند در سرتاسر تهران داریم.»
وی می‌افزاید:« برخی گسل‌های خاص هم وجود دارند که به‌تنهایی یک گسل مستقل محسوب می‌شوند و از جمله آنها می‌توان به گسل تلویزیون (در محوطه صداوسیما قرار گرفته است)، گسلی که در چندمتری برج میلاد قرار دارد، گسل نیاوران و گسل‌های غرب و مرکز تهران اشاره کرد.»
این زلزله‌شناس در پاسخ به این سؤال که باتوجه‌به گستردگی گسل‌ها در پهنه تهران ساخت‌وسازها روی گسل نگران‌کننده است یا خیر؟ می‌گوید: «نکته مهم این است که اطلاعات پایه‌ای از شناسایی گسل‌ها به درد زلزله‌شناسان و محققان می‌خورد. ما مردم عادی نباید نگران گسل‌ها باشیم. اطلاعات کافی برای ساخت‌وساز در پهنه‌های زلزله‌خیز موجود است و باید این موضوع را موردتوجه قرار دهیم، اما متأسفانه ساخت‌وسازهای ما دچار اشکال هستند.»
وی درباره گسلی که در چندمتری برج میلاد قرار دارد، توضیح می‌دهد: «در چندمتری برج میلاد گسلی قابل‌رؤیت وجود دارد و این بدان معنا نیست که ساخت برج اشتباه است، البته اگر جای بهتری انتخاب می‌شد، بهتر بود. اگر در طراحی برج، نقش گسل و احتمال شتابی که این گسل توانایی ایجادش را دارد، لحاظ شده باشد، جای نگرانی نیست.»
این زلزله‌شناس می‌افزاید: «زلزله ممکن است زیر تهران رخ دهد و اتفاقی برای برج نیفتد، اما با زلزله‌ای در قزوین فرکانس‌ها یکی شده و یکدیگر را تقویت کنند و خسارت عمده رخ دهد. در حقیقت جانمایی ساختمان‌ها نزدیک یا روی گسل موضوع مهمی است، اما ساخت‌وساز روی گسل اجتناب‌ناپذیر است و باید در طراحی ساختمان‌ها طوری عمل کرد که ساختمان در برابر زلزله مقاوم باشد.»
ناطق الهی عنوان می‌کند: «آسیب‌پذیری تأسیسات زیربنایی تهران بسیار بالا است. ساختمان‌های نوساز هم دارای معایبی هستند که شاید تخریب کامل نشوند، اما خسارت‌های عمده خواهند دید. در حقیقت آمادگی ما در برابر این زلزله بسیار کم است.»
وی هشدار می‌دهد: «دوره بازگشت زلزله‌های بالای 
7 ریشتر 158 سال است که الان از این زمان برای تهران 30 سال گذشته است. با چنین زلزله بزرگی تردد بین‌شهری تا چند هفته ممکن نخواهد بود.»
نباید از مصالح و کیفیت ساخت بکاهیم
مهدی چمران رئیس‌شورای شهر تهران هشدار می‌دهد: «4 هزار بافت فرسوده تهران خطری بیخ گوش ما است و نباید از این موضوع غفلت کنیم؛ البته ایمن‌‌سازی تهران را در برنامه چهارم توسعه موردتوجه قرار داده‌ایم.»
وی با بیان اینکه در برخی موارد و در حد تورم سالیانه افزایش مبالغ صورت‌گرفته است، اظهار می‌دارد: «ازآنجایی‌که مبالغ قبلی کم بود، افزایشی صورت نگرفت و در مواردی نیز میزان افزایش پنج درصد بوده است.»
چمران درباره مقاوم‌‌سازی ساختمان‌ها می‌افزاید: «این کار نیازمند حرکت جمعی و عمومی است هرکجا که باز‌سازی و نو‌سازی بر اساس نقشه و به شکل صحیح انجام شد، مشاهده کردیم که در هنگام زلزله آسیب کمتری دیدند.»
رئیس‌شورای شهر تهران تصریح می‌کند: «باید در مقاوم‌‌سازی و محکم‌‌سازی اولیه در شهر و روستا بازنگری جدی داشته باشیم که البته سال‌ها هشدار داده شده و بر همین اساس در برخی روستاها خرابی کمتری را شاهد هستیم.»
وی در تکمیل صحبت‌هایش ادامه می‌دهد: «ایده‌های سوداگرانه برای برخی مصالح وجود دارد و سبب شده هنوز مقداری در بافت فرسوده عقب باشیم. اگر زلزله‌ای رخ دهد خرابی‌های فراوانی در این بافت خواهیم داشت، این زلزله‌ها هشدارهای مرتبی است که به همه مسئولان و کسانی که در بافت فرسوده مسکن می‌سازند، داده می‌شود. در زلزله اخیر خوی دیدیم که چگونه یک شهر نابود شد و باید از این اتفاق جلوگیری کرد و راه‌حل آن مقام ‌سازی است و نباید از مصالح و کیفیت ساخت بکاهیم تا چند میلیون تومان عده‌ای به جیب بزنند.»
ساخت‌وسازهای غیراصولی
موضوع فقط به بافت فرسوده و ساختمان‌های قدیمی ختم نمی‌شود و یکی از چالش‌هایی که وجود دارد، بحث ساخت‌وساز غیراصولی در ساختمان‌های جدید است. 
در تهران و سایر شهرهای کشور شاهد ساخت‌وسازهایی بودیم که در طول ساخت فرو ریختند. در صورت وقوع زلزله در تهران با وجود ترافیک بسیار و خیابان‌های باریک فاجعه بزرگ تاریخ رخ خواهد داد. در زلزله بم مشاهده کردیم که مسجد جامع که چندین قرن قبل ساخته شده بود سالم ماند، اما ساختمان‌های جدید فروریختند. اگر ساختمان‌ها ایمن ساخته شوند از وقوع حوادث بسیاری جلوگیری خواهد شد.
محمدرضا شکرزاده دکتری تخصصی سازه در پاسخ به این سؤال که دلیل وجود ساختمان‌های ناایمن نوساز در کشور چیست؟ می‌گوید: «اگر طراحی‌ها خوب باشند، بیشتر دلیل ناایمن شدن ساختمان ناشی از نحوه اجرا خواهد بود. اگر ساختمان در طراحی و اجرا خوب باشد، قاعدتاً نباید مشکلی پیش بیاید. گاهی یک روش نوین مطرح می‌شود، اما درحالی‌که هنوز در مرحله تحقیقات قرار دارد، اجرایی می‌شود که نمونه آن استفاده از سقف‌های وافل در ساختمان‌ها است. از جهتی زمانی که فرآیند نویی وارد ساخت‌وساز می‌شود، اپراتورهای اجرایی باید آموزش لازم را ببینند، اما این اتفاق نمی‌افتد و در نهایت سازه دچار مشکل می‌شود.
وی در ادامه می‌گوید: «سازمان نظام‌مهندسی مجری ذی‌صلاح، ناظر و سیستم محاسباتی دارد. مجری ذی‌صلاح و کسی که اجرا می‌کند، بیشتر در کشور ما صوری هستند و کارفرماها مجاب نمی‌شوند که از مجری ذی‌صلاح واقعی استفاده کنند و این ضعفی است که باید برطرف شود. در زمان اجرای عملیات ساخت‌وساز حتماً باید مهندس ذی‌صلاح حضور داشته باشد، اما امروز مجری ذی‌صلاح فقط به یک برگه و یک مهر تبدیل شده است.»
شکرزاده با اشاره به اینکه جامعه مهندسی ما در تئوری با دنیا هم سطح است؛ اما از نظر اجرا و بحث مدیریتی دچار ضعف‌هایی هستیم، توضیح می‌دهد: «افراد متخصص باید وارد اجرا شوند و کسی که سرمایه کافی دارد، لزوماً نباید وارد ساخت‌وساز شود. باید اصلاح گسترده‌ای در حوزه اجرای ساخت‌وساز صورت گیرد.»
این مهندس سازه با اشاره به لزوم بازنگری جدی در امر ساخت‌وساز عنوان می‌کند: «استفاده از وافل در ساخت‌وساز باید متوقف شود و برای ورود هر شیوه جدیدی ابتدا باید تحقیقات تکمیل شود و سپس آیین‌نامه اجرایی تدوین شده و بعد از گذر از این مراحل وارد ساخت ساز شود. بحث آموزش مجریان ساخت‌وساز هم نکته مهمی است که باید در دستور کار مدیران قرار گیرد. در حوزه مقاوم‌‌سازی، منابع موجود بیشتر ترجمه هستند و کار آزمایشگاهی و تحقیقی بر روی آن انجام نشده است و باید روی آن کار کرد تا دستورالعمل خوبی در این حوزه داشته باشیم.»
کاهش ریسک خطرات زلزله تهران
واقعیت این است که سناریوهای زلزله در تهران ناشناخته است، ما می‌گوییم زلزله 7 ریشتر ممکن است در تهران رخ دهد، اما واقعاً نمی‌دانیم تبعات این زلزله چه خواهد بود؟ سناریو یعنی تبعات یک اتفاق را تعریف کنیم و راه‌های مقابله آن را بدانیم.
دکتر مهدی زارع زلزله‌شناس ضمن بیان مطالب بالا توضیح می‌دهد: «سناریوی اتفاق یعنی علاوه‌بر پیش‌بینی زلزله چند ریشتری، تبعات آن و همچنین راه‌های مقابله آن را بدانیم و این کار را شهرداری به کمک جدی استانداری و دولت و با یک عزم ملی می‌توانند به سرانجام رساند.»
مدیرگروه مهندسی زلزله‌شناسی پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله می‌افزاید: «این در حالی است که اگر زلزله 7 ریشتری در منطقه‌ای مانند تجریش بیاید تبعات آن و راه‌های مقابله با آن را هیچ‌کس نمی‌داند.»
وی توجه مسئولان و مردم به موضوع زلزله تهران را بسیار بااهمیت دانسته و با تأکید بر اینکه مقابله با بلایای طبیعی همچون زلزله نیازمند تصمیم کلان ملی است، می‌گوید: «به‌عنوان‌مثال اگر می‌خواهیم از حالا تا 20 سال دیگر به‌تدریج ریسک زلزله در تهران را کاهش دهیم، این نیازمند شناخت ویژگی‌های شهر تهران و برنامه‌ریزی مناسب برای مستحکم‌‌سازی شهر است که شهرداری تهران باید پرچمداری این مسئولیت را عهده‌دار شود. اقدامات فوری و معجزه‌آسا از دست هیچ‌کس حتی تیم‌های ژاپنی‌ و آمریکایی هم برنمی‌آید و عصای معجزه‌آسا برای مقابله با زلزله تهران وجود ندارد. علم روز نیز همین را می‌گوید.»
دکتر زارع با بیان این که تهران از سال 1346 به مسیری رفته و به این روز افتاده به‌طوری‌که به یک شهر خطرناک و آلوده به لحاظ زیست‌محیطی و همچنین نامقاوم در مقابل زلزله و با ریسک بالا تبدیل شده است، می‌گوید: «اگر می‌خواهیم یک کار جدی انجام دهیم باید یک کار منظم برای کاهش ریسک خطرات تهران انجام دهیم که حداقل فاز نخست آن در 20 سال آینده به نتیجه برسد. در حال حاضر حدود دو میلیون و 300 هزار نفر در حال زندگی روی گسل‌های شمال تهران هستند یا در منطقه غرب و جنوب تهران میلیون‌ها نفر بر روی این گسل‌ها در حال زندگی هستند که در کنار مقدار قابل‌توجهی خانه‌های فرسوده به هنگام وقوع زلزله یک تهدید محسوب می‌شوند.»
وی با تأکید بر این که ما ملت دوراندیش و آینده‌نگر هستیم، اظهار می‌دارد: «به طور حتم یکی از کارها کاهش بارگذاری جمعیت روی گسل‌های پایتخت است.»
وی ایمن‌‌سازی بافت‌های فرسوده تهران و همچنین حاشیه‌نشین‌ها، تعریف و تنظیم یک برنامه منسجم درخصوص مهاجرت به تهران و همچنین خروج صنایع آلاینده از شهر را از دیگر اقدامات ضروری در برنامه‌ریزی جامع برای پایتخت برمی‌شمرد.