نگاهی به فیلم «کت چرمی»
«مرد بازنده» در شمایلی جدید
علی امیرسیافی
«کتچرمی» از خلق یک داستان معمایی به علت تعدد روایتهای فرعی و عدم پرداخت صحیح به آنها، عاجز است.
خلق یک فیلم در حوزه جنایی- معمایی به شدت وابسته به نگارش یک متن دارای چهارچوب و مستحکم است که توانایی بیان ایده مرکزی و شکل دهنده داستان را در کنار داستانهای فرعی وابسته به متن روایت داشته باشد.
«کتچرمی» اگرچه در نگاه نخست فیلم خوشساختی به نظر میآید اما ساختار اصلی در حوزه معمایی را رعایت نکرده است. به ظاهر قرار است داستان فیلم حول ماجرای مهمانی کتچرمی روایت گردد. یعنی ایده مرکزی برای روایت داستان را مهمانی کتچرمی تشکیل میدهد. اما این موضوع در سایه باقی میماند و در عوض روایتهای فرعی پررنگتر جلوه میدهند. روایتهای فرعی از همان ابتدا ذهن مخاطب را مدام از مرکزیت داستان دور میکنند و اجازه شکلگیری و پیشرفت برای ایده اصلی را نمیدهند. در مواقعی حتی منطق روایی نیز در طول ماجرای فیلم به زیر سؤال میرود! برای مثال ماجرای زنده شدن ناگهانی شخصیت «سارا حاتمی» بدون دلیل است و متأسفانه از مخاطب خنده میگیرد! ابهام برای شخصیتهای حاضر در فیلم نیز عامل بعدی برای ایجاد ضعف داستان است. شخصیت «صابر ابر» در فیلم به عنوان یک نیروی امنیتی و از منظر شخصیتپردازی از سوی فیلمساز، در سطح باقی مانده و کنش و رفتار او برای مخاطب غیر قابل باور است. بنابراین قطب مثبت داستان دچار ضربه شدیدی میگردد. از طرفی دیگر، عدم شفافیت برای شخصیت «پانتهآ پناهیها» نیز ابهام را برای بیننده دوچندان میکند.
«کتچرمی» از جهات گوناگونی شباهتهای فراوانی با فیلم «مرد بازنده» دارد. مهمترین عامل مشترک بودن تیم تولید و عوامل است. شخصیت «جواد عزتی» در این اثر نیز مشابه «مرد بازنده» به دنبال کشف سرنخ از ماجرای معماگونه است و نوع بازی او نیز شباهتهای زیادی با مالکِ «زخمکاری» دارد.
نوع پرداخت به داستان و کارگردانی اثر از سوی «حسین میرزامحمدی» تا حد زیادی قابل قبول است. بازیها در درجه قابلقبولی قرار گرفته و فیلمبرداری نیز در اکثر سکانسها بدون نقص است. در این میان بازی کوتاه اما تأثیرگذار «پانتهآ پناهیها» چشمگیر است. در طراحی صحنه و لباس نیز سعی شده است تا ارتباطی با فضای اجتماعی فیلم شکل بگیرد. سرآخر، «کتچرمی» اگرچه در پرداخت به روایت از منظر بصری موفق بوده است اما در خلق یک متن مستحکم برای پیشبرد داستانی معمایی دچار ایراداتی آشکار است.