هیولا: داستان جفری دامر کاسبی نتفلیکس از قاتلین سریالی!
فاطمه قاسمآبادی
سلبریتی در فرهنگ غربی به معنای کسی است که توانسته توجه مخاطبین و مردم دیگر را به کارش، خودش یا سبک زندگیاش جلب کند. در حال حاضر اما عده زیادی از هنرمندان در شاخههای مختلف هنری و ورزشکاران و... به صورت سلبریتیهایی در آمدهاند که تخصصشان بسیار عقبتر از میزان علاقه شان به جلب توجه مردم است.
در کشورهای غربی سالهاست که رسانهها برای جذب مخاطبینِ بیشتر، محدوده این سلبریتیبازیها را گسترش دادهاند و برخی جنایتکاران را هم به این فهرست اضافه کردهاند.
در این میان، هر چه دوز جنایت بالاتر و تاریکتر باشد، پرداخت این رسانهها به شخص جنایتکار و ابعاد جنایتش هم بیشتر میشود. از دهه هفتاد میلادی با بالاتر رفتن میزان جرم و جنایت و بیشتر شدن قتلهای زنجیره ای، رسانههای غربی سعی کردند از این فرصت برای سود خود و بالا بردن مخاطبینشان استفاده کنند و به این صورت واژه سلبریتی جنایتکار، که گزارش قتلهای مخوفش در روزنامهها، مجلات، فیلمها و حتی تلویزیون پوشش داده میشد، بهوجود آمد و همین امر باعث محبوبیت این قاتلین، نزد بخشی از مردم شد که به جنایت این قاتلین، به چشم نوعی سرگرمی نگاه میکردند.
سریال «هیولا: داستان جفری دامر» ساخته «رایان مورفی» و «ایان برنن» محصول سال 2022 شبکه نتفلیکس آمریکاست.
داستان جنایت ادامهدار
داستان سریال هیولا، در مورد جفری دامر است که به عنوان یک قاتل سریالی آمریکایی بین سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۱، به طرز وحشتناکی جان ۱۷ قربانی بیگناه را گرفت.
داستان سریال، زندگی جفری دامر را در برهههای مختلف زندگیاش، از کودکی تا بزرگسالی و زمان قتلهایش، به صورت ناپیوسته دنبال میکند.
والدین دامر که از بنیادگرایان مسیحی بودند، با وجود عدم تفاهم و دعواها و خودکشیهای مادر خانواده، به زندگی پر تنش خود تا زمانیکه جفری ۱۸ سال داشت، ادامه دادند و پس از آن، طلاق گرفتند. از طرف دیگر دامر که رابطه خوبی با مادرش نداشت، به پدرش وابسته شد و بعد از عَمَلی که در کودکی اش کرد، ساعتهای زیادی را بههمراه پدرش، به کالبدشکافی حیوانات و تاکسیدرمی (خشک کردن حیوانات) میپرداخت.
دامر که از کودکی هیچ دوستی نداشت، منزوی بزرگ شد و علاقه اش به تاکسیدرمی، تنها تفریحش بود و همین موجب شد دامر که از نظر روانی هم آسیب دیده بود، به نکروفیلیا
(مردهخواهی) مبتلا شود. او طعمههای خود را اغلب از بین پسران رنگین پوست، در محلههای فقیرنشین، انتخاب میکرد و پس از کشتنشان، مدتی با اجسادشان زندگی کرد....
البته یکی از دلایل شهرت این قاتل مخوف، علاقه زیادش به آدمخواری بود چراکه باور داشت با خوردن گوشت قربانیانش، آنها دوباره در درون وی زنده خواهند شد. رسانههای آمریکایی به دامر لقب « قصاب میلواکی» داده بودند و در نهایت بعد از دستگیری تصادفیاش، چون در ایالتی که او زندگی میکرد حکم اعدام وجود نداشت، دامر به حبس ابد محکوم شد ولی در نهایت به دست یکی از هم سلولیهای رنگین پوستش که داستان قتلهایش را فهمیده بود، به قتل رسید.
بیلیاقتی پلیس و دستگاه قضایی
یکی از دلایل مهمی که باعث شد دستگیری جفری دامر 13 سال طول بکشد، در عدم پیگیری پلیس و قوه قضائیه بود. دامر پیش از دستگیری چند بار به خاطر پرونده آزار و اذیت کودکان مورد پیگرد قرار گرفت ولی در نهایت قاضی دادگاه، به خاطر مهاجر بودن خانواده پسر قربانی و البته که سفید پوست بودن و شباهت دامر با نوه خودش، جرم او را کاهش داد!
در این بین پلیس هم به هیچ وجه نتوانست یا نخواست رد قاتل رنگین پوستان را بزند، این مسئله تا جایی پیش رفت که پلیس یکی از قربانیان دامر را که بعد از خوراندن دارو توانسته بود از دست دامر فرار کند، به او پس داد!
در پرونده دامر ردپای شکایت یک پسر سیاه پوست هم وجود داشت که چون دامر اشتباهی خودش هم از داروی بیهوشکننده خودش خورده بود، فرصت قتلش را از دست میدهد و پلیس هم هیچ اهمیتی به شکایت این پسر سیاه پوست از دامر سفید پوست نمیدهد!
جامعه بیوجدان
در داستان جفری دامر، مخاطبین میبینند که خانواده دامر، عنوان میکنند که تقریبا از کودکی حس میکردند که فرزندشان مشکل دارد ولی اهمیتی به این مشکل ندادند و پدر دامر هم میگوید که ترجیح میداده با چیزهایی که دامر پنهان میکرده، روبهرو نشود!
جالب است که همین پدر زمانی که میفهمد فرزندش یک قاتل، متجاوز، همجنس باز، مردهخواه و منحرف است، خیلی به نظر ناراحت نمیشود و در عوض برای تبرئه پسرش تلاش میکند و از اینکه بتواند حق کتاب زندگی نامه پسرِ قاتلش را به فیلم سازان بفروشد، خوشحال است!!!
در سریال دامر، مخاطبین یک جامعه سرمایهداری را میبینند که در آن همه چیز به پول درآوردن میرسد و دیگر اخلاق، عذاب وجدان و شرافت هیچ معنایی ندارد....
مخاطبین در سریال هیولا میبینند که چطور رسانهها یک قاتل مخوف، را برای بخشی از مردم سلبریتیپرست آن جامعه، تبدیل به یک قهرمان میکنند و جرمهای ترسناک این قاتل برای به اصطلاح طرفدارانش، به نوعی سرگرمی بامزه در میآید!
نژادپرستیِ عادی
در سریال هیولا، مخاطبین میبینند که چگونه بخش فقیرنشین و رنگین پوست جامعه آمریکا، فاقد هرگونه ارزش انسانی هستند. به این معنا که اگر یک جوان سیاه پوست، بدون هیچ سابقه کیفری، از یک جوان سفید پوست سابقهدار، بخواهد شکایت کند، پلیس حتی حاضر نمیشود اظهاراتش را بشنود!
در سریال هیولا، بیشتر طرفداران دامر، گویی این مسئله که قربانیان او بیشتر جزو سیاه پوستان و زرد پوستانِ مهاجر هستند را خیلی پسندیدهاند و آن بخش از مردم نژادپرست آمریکایی، این انتخاب قاتل را به نژادپرستی و ارزشمند بودن او نسبت میدهد و او برایشان حکم قهرمان را پیدا میکند و سریال هم خیلی عادی این مسئله را بدون اینکه تقبیح کند، تنها به تصویر میکشد....
برنامههای پر سود آینده
سریال هیولا توانست نظر مخاطبین نتفلیکس را به روایت خود جلب کند. این سریال در هفته دوم انتشارش از نتفلیکس، توانست عنوان نهمین نمایش تلویزیونی انگلیسیزبانِ محبوب، در تاریخ این شبکه را به خود اختصاص بدهد. تا به حال ۵۶ میلیون نفر تمام ۱۰ قسمت سریال هیولا را تماشا کردهاند....
در این میان هم هیچ کس اهمیتی به خانوادههای قربانیان این قاتل نداد که رسما با ساخت چنین مجموعهای که یادآور دردهای گذشته آنهاست، مخالف بودند و اعتراض شان به جایی نرسید.
موفقیت سریال هیولا باعث شد که نتفلیکس بخواهد این سریال را با ساخت زندگی دیگر قاتلین مخوف آمریکایی، ادامه بدهد و زندگی این جنایتکاران را بدون تکیه بر کریه بودن اعمال این قاتلین و چرایی اصلی این جنایتها، تنها مانند یک تصویر جذاب، از جنایتی بیسابقه به تصویر بکشد. از این رو نتفلیکس در ۷ نوامبر ۲۰۲۲ اعلام کرد که به خاطر موفقیت بسیار زیاد سریال هیولا، قرار است این سریال را در فصلهای دیگر تمدید کند فعلا دو انتشار دیگر بر اساس زندگی «دیگر چهرههای هیولایی» در آیندهای نه چندان دور ساخته خواهد شد تا مخاطبین علاقهمند به سلبریتیهای جنایتکار را راضی کند.