سنجش ایدئولوژیهای مدرن- 4
همه ایسمها ایدئولوژی هستند(پاورقی)
تعريف «گمورگ لوكاچ» (متوفي 1970 ميلادي) ماركسيست مجارستاني از ايدئولوژي در امتداد نگاه لنين قراردارد و در مواردي صورت دقيقتر و بسط يافتهتر آن نگاه است، اما البته با آن تفاوتهايي هم دارد كه پرداختن به آنها از حوصلة اين دفتر خارج است.
Research@kayhan.ir
ايدئولوژي چيست؟
خارج از چارچوب نگاه ماركسيستي نيز در تعريف و توصيف ايدئولوژي آرائي عنوان شده است. مثلاً فرديناند دمون، ايدئولوژي را «نظامي از ايدهها و تقاضوتهاي روشن و سازمان يافته كه براي توصيف، تبيين استنتاج يا توجيه موقعيت يك گروه يا جامعه به كار ميرود و رهنمود دقيقي براي عمل تاريخي اين گروه يا جامعه ارائه ميدهد»، ميداند. در نمونهاي ديگر، «كار فون اشتين» با تأكيد ويژه بر وجه سياسي ايدئولوژي، آن را نظام منسجمي از ايدهها و باورها ميداند كه بيانگر طرز تلقي انسان در قبال جامعه است و اورا به مدل خاصي از رفتار سوق ميدهد». «ژان بشلر» نيز ايدئولوژي را «حالاتي از آگاهي» ميداند كه با «عمل سياسي پيوند دارد» در بياني ديگر، «ژان بشلر»، ايدئولوژي را «گفتار (ديسكورس) در رابطه با عمل سياسي» توصيف ميكند.1
«جِف هرمان» در كتاب «تئوري اجتماعي و ساختار اجتماعي» ايدئولوژي را «مجموعهاي از دستورالعملها و فرمولها و برنامهها و مفروضات سياسي به معناي اعم كه شامل اقتصاد و اجتماعيات و مدل اداري و حكومتي ووجوه فرهنگي و تربيتي و.. هم ميشود كه ناظر به عمل و اجراي سياسي- اجتماعي هستند، ميداند.»2 جف هرمان معتقد است ماركسيسم، ليبراليسم، آنارشيسم و ديگر ايسمها همگي ايدئولوژي هستند و از نظر ايدئولوژي بودن تفاوتي با يكديگر ندارند، تفاوتهاي ميان آنها به اين برميگردد كه هريك از اين ايدئولوژيها، به تعلقات و منافع و غايات و اغراض و آرزوها و آمال و دلبستگيها و خواستها و در نهايت افق وجودي يكي از گروهها يا طبقات و يا اقشار و طيفهاي اجتماعي مرتبط هستند و با ايدئولوژيهاي ديگر از منظر مفروضات و غايات و افق وجودي و آمال و خواستها و نظام دستورالعملها و كيفيت پيوند با گروهها و طبقات اجتماعي متفاوت ميگردند».3
پس از نقل تعدادي از تعاريف اصطلاحی ايدئولوژي و ارائة گزارشي كوتاه از سير تطور معنايي آن، بايد پرسيد كه سرانجام ايدئولوژي چه معنا و تعريفي دارد؟
ايدئولوژي در معناي اصطلاحي و تخصصّي (و نه در معناي افواهي و غيراصطلاحي آن)، عبارت است از نظام و سيستمي از مفروضات و عقايد و دستورالعملهاي اومانيستي براي اداره و يا ايجاد تغييرات و ساماندهي به زندگي بشر در قلمروهاي فردي و جمعي و حوزههاي مختلف اقتصادي، سياسي، فرهنگي، تربيتي، اخلاقي و... كه ريشه در فلسفه اومانيستي دارد و بر مدار عقل خود بنياد انگار نفسانيت مدار مدرن حركت ميكند، مقوّم مدرنيته و شبه مدرنيته است و به «انديشه ترقي» و «فلسفه تاريخ اومانيستي» كاملاً معتقد و متعهد است. همة ايدئولوژيهاي مدرن در ذيل دموكراسي اومانيستي ظاهر شده و وجهي يا شأني از آن را محقّق كرده و ميكنند. به لحاظ انسانشناسي، همة ايدئولوژيهاي مدرن ذيل صورت مثالي «انسان بورژوا»[ به عنوان صورت مثالي انسان مدرن]سير ميكنند و به آن نظر دارند. مبادي و غايات همة ايدئولوژيهاي مدرن، اومانيستي است. ايدئولوژي در معناي اصطلاحي آن محصول عالم مدرن است و به عصر مدرن تعلق دارد و از بطن فلسفة اومانيستي پديدار گرديده و در عصر به اصطلاح روشنگري باليدن آغاز كرده است. بنابراين نميتوان
هر نوع عقيده و باور را ايدئولوژي ناميد؛ ايدئولوژي مجموعة منسجم، منظم، هماهنگ و سازمانيافتهأي از مفروضات و عقايد و احكام و دستورالعملهاي سياسي- اجتماعي [در معناي اعم آن] است كه ريشه در تفكر اومانيستي دارد و مختص عالم مدرن ميباشد و در متن و بطن خود، وجوه و جنبههاي مختلف جهانبيني عصر به اصطلاح روشنگري و ارزشهاي مدرنيستي را نهفته دارد و عقل مدرن، بنياد احكام و دستورالعملهاي آن را تشكيل ميدهد. ايدئولوژي در معناي اصطلاحي آن (مثل علوم انساني) به يك اعتبار از محصولات عصر به اصطلاح روشنگري است. ليبراليسم، نئوليبراليسم، سوسياليسم (سوسياليسم ماركسيستي و سوسياليسمهاي تخيلي)، سوسيالي دموكراسي، ناسيوناليسم، فاشيسم، فمينيسم، محافظهكاري، اكولوژيسم (اصالت محيط سبز) و... همگي انواع مختلف ايدئولوژيهاي مدرن هستند كه در ذيل مفهوم كلّي ايدئولوژي مدرن و به عنوان صور و اقسام و انواع و مصاديق مختلف و متكثر آن تحقق يافتهاند.
ويژگيهاي ايدئولوژي
پيش از آن كه دربارة ويژگيهاي ايدئولوژي سخن بگوييم، بايد يك نكته مهم را تبيين نماييم و آن، بحث تفاوت «تفكر» و «ايدئولوژي» است. ايدئولوژي، تفكر نيست. ايدئولوژي، محصول تفكر مدرن (تفكر اومانيستي) است. ايدئولوژي (در معناي اصطلاحي) محصول تفكر كاسموسانتريك يوناني- رومي و يا تفكر اصيل ديني و يا هيچ صورت تفكري غيرمدرن نميباشد، بلكه محصول تفكر اومانيستي غرب مدرن است و خصايص آن را با خود دارد، اما در عين حال ايدئولوژي مدرن، همان تفكر مدرن نيست. ايدئولوژي مدرن، يكي از محصولات تفكر مدرن است. در واقع تفكر مدرن در مسير تحقق عيني و انضمامي خود و در نسبت باوضع و شرايط هر دوران و كُور و مقطع از تطور و بسط عالم مدرن و نيز در نسبت با حيات اجتماعي و سياسي و اقتصادي و مقتضيات طبقات و گروههاي اجتماعي و عوامل مختلف تأثيرگذار فرهنگي و اجتماعي و تاريخي و... نوعي ايدئولوژي (مثلاً ليبراليسم يا سوسياليسم يا...) را پديدار كرده است. براي روشن كردن بحث بايد به تعريف تفكر و بيان تفاوتهاي آن با ايدئولوژي پرداخت.
1 ـ بشلر، ژان/ ايدئولوژي چيست؟ صص 23، 24، 27
2 ـ Herman, Jef mart/ Social Theory and Social structure/ Berlin/ 37/ P.1988
3 ـ Herman, Jef mart/ The concept and function of Ideology/ Manchester/ 65/ P.1990