رباخواری و آثار دنیوی و اخروی آن
محمد میرزایی
رباخواری یکی از روشهای ناسالم در زمینه امور اقتصادی و فعالیتهای آن است. رباخواری روشی بر خلاف عدالت اقتصادی و از مصادیق بارز ظلم و اجحاف است که در حق دیگران انجام میشود. رباخواری اقتصاد را از درون چون خوره میخورد و اساس و قوام اقتصاد و روابط سالم اجتماعی را نابود میکند و تباهی امتها را به دنبال میآورد.
از نظر قرآن، ربای معاملی یا قرضی به سبب آثار زیانبار بر مردم از مصادیق محاربه با خدا است. بنابراین، کسی که رباخواری میکند اعلامیه رسمی داده که به جنگ خدا رفته است. چنین شخصی باید در انتظار عذابهای شدید الهی در دنیا و آخرت باشد.
نویسنده در این مطلب برخی از آثار زیانبار رباخواری را تبیین کرده است.
مفهوم ربا
ربا در لغت به معنی زيادت و اضافه است و در اصطلاح به معنی گرفتن یک مال در عوض پرداخت مالی از همان جنس است به طوری که میزان یکی زیادتر از دیگری باشد.
«ربا» در شرع بر دو قسم است:
ربای قرضی: ربای قرضی آن است که کسی مالش را به دیگری قرض دهد و شرط کند که پس از مدتی زیادتر از آنچه داده پس بگیرد، خواه زیادی از خود جنس باشد، مثل اینکه ده تومان بدهد و شرط کند یازده تومان بگیرد؛ یا اینکه زیادی در کار باشد، مثل اینکه ده تومان قرض بدهد و شرط کند که علاوهبر پس دادن ده تومان لباسش را هم بدوزد و همچنین است زیادی نسبت به بهره و منفعت، مثل اینکه ده تومان قرض دهد به شرطی که یک سال مجانی در خانه اش بنشیند و یا اینکه زیادی از قبیل وصف باشد، مثل اینکه ده مثقال طلای نساخته قرض بدهد بعد ده مثقال طلای ساخته پس بگیرد.
ربای در معامله: ربای در معامله آن است که معامله بر یک جنس صورت بگیرد، یعنی عوض و معوّض از یک جنس باشند، مثل اینکه برنج را به برنج بفروشد یا روغن را به روغن و آن جنس هم در داد و ستد کشیدنی یا پیمانهای باشد با زیادی معامله شود، مثل اینکه یک کیلو گندم را به دو کیلو معامله کند. یا یک پیمانه شیر را به دو پیمانه بفروشد. اما ربا در اجناسی که بصورت عددی خرید و فروش میشوند مثل گردو و یا تخممرغ، حرام نیست.
ربا،برهم زننده تعادل اقتصادی جامعه
رباخواری، تعادل اقتصادی را در جامعهها به هم میزند و ثروتها را در یک قطب اجتماع جمع میکند، زیرا جمعی بر اثر آن فقط سود میبرند و زیانهای اقتصادی، همه متوجه گروه دیگر میشود. اگر میشنویم فاصله میان کشورهای ثروتمند و فقیر جهان روزبهروز بیشتر میشود یک عامل آن همین است و به دنبال آن بروز جنگهای خونین است.
رباخواری، یک نوع تبادل اقتصادی ناسالم است که عواطف و پیوندها را سست میکند و بذر کینه و دشمنی را در دلها میپاشد و در واقع رباخواری بر این اصل استوار است که رباخوار فقط سود پول خود را میبیند و هیچ توجهی به ضرر و زیان بدهکار ندارد، اینجاست که بدهکار چنین میفهمد که رباخوار پول را وسیله بیچاره ساختن او و دیگران قرار داده است. هرچند که ربا گیرنده در اثر احتیاج تن به ربا میدهد، اما هرگز این بیعدالتی را فراموش نخواهد کرد و حتی کار به جایی میرسد که فشار پنجه رباخوار را هر چه تمامتر بر گلوی خود احساس میکند، این موقع است که سراسر وجود بدهکار، به رباخوار لعنت و نفرین میفرستد، تشنه خون او میشود، زیرا با چشم خود میبیند که هستی و درآمدی که به قیمت جانش تمام شده، به جیب رباخوار ریخته میشود، در این شرایط بحرانی است که دهها جنایت وحشتناک رخ میدهد، بدهکار گاهی دست به خودکشی میزند و گاهی در اثر شدت ناراحتی، طلبکار را با وضع فجیعی میکشد و گاهی به صورت یک بحران اجتماعی در میآید.
ربا، افزایش خلاف عدالت
عدالت به معنای قرار دادن هر چیزی در مکان حقی است که خدا برای آن چیز قرار داده است؛ زیرا خدا بر اساس مشیت حکیمانه، اشیاء را آفریده و برای آن،جایی مشخص کرده که بتواند ماموریت الهی خویش را انجام دهد و به کمالات بایسته و شایستهاش دست یابد یا آن را صیانت و حفظ کند. بنابراین، وقتی ما از عدالت سخن میگوییم، ناظر به مشیت حکیمانه هر چیزی است که خدا به عنوان حق مطلق بیان کرده است؛ زیرا خدا حق مطلق و منشأ و خاستگاه هر حقی است.(فصلت، آیه 53)
از نظر آموزههای قرآن، ربای معاملی که در کیل و وزن خودش را نشان میدهد یا ربای قرضی که در آن دو درهم برای یک درهم طلب میشود، از مصادیق ظلم و بیعدالتی است؛ زیرا رباخواری بر خلاف «بیع» است که سودی که در آن به دست میآید، سود مرضی الطرفین است که در چارچوب عدالت الهی شکل گرفته است.
از نظر قرآن، اقتصاد قوام اجتماع است و مردم اجتماع را شکل میبخشند تا در سایه تعاملات متقابل و بده و بستان،سعادت خویش را با عناصر آن یعنی آسایش و آرامش تامین کنند. بنابراین، یکی از اساسیترین مقومات اجتماع را باید اقتصاد یا همان مال تعریف کرد(نساء، آیه 5)؛ زیرا مال تامینکننده آسایش و رفاهی است که بدن انسان بدان نیاز دارد و جزو ضروریات ابتدایی بشر است.
تعاملات اقتصادی مردم همانند دیگر امور باید در چارچوب عدالتی باشد که خدا برای هر چیزی به عنوان «حق» تعریف کرده است. از نظر قرآن، رباخواری روشی در ساحت اقتصادی است که خارج از چارچوب حق و عدالت است. از همین رو آن را حرام دانسته و گناهی عظیم در حد محاربه با خود تعریف کرده و از مومنان خواسته از آن اجتناب کنند تا به رستگاری ابدی برسند.(بقره، آیات 257 تا 279؛ آل عمران، آیات 130 تا 132)مومنان به سبب ایمان به خدا و شرایع الهی و تقوای فطری و تشریعی و ترس از قیامت و عذاب دوزخ از رباخواری اجتناب میکنند و خود را هرگز مالک مال ربوی نمیدانند(همان)، اما کافران و مشرکان و مانند آنها به رباخواری رو میآورند و آن را در ساحت اقتصادی به عنوان روشی اقتصادی به کار میگیرند و به ثروتاندوزی میپردازند.(همان)
بر اساس آموزههای قرآن، اگر مسلمانی به رباخواری گرایش یابد باید بداند که تحت تصرفات شیطانی قرار گرفته است و این شیطان است که او را به این امر تشویق میکند تا او را به دوزخ بکشاند.(همان)
رباخواری اقتصاد را از درون چون موریانه میخورد و به جای پیشرفت و رشد اقتصادی موجب نابودی آن میشود. این در حالی است که رباخوار بر این باور است که رباخواری، او را به «ربوه» (بلندی) میرساند و بر میزان دارایی او میافزاید.
رباخواری نه تنها در عرصه اقتصادی تاثیر منفی و زیانبار به جا میگذارد و به سبب ظلم اقتصادی، کارکرد مال از دست میرود و آسایش فردی و اجتماعی مختل میشود، بلکه حتی در ساحت روانی نیز آثار مخربی دارد تا جایی که رباخواران از نظر روانی دچار نوعی آشفتگی میشوند و شیطان بر روان آنان تاثیر منفی به جا میگذارد.(بقره، آیه 257) پس رباخواری سلامت و اعتدال فطری رباخوار را تهدید میکند و او را به سوی دفن فطرت سوق داده و شیطان و جنون را بر نفس او مسلط میکند و گرفتار عدم تعادل رفتاری و روانی میسازد و اصولا گناهان و فجور و دریدگی نسبت به قوانین و سنتهای الهی حاکم بر هستی جان و جامعه و جهان این چنین تاثیری دارد.(همان؛ شمس، آیات 7 تا 10)
آثار اخروی رباخواری
رباخواری آثار اخروی دارد. اگر شخص هیچ اعتقادی به آخرت نداشته باشد، اینگونه نیست که عدم اعتقاد، او را در امنیت از این آثار زیانبار قراردهد بلکه اثر وضعی خودرا بجا میگذارد، همچنانکه جهل نسبت به خمر بودن نوشیدنی موجب نمیشود تا شخص مست نشود و تعادل رفتاری خویش را از دست ندهد؛ زیرا نوشیدن خمر و شراب الکلی موجب میشود تا عقل در پرده برود و شخص نتواند از عقل خویش بهره گیرد و اینگونه است که مستانه رفتار میکند و ناتوان از ایجاد تعادل کلامی و رفتاری میشود. بنابراین، رباخواری خواسته و ناخواسته پیامدهایی دارد که در دنیا و آخرت خود را نشان میدهد.
از مهمترین آثار رباخواری، عذاب دردناک دوزخ و جاودانگی در آتش است که شخص رباخوار به سبب محاربه با خدا از آن رهایی نخواهد داشت.(بقره، آیه 257؛ نساء، آیه 161؛ آل عمران، آیات 130 و 131) لذا رباخوار هرگز رنگ رستگاری را نخواهد دید و در آتش دوزخ جاودانه
خواهد ماند.
برخی آثار دنیوی رباخواری
از نظر آموزههای قرآنی، رباخواری آثار و پیامدهایی در دنیا دارد که شامل امور زیر است:
1. گناهکاری: رباخوار گناهکار است؛ زیرا بر خلاف قوانین اسلامی عمل کرده و به خود اجازه داده تا خدا و احکامش را نادیده بگیرد.(بقره، آیه 267)
2.کفرگرایی: رباخوار نسبت به احکام و قوانین اسلامی کافر است و حتی اگر مدعی اسلام باشد، از نظر قرآن، چنین شخصی کافر است و مدعی اسلام و ایمان.(آل عمران، آیات 130 و 131) پس کسی که حکم ربا را میداند و به آن عمل میکند و تداوم آن را دارد، گرفتار کفر به خدا و اسلام است.
3. کفران گرایی: همچنین رباخوار انسانی ناسپاس است که به جای شکر نعمت و استفاده درست از مال و ثروت، با معاملات ربوی و قرضی کفران نعمت کرده است.(بقره، آیه 267؛ مجمع البیان، ج 1 و 2، ص 672)
4. بیبرکتی: رباخوار به منظور افزایش مال و ثروت اقدام به زیادت ربوی میکند؛ در حالی که به چنین زیادت حقیقی نمیرسد؛ زیرا انباشت ثروت به معنای بهره مندی از آن نیست، بلکه گرفتار بیبرکتی میشود و مالش برکت ندارد و هیچ سود حقیقی از آن نمیبرد؛ در حالی که حلال خوار همواره از برکت الهی بهرهمند است؛ زیرا خدا در خرید و فروش برکت قرار میدهد، ولی برکت را از مال ربوی میبرد و آن را در محاق فرو میکشد.(بقره، آیه 276؛ روم، آیه 39)
5. عدم اعتدال و تعادل: رباخوار چون از دایره عدالت خارج شده، اعتدالی در امر اقتصادی ندارد و از عدم تعادل روانی نیز رنج میبرد. چنین شخصی در رفتارهای خویش همچون کسی است که با وحشت از گور بر میخیزد و گرفتار شیطنت شیطان شده است.(بقره، آیه 257)
6. محاربه با خدا: کسی که رباخواری را با علم و آگاهی به احکام شرعی انجام میدهد، به طور رسمی به جنگ خدا رفته است.(بقره، آیات 278 و 279)
7. محاربه با پیامبر(ص): محاربه با خدا در ساحت زندگی دنیوی و اجتماعی در قالب محاربه با پیامبر(ص) به عنوان حاکم و ولیالله نیز میباشد.(همان) بنابراین، باید منتظر پیامدهای حقوقی و اجتماعی و سیاسی آن باشد.
8. جرم دشمنی و استحقاق قتل: رباخواری نه تنها گناه است و رباخوار باید در آخرت کیفر آن را بچشد، بلکه از مصادیق جرم است که حدود الهی حتی قتل در صورت تداوم در رباخواری بر او بار میشود(بقره، آیه 279)؛ زیرا کسی که به جنگ خدا و پیامبر(ص) رفته و علیه حاکم عمل میکند، شمشیر را از رو بسته و همانند محاربان به قتل میرسد.(مجمع البیان، ج 1 و 2، ص 674)
9. محرومیت از رحمت الهی: رباخواران از رحمت الهی محروم هستند و خدا به آنان نظر رحمتی نمیکند، بلکه نظر غضب خواهد کرد؛ زیرا به جنگ خدا و پیامبرش رفتهاند.(آل عمران، آیات 130 و 131)
10. محرومیت از طیبات: طیبات به هر چیزی گفته میشود که پاک و مناسب با خلقت انسان است و انسان به خوبی میتواند از آن بهره گیرد. در مقابل، خبیثات و پلیدها قرار دارد که برای انسان مناسب نیست و به او ضرر و زیان مادی و معنوی میرساند. از نظر قرآن، کسی که رباخواری میکند، طیبات را کنار گذاشته و دنبال خبیثات رفته است، بنابراین خویشتن را از طیبات محروم کرده است.(نساء، آیات 160 و 161)