مدیران واقعی ورزش چه کسانی هستند؟! (نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
در سالهای اخیر، مسئله و مشکل جدیدی که در مدیریت ورزش دیده میشود و به شدت کار و بار آن را «فشل» و حرکت رو به جلو را به شدت کند و یا به طور کلی متوقف کرده، موضوع عناصر و باندهای سایهنشین است که بدون اینکه در محافل ورزشی آفتابی شوند، کنترل ورزش را از طریق مدیران دست نشانده و تا خرخره بدهکار خود که در جای جای ورزش کاشتهاند، به دست دارند.
در واقع مدیران اصلی ورزش همینها هستند که از مدیران آشکار و رسمی، ابزار دست و مترسک ساختهاند، تا آنجا که حتی اجازه ندارند نزدیکترین معاونان و مشاوران را با تشخیص و اختیار خود انتخاب کنند. جا دارد دستگاههای نظارتی- و در راس همه، خود دولت محترم- این موضوع را جدی بگیرند و با کسانی که عقلکلمآبانه چنین آشی را برای ورزش و مدیریت ورزش پختهاند، با قاطعیت و شدت برخورد کرده و دست مخل و مزاحم آنها را کوتاه و قطع کنند.
این اقدام نجات بخش و ضروری با توجه به اینکه ماهیت و حتی
اسم و رسم بعضی از این افراد و باندهای سایه نشین و پدر خوانده ورزش «رو» و روشن شده، شدنی و ممکن است. البته اگر دستگاههای نظارتی و خود دولت از این مسائل و مناسبات و معادلاتی که بر ورزش و مدیریت آن حاکم شده، اطلاع دارند و میدانند برای ورزش چه باندها و افرادی، مدیر و خط و ربط تعیین میکنند، وای به حال ورزش!
در هرحال آنچه که از آنگریزی نیست و درباره ورزش بالقوه توانمند و برخوردار از استعداد و ظرفیتهای غنی انسانی و مادی ما، به حکم مطالبات مردمی و برای تحقق شعارهای انقلابی حتما و باید اتفاق بیفتد، « اصلاح انقلاب گونه» و ایجاد تحول اساسی در این حوزه و مقوله است. چند روز پیش، رهبر انقلاب در دیدار مردمی به مناسبت سالگرد قیام 19 دی، بار دیگر بر موضوع تحول همهجانبه در کشور تاکید کرده و گفتند: « در ادامه راه نیز در زمینههای مختلف همچون اقتصاد، فرهنگ، امنیت، علم نیازمند کارهای بزرگ و تحولی هستیم و این تحول مبتکرانه با وجود مسئولان و جوانان پر تلاش در دانشگاهها و بخشهای دیگر، ممکن و شدنی است». رئیسجمهور محترم نیز در سفر به شمال شرق کشور، در بخشی از سخنان خود در جمع مردم خراسان بر ضرورت تحول و مدیران تحول خواه اصرار ورزید و همچنانکه پیش از این هم گفته بود، تذکر داد که مدیری که تنبل و به دنبال روزمرگی باشد، در دولت او جایی ندارد(نقل به مضمون).
تردیدی وجود ندارد که حوزه ورزش و مدیران آن هم مخاطب این سخنان هستند و آنها نیز باید در کنار مسائل جاری و روزمره- اگر تاکنون این کار را انجام ندادهاند- پرونده جداگانهای برای موضوع « ایجاد تحول» در ورزش باز کنند و در این باره نیز دغدغه داشته باشند و احساس مسئولیت کنند. باز هم تاکید میکنیم که اصرار بر تداوم منشها و روشهای جاری و رسوب شده جز « به دست خود حرکت رو به جلوی ورزش را متوقف کردن» معنایی ندارد و صواب آن است که هرچه زودتر به این وضع و شرایط پایان داده و بساط و سلطه مدیران و باندهای سایهنشین که مدیران اصلی و خطدهندگان واقعی ورزش هستند، جمع شود و مدیریت ورزش به شکل مستقل و شجاعانه، درباره حوزه کاری و عملکرد خود پاسخگوی مردم و مراکز نظارتی مثل مجلس و مدیران رسمی و بالادستی (نه سایهنشینان خط دهنده) باشد.
وقتی این بساط را جمع کردیم و در ورزش و برای ورزش و خاصه درباره مدیریت ورزش، طرحی نو درانداختیم و شفافیت و روراستی پیشه کردیم و در یک کلمه، به راستی برای اصلاح وضع ورزش، فراتر از حرف و شعار، « اراده» کردیم، آن وقت خیلی از مسائل لاینحل و گرهها و معضلات خودساخته- که بیش از هر چیز ناشی از رویکرد و روشهای فعلی حاکم است- یکی یکی حل خواهد شد و یا به سوی حل شدن پیش خواهد رفت.