صندوق لاشخورها! (یادداشت روز)
1- سال 1391 بود که وزیران خارجه ایران و آرژانتین در حاشیه نشست سران آفریقا توافقنامهای با هدف تشکیل یک کمیته حقیقتیاب درباره حادثه انفجار آمیا (انفجار مرکز تجاری یهودیان در آرژانتین) امضا کردند تا بدین ترتیب بر اساس اسناد و مدارک، و نه ادعاهای مقامات غربی و صهیونیستی، به بررسی مسائل پیرامون این حادثه پرداخته و یک بار برای همیشه به این ماجرا پایان دهند. چند ماه بعد خبرگزاری انگلیسی رویترز، اعلام کرد، یک دادگاه فدرال در آرژانتین با این توافقنامه مخالفت کرده است؛ توافقنامهای که با هدف شناسایی مجرمان حادثه آمیا امضاء شده بود!
به گفته رئیس این دادگاه، توافق صورت گرفته بین ایران و آرژانتین «غیرقانونی» است بنابراین دولت آرژانتین حق ندارد از این توافق پیروی کند! مسئولان بررسیکننده ماجرای آمیا در آرژانتین اما اعلام کردند، نمیتوانند به خاطر حکم این دادگاه «جشن» بگیرند چرا که این مسئله کمکی به یافتن عاملان این حادثه و مجازات آنها نخواهد کرد. بدین ترتیب سنگاندازیها بر مسیر راهی که میتواند عاملین واقعی این حادثه را مشخص کند، آغاز شد.
اما این پایان ماجرا نبود؛ اوایل آبان ماه همان سال در حالی که مذاکرات میان ایران و آرژانتین جریان داشت، روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» خبر داد «هیئتی بلند پایه از سوی وزارت امور خارجه اسرائیل به آرژانتین سفر کرده» تا به آرژانتین این هشدار را بدهد که «هرگونه توافق با ایران بر سر مسئله آمیا که در آن استرداد متهمان ایرانی و پرداخت غرامت به خانوادههای یهودی گنجانده نشود با پاسخ سخت اسرائیل روبرو خواهد شد.» درخواستی که با بیتوجهی دولت آرژانتین مواجه شد.
2- صندوق کرکس (vulture fund) نام یک صندوق سرمایهگذاری (صندوق سهامی اختصاصی) است که فعالیت اصلی آن به شکل سرمایهگذاری روی بدهی شرکتها و کشورهای ورشکسته یا بحران زده است. طبق گزارشهایی که منتشر شده، این شرکت با شناسایی کشورها و شرکتهای بحرانزده، اقدام به خرید اوراق قرضه آنها به مبلغی بسیار پایینتر از قیمت اسمی آن میکند تا در موعد مناسب، آن را به قیمت اسمی بفروشد. صندوق کرکس با توجه به آنکه میداند مشتریانش به علت مشکلات مالی و خطر ورشکستگی دیگر نخواهند توانست اوراق قرضه را در زمان سررسید بازخرید کنند، با هدف رسیدن به سود، آنها را خرید میکند. به بیان روشنتر و دقیقتر، کرکس از قِبَلِ کشورها و شرکتهای به اصطلاح در حال احتضار ارتزاق میکند! صاحبان این شرکت آمریکایی، شماری صهیونیست دو آتشه هستند!
3- آرژانتین یکی از کشورهایی است که طی سالهای گذشته، مجبور به همکاری با کرکس شده و از طرفی به دلیل ناتوانی در بازپرداخت بدهیهایش، از سوی این شرکت آمریکایی- صهیونیستی تهدید شده است. میزان پولی که کرکس از آرژانتین مطالبه کرده به قدری زیاد است که به گفته مقامات آرژانتین و کارشناسان مستقل، «قطعا» باعث ورشکستگی این کشور میشود. بنابراین آرژانتین هنوز نتوانسته یا نخواسته این مطالبات را پرداخت کند. آرژانتینیها میگویند، در صورت تسلیم شدن در برابر خواستههای این صندوق، بحران اقتصادیشان در بهترین حالت، دو برابر خواهد شد. اما واکنش «اهانتآمیز» و «انتقامگونه» قاضی این پرونده علیه دولت آرژانتین که به تازگی و به دلیل پرداخت نشدن مطالبات صندوق صورت گرفته، نشان میدهد، ماجرا فراتر از یک مطالبه اقتصادی است...
«توماس گریسا»، قاضی پرونده طی سخنانی، آرژانتین را به دلیل «اجرا نکردن حکم صادره» به گونهای تحقیرآمیز محکوم و طی دستوری جدید آن را موظف به پرداخت جریمه به این صندوق کرده است. طبق این حکم، آرژانتین موظف است از میان تمامی طلبکارانش ابتدا بدهی خود به صندوق کرکس را بپردازد! حکمی که اعتراض شدید کریستینا فرناندز، رئیسجمهور آرژانتین را در پی داشت.
4- با کنار هم قرار دادن سه مورد بالا میتوان به این نتیجه قطعی رسید که آرژانتینیها نه به دلیل ناتوانی در بازپرداخت بدهیهای خود به صندوق کرکس، که به خاطر همکاری با جمهوری اسلامی ایران بر سر پرونده آمیا تحت فشار قرار دارند و صهیونیستهای خبیث پس از این که نتوانستهاند با تهدید، این کشور را به توقف همکاری با ایران وادار نمایند، در پی انتقام هستند وگرنه کشورهای دیگری هم هستند که در وضعیت مشابه آرژانتین به چنین صندوقهایی که به حق نام کرکس را برای خود برگزیده، بدهکارند.
بد نیست بدانید، بخشی از سخنرانی تاریخی اخیر رئیس جمهور آرژانتین در مجمع عمومی سازمان ملل، که از سوی رسانههای غربی اجازه پخش نیافت مربوط به همین مسئله بود. «فرناندز» در سخنرانی 35 دقیقهای خود به حادثه انفجار در مرکز یهودیان آرژانتین یعنی ماجرای «آمیا» اشاره کرد و گفت: «چندین سال است که ما را به عدم پیگیری ماجرای آمیا متهم میکنند و متاسفانه برخی در دستگاه قضایی آرژانتین با آنها (صهیونیستها) همراه شدهاند و اکنون که به مرحله حل این مسئله [با ایران] رسیدهایم باز هم گفتههای نادرست خود را تکرار میکنند ... از زمان وقوع انفجار در مرکز یهودیان دستگاه قضایی ما به صورت رسمی ایران و حزبالله لبنان را مسئول این حادثه معرفی کرد، البته تحقیقات ما دخالت این دو را تایید نکرده است...»
این سخنان اگرچه با اقدام بیسابقه سازمان ملل در قطع بلندگوهای سالن و قطع پخش شبکههای تلویزیونی غربی مستقیما به گوش مردم نرسید اما، وی پس از بازگشت از نیویورک کار نیمهتمام خود را تمام کرد!
5- جمله آخر خانم فرناندز، که رسما ایران و حزبالله لبنان را از اتهامات صهیونیستها تبرئه کرده، نشان میدهد، وی هنوز تسلیم فشارهای آمریکا و رژیم صهیونیستی نشده است بنابر این فشارها به این کشور و مردمش باز هم ادامه خواهد داشت. اما نکتهای که نباید از کنار آن به راحتی گذشت، محبوبیتی است که اظهارات انقلابی این زن در سازمان ملل، برای وی به ارمغان آورده است.
به قول عبدالباری عطوان، نویسنده و روزنامهنگار مشهور عرب، «ایکاش این زن، رهبر امت عرب بود؛ زیرا در حالی که رهبران و وزرای خارجه کشورهای عربی برای بوسیدن دست تزیپی لیونی وزیر دادگستری اسرائیل و یکی از مجرمان حمله دوم و سوم به نوار غزه صف کشیدهاند، و برای اظهار تمایل به صلح و عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی چه بسا در عرض تبریک به او و ارتشاش به خاطر کشتار مردم بیدفاع فلسطین در نوار غزه از یکدیگر گوی سبقت ربودهاند، رئیسجمهور آرژانتین در تریبون شورای امنیت سازمان ملل از تناقضهای سیاست آمریکا سخن گفت و دروغهای آنان را افشا کرد... او از مردانی که ادعای مردانگی میکنند هزاربار شجاعتر است.»
جعفر بلوری