kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۶۲۳۱
تاریخ انتشار : ۲۹ آذر ۱۴۰۱ - ۱۸:۳۵
آمریکا میدان نبرد - ۷۸

برنامه‌ای برای کنترل کامل مردم

 
 
 
 
نویسنده: دکتر جان‌دبلیو. وایتهد
مترجم: دکتر احمد دوست‌محمدی
 
فصل بیست و هشتم: 
اف‌بی‌آی؛ پلیس فکر آمریکا
چه به نوشتن دفتر خاطرات ادامه می‌داد، چه به آن ادامه نمی‌داد، هیچ فرقی نمی‌کرد. با این وجود، پلیس فکر، او را می‌گرفت. او مرتکب بزهکاری بنیادینی شده بود که همه بزه‌های دیگر را شامل می‌شد. حتی اگر هرگز قلم بر کاغذ نگذاشته بود، باز هم مرتکب بزهکاری شده بود. آنها آن را بزهکاری فکری می‌نامیدند. بزهکاری فکری، چیزی نبود که بتوان برای همیشه پنهان کرد. ممکن بود برای مدتی با موفقیت دم به تله ندهید، حتی سال‌ها، اما دیر یا زود، آنها موظف بودند شما را بگیرند. 
(جورج اورول، 1984)
پیش‌بینی اورول از ظهور پلیس فکر1 در جامعه غربی که به معنای کنترل و سامان دادن به ‌اندیشه‌هایی بود که مردم مورد بحث قرار می‌دادند، راجع به آنها مطلب می‌نوشتند و یا حتی در اذهان خود درباره آنها تأمل می‌کردند، به یک واقعیت تلخ و تمام عیار در جامعه آمریکا تبدیل شده است.
 از زمان ظهور به اصطلاح «هشدارهای ماشه»2 در دانشگاه‌های سراسر آمریکا با هدف محافظت از دانشجویان در برابر ‌اندیشه‌هایی که ممکن است تنش‌زا یا آسیب‌زا باشد؛ از نظر نویسندگان گزارش‌های هجو توئیتری -که در یورش‌های گروه سوآت پلیس مورد حمله قرار می‌گیرند- به‌اندازه کافی ادله وجود دارد که صراحت لهجه، به گونه فزاینده‌ای در حال خطرناک شدن است.
با این وصف یک اداره فدرال دور از چشم اکثریت وجود داشته است که از همان ابتدای پیدایش آن، خود را دل‌مشغول نه جرائم واقعی که مردم آمریکا مرتکب می‌شوند، بلکه افکار، اعتقادات و معاشرت‌های آنها کرده است. این اداره یک سازمان است که بنابر عقیده عموم، دقیقاً با تعریف از پلیس فکر، تطبیق دارد؛ اما بیشتر تحت عنوان اداره آگاهی فدرال (اف‌بی‌آی) شناخته می‌شود.
مانند پلیس فکر اورول، اف‌بی‌آی، اقتدار خود را از دیده‌بانی فراگیر هویت‌ها، معاشرت‌ها و اعتقادات هر تعداد ممکن آمریکایی اخذ می‌کند. در حالی که اداره امنیت ملی بر سر دیده‌بانی گسترده‌اش همه توجه‌ها را به خود جلب کرده است، فعالیت‌های مخفی اداره آگاهی فدرال، با وجود گستره دیده‌بانی یکسان، به همان ‌اندازه از نزدیک مورد مداقه قرار نگرفته است.
اف‌بی‌آی که جنایاتش علیه ناراضیان و گروه‌های اقلیت، به زمان تأسیس آن برمی‌گردد، به منظور کمک به تقویت توانایی‌های جمع‌آوری اطلاعات خود با اداره امنیت ملی همکاری تنگاتنگی دارد. این واقعیت اغلب نادیده گرفته شده است که این اف‌بی‌آی بود که موظف به جمع‌آوری داده‌ها از ارتباطات راه دور سامانه پریسم3 تحت نظر اداره امنیت ملی شد و نه خود نه اداره امنیت ملی. اف‌بی‌آی این داده‌ها را از خدمات رسانه‌های خصوصی دستچین می‌کرد و سپس برمی‌گرداند و به اداره امنیت ملی تسلیم می‌کرد.
آن طور که مدارک طبقه‌بندی شده از دادگاه فیسا،4 دادگاه سرّی‌ای که وظیفه‌اش قاعده‌مند کردن فعالیت‌های اداره امنیت ملی بود نشان دادند، اداره امنیت ملی این کمک را جبران کرد. در واقع اداره امنیت ملی در حال به اشتراک گذاشتن اطلاعات گردآوری شده ناشی از تلاش‌های دیده‌بانی خود، با اف‌بی‌آی بوده (و احتمالاً هنوز هم هست). این مدارک مدعی هستند که از سال 2006 روزانه دو تا سه فقره به اشتراک گذاشته شدند.
هرگز چهره‌ای فراموش نمی‌شود
تبانی نامشروع بین اداره امنیت ملی و اف‌بی‌آی، نشان‌دهنده تمایل حکومت فدرال به داشتن مجموعه‌ای از هر فکر، تصور، کلام و کنشی است که در داخل ایالات متحده، اتفاق می‌افتد؛ ‌اعم از اینکه اینها هر گونه تهدید واقعی برای کشور ایجاد کنند یا نه. به بیان ساده‌تر، این برنامه‌ای است که به منظور برقراری کنترل کامل مردم طراحی شده است.
اف‌بی‌آی علاوه ‌بر کمک کردن به اداره امنیت ملی، برنامه علائم اطلاعاتی خاص خود را به اجرا می‌گذارد که بر جمع‌آوری ایمیل‌ها و دیگر داده‌های اینترنتی شرکت‌های آمریکایی تمرکز دارد. هسته اصلی این عملیات واحد فناوری رهگیری داده‌ها5 است. شعار اصلی آن «فناوری گوش به زنگ»6 است. یکی از مسئولیت‌های متعدد واحد فناوری رهگیری داده‌ها، ساخت نرم‌افزارهایی است که شرکت‌های خصوصی برای امکان‌پذیر کردن دسترسی سریع عوامل حکومت به اطلاعات شخصی، چه ایمیل‌ها و چه جریان اطلاعات در کل اینترنت، روی شبکه‌های خود نصب می‌کنند. این دیده‌بانی عموماً بدون مجوز اعمال می‌شود، هم‌چنان که اف‌بی‌آی بر جواز جمع‌آوری فراداده‌ها براساس قانون میهن‌پرستی اصرار دارد. همه این تخلیه کردن‌های مکاتبات شخصی ما به‌اندازه کافی بد است اما اف‌بی‌آی به همین مقدار بسنده نمی‌کند...
 
پانوشت‌ها:
1- Thought Police
2- هشدار ماشه (Trigger Warning)، جمله یا بیانیه‌ای که در ابتدای مقاله، فیلم و... هشدار می‌دهد که محتوای آن ممکن است نگران‌کننده یا آسیب‌زا باشد.
3- پریسم (Prism)، اسم رمز برنامه‌ای است که براساس آن، اداره امنیت ملی آمریکا، ارتباطات اینترنتی را از شرکت‌های مختلف اینترنت آمریکا، از جمله گوگل، جمع‌آوری می‌کند.
4- FISA
5- Data Intercept Technology Unit
6- Vigilance Through Technology