kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۵۸۹۹
تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۴۰۱ - ۲۳:۲۱
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

عربستان به سمت چین چرخیده ما هم به سمت آمریکا بچرخیم!

 

سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد روز پنجشنبه در مطلبی باعنوان «چرخش در برابر چرخش» نوشت: « اظهارنظر اخير رئيس‌جمهوري چين در ارتباط با جزاير سه‌گانه ايراني و مذاكره با كشورهاي حوزه خليج‌فارس، بازخوردهاي فراواني در فضاي عمومي كشور پيدا كرد و باعث انتقادات فراواني از چين شد. اما بايد توجه داشت اين‌گونه اظهارنظرها از سوي مقامات چين، تلاش براي دخالت در امور ساير كشورهاست...‌، در برخي كشورهاي منطقه خليج فارس مراودات اقتصادي با چين به 240ميليارد دلار رسيده، بنابراين واضح است كه چين در راستاي منافع خود، حجم سنگين مبادلات را (به جاي رابطه با ايران) انتخاب مي‌كند. اين روند نشان مي‌دهد كه ايران در اتخاذ سياست مطلق‌گرايي نسبت به شرق، اشتباه محاسباتي جدي داشته است...واضح است كه چيني‌ها چرخش عياني داشته‌اند. در برابر اين چرخش، ايران هم بايد چرخش خاص خود را داشته باشد... ايران با حل پرونده هسته‌اي خود و احياي برجام مي‌تواند نقش تازه‌اي براي خود هم در منطقه و هم در جهان تعريف كند.»
گفتنی است دلدادگان غرب که هنری جز اعتیاد به مذاکره ذلیلانه با دشمن ندارند و سوءمدیریت و بی‌برنامگی آنان از یک سو و دادن آدرس عوضی برای حل مشکلات کشور و عوام‌فریبی و سرگرم کردن مردم با مطلق موضوع مذاکره از سوی دیگر از بزرگ‌ترین مشخصه‌های مدیریتی آنان است، از تجربه برجام خسارت محض درس نگرفته و به جای پاسخگویی، بی‌هیچ منطق عقلی و تجربی در تلاشند کشور را محتاج مذاکره با آمریکا نشان دهند. نکته قابل تامل اینکه اعتیاد این جریان به «مذاکره» در 8 سال دولت تدبیر و امید بود که آمریکایی‌ها را به «تحریم» معتاد کرد.
این طیف در دوره‌ای که سخن از انعقاد قرارداد ۲۵ ساله میان ایران و چین به میان آمد، گسترش همکاری میان ایران و چین را موجب مستعمره شدن ایران تلقی می‌کردند و حالا که پای چین به عربستان باز شده است سعی دارند این رویداد را طوری جلوه دهند تا در اذهان این طور تصور شود که چین، ایران را دور زده است. آنها فراموش کردند که پا پس کشیدن چین محصول عملکرد و رفتار خودشان و روحانی است که در دوره‌ای به گونه‌ای با رئیس‌جمهور چین برخورد کردند که با قهر ایران را ترک کرد.
رکوردزنی افزایش فقر در دولت اصلاح‌طلبان
روزنامه مردم سالاری به نقل از فعال سیاسی اصلاح‌طلب نوشت: «وقتی ما کارنامه دهه 1390 را بررسی می‌کردیم به پدیده شگفت انگیزی برخورد کردیم و آن این بود که حتی در اسناد رسمی‌که خوشبینانه‌ترین برآوردها هستند، از دهه 1390 به عنوان دهه از دست رفته یاد کردند. حدود 700 تا 900 میلیارد دلار در این دهه به اقتصاد ایران تزریق شده و در اثر این تزریق برآیند رشد اقتصادی صفر بوده است.»
در این مطلب آمده است: «شما که به رشد با برآیند صفر حساس شده اید، مراقب باشید که در همان دهه با سقوط 38 درصدی درآمد سرانه رو‌به‌رو بوده‌ایم یعنی به طور متوسط یک سوم سفره مردم نابود شد و این نشان دهنده این است که فقر و فلاکت بیداد می‌کند. حکومت‌گران ما یک حرف‌هایی می‌زنند ولی به تبعات آن توجهی ندارند. شما از زبان یک مقام کلیدی می‌شنوید که اگر 75 درصد جمعیت یارانه نگیرند، معیشت شان به خطر می‌افتد. شما اگر این را می‌فهمید، پس چرا ردی از دلالت‌های آن در تعهدات شما دیده نمی‌شود؟‌اندازه جمعیت فقیر در سه ساله منتهی به سال 1400 دو برابر شده که در تاریخ 100 ساله اخیر ایران بی‌سابقه است. اینکه ماروی مناسبات اقتصادی تاکید می‌کنیم به این دلیل است که مسائل اقتصادی ملموس‌تر است. امیدواریم اینها بفهمند که متملقان، رانت خوارها، دلال‌ها و رباخوارها دوستان حکومت نیستند.»
مدعیان اصلاحات در حالی به سیاست‌های اقتصادی چند دهه گذشته و به ویژه دهه 90 انتقاد می‌کنند که حداقل 24 سال (در دولت‌های‌هاشمی، خاتمی و روحانی) از صدر تا ذیل پست‌های مدیریتی را اشغال کرده بودند و از اقتصاددان و فعال سیاسی آنها خبری نبود. اگرچه آنها می‌خواهند به سیاست‌های اقتصادی دولت سیزدهم بتازند اما چه چیز بهتر از این اعترافات که بانیان و مقصران وضعیت موجود را به درستی تعریف می‌کند.
مدعیان اصلاحات، حلقه آخر در زنجیره تثبیت روایت دروغ
عجیب است و بلکه دردآور... روزنامه‌ای با یارانه‌ای که از بیت‌المال دریافت می‌کند عملا به رسانه‌ای در راستای دغدغه‌های دشمنان و علیه حکومت تبدیل شده است. این رویه را پیش از این اگرچه این رسانه‌ها به صورت ناملموس پیگیری می‌کردند اما اکنون دیگر این رویه را علیه نظام به صورت عیان دنبال می‌کنند.
روزنامه شرق در شماره پیشین خود در گزارشی با عنوان «دغدغه شیرین دایی» به این سلبریتی ورزشی پرداخته بود. در ابتدای این گزارش می‌خوانیم: «دایی در اعتراضات اخیر در ایران حمایتش را از مردم نشان داد[!!]، نسبت به مرگ مهسا امینی بی‌تفاوت نبود، بعد در داستان مرگ دانش‌آموز اردبیلی با بیان یکی، دو مطلب فضای خبر‌سازی را ایجاد کرد و نهایتا هم که بحث منجر به پلمب گالری جواهرات همسرش، سروصدای زیادی به راه‌انداخت.»
این نوشتار در ادامه آورده: «اگرچه رسانه‌های وابسته به طیفی خاص در تلاش بوده‌اند تا در یکی، دو هفته اخیر با علی دایی به شکلی متفاوت رفتار کرده و به‌نوعی با او تسویه کنند ولی دایی در مراسم ختم کریم باوی حضوری پررنگ داشت تا نشان دهد جو‌سازی‌های اخیر چندان تأثیری بر روحیه او نداشته است. با وجود این او در همین مدت بارها دغدغه‌اش را دغدغه مردم توصیف کرده و با توجه به اوضاعی که در یکی، دو ماه اخیر حاکم بوده، مشخصا این دغدغه شیرین نبوده است.»
نخست اینکه این روزنامه دایی را حامی مردم ایران عنوان کرده و دلیل آن چیزی نیست جز موضوع مرگ دانش‌آموز اردبیلی و انتساب آن به نظام. اگرچه عموی این دانش‌آموز که پدرش پیش از اینها از دنیا رفته در ویدئویی که در فضای مجازی منتشر شده بود علت مرگ آن دانش‌آموز را تشریح کرد اما دایی به تبع رسانه‌هایی همچون سعودی اینترنشنال بر حرف خود اصرار می‌ورزید.
کار به آنجا رسید که مقام‌های قضایی اردبیل صراحتا از دایی خواستند مستندات و دلایل خود را به دستگاه قضایی ارائه دهد تا آنها به سرعت آن را بررسی کنند اما دایی هیچ مدرک و سندی در تایید ادعای خود نداشت. پس از کجا و چگونه به این قطعیت رسیده آن هم در حالی که نزدیک‌ترین افراد به آن دانش‌آموز از دنیا رفته روایتی غیر از آنچه دایی می‌گوید را می‌گویند؟! موضوع این است که دستگاه‌های جاسوسی نظیر موساد در ایام اغتشاش‌ها با ارتباطاتی که گرفته بودند اسامی افرادی را که خودکشی کرده و یا در حادثه‌ای جانشان را از دست داده بودند به دست می‌آوردند و سپس آن اسامی را به بازوی رسانه‌ای خود (مانند سعودی اینترنشنال) می‌دانند تا روی آن به عنوان کشته شدگان توسط حکومت ایران مانور دهند.
در این میان سلبریتی‌هایی نظیر علی دایی نیز این موضوعات را فرصتی می‌دیدند تا با تکرار روایت دروغ خود را در قامت یک قهرمان نشان دهند و خب در این زنجیره که از مرتبطین دستگاه‌های جاسوسی دشمن شروع می‌شود و با رسانه‌هایی از قبیل سعودی اینترنشنال ادامه می‌یابد تا به سلبریتی‌ها برسد و در حلقه بعد از سلبریتی‌ها روزنامه‌های زنجیره‌ای قرار می‌گیرند که نقش آنها تکاپو برای تثبیت دروغ ‌سازی‌های دشمنان است.
حالا این روزنامه زنجیره‌ای باید پاسخ دهد که کدام کشور سلبریتی که علیه نظام حاکم در آن کشور به ارائه روایت دروغین دشمنان می‌پردازد را حلوا حلوا می‌کند؟