kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۵۸۰۵
تاریخ انتشار : ۲۳ آذر ۱۴۰۱ - ۱۹:۰۱
جهــاد تبیین؛ الزامات و کاستی‌ها (بخش نخست)

انبوه واقعیت‌هایی که روایت نکرده‌ایم

 
 
 
حسن رضایی
وارونه نشان دادن واقعیات، امروز به عنوان مهم‌ترین سلاح دشمن در جریان رویارویی همه‌جانبه با انقلاب اسلامی ملت ایران به کار گرفته می‌شود. تخریب دستاوردهای انقلاب اسلامی و سیاه‌نمایی مطلق از وضعیت کشور، در کنار تحریک احساسات مردم با تکیه بر روایت ‌سازی‌های مغلوط درباره اغتشاشات اخیر، اکنون به مهم‌ترین دستور کار دولت‌هایی بدل شده است که از نسل‌کشی و کشتار بومیان آمریکا، استرالیا و کانادا تا استعمار آسیا و آفریقا، و از غارت آمریکای جنوبی و هند تا استعمار ایران و تمام این کره خاکی طی چند قرن، در کارنامه ننگین آنها خودنمایی می‌کند. دشمن قصد دارد با تکیه بر سلاح رسانه و دروغ، به خیال باطل خود، مجددا به کشوری که سال 57 از آن اخراج شده است، بازگردد. دشمنی که سراسر تاریخ آن غارت ملت‌های مختلف در سراسر جهان و کشتار بی‌رحمانه مردم برای دستیابی به منافع مادی سرزمین‌های مختلف بوده است، اکنون آشکارا سعی دارد کنترل افکار عمومی کشور را در دست بگیرد و با تکیه بر نیروی خود مردم ایران، به خیال باطل خود دوباره بر گرده ایرانیان و منابع ملی ایران مسلط شود. 
در این فضا، تبیین درست حقایق تاریخی و تحولات جاری در کشور می‌تواند به عنوان پادزهر سمومی تلقی شود که رسانه‌های وابسته به سعودی و انگلیس و آمریکا هر روزه به روان جمعی ملت کهن و سترگ ایران تزریق می‌کنند. 
فرصت‌ها و راهکارهای موجود در این مسیر اما چیست و کاستی‌های اقدامات ما در این زمینه چه بوده است؟ 
ظاهرا ابتدا باید به این سؤال پاسخ داد که دشمن ملت بزرگ ایران، چرا در مقطع کنونی بر روایت ‌سازی مغلوط و تحریف تاریخی واقعیات سیاسی-اجتماعی ایران به عنوان سلاح نخست مقابله با کشور عزیز ما متمرکز شده است؟ پاسخ دقیق به این سؤال کلیدی، ضمن روشن کردن مختصات کلی صحنه آرایی دشمن در مقابل ملت ایران، ما را از مرعوب شدن در برابر بوق‌های تبلیغاتی آنها در امان نگه خواهد داشت. 
رهبر معظم انقلاب در همین زمینه می‌فرمایند:« چرا امروز جنگ نرم علیه ما این‌ قدر سخت است؟ علّت، این است که ما قوی شده‌ایم؛ ما قوی شده‌ایم. امروز جبهه‌ حق از لحاظ زیرساخت‌‌ها، از لحاظ امکانات قوی شده. امروز چالش دشمن با جبهه حق آسان نیست، کار دشواری است؛ لذا به جنگ نرم متوسّل می‌شوند و همه‌ تلاش خودشان را می‌کنند که ذهنیّات را خراب کنند؛ این به خاطر قدرت و قوّت ما است.»
تزویر دشمن به علت قوی بودن انقلاب اسلامی 
 تبیین قوت و قدرت جمهوری اسلامی برای نسل جدید در زمان کنونی اگر رخ ندهد، دشمن با سوار شدن بر مرکب این ناآگاهی تاریخی، اقدام به پاشیدن بذر تردید و ناامیدی در دل نسل جوان کشور کرده و سعی در قرار دادن جوان ایرانی در مقابل منافع ملی و میهنی خود خواهد نمود.
 دکتر سعید جلیلی، نماینده رهبر انقلاب در شورای عالی امنیت ملی، 14 آذر ماه جاری و در اجتماع مردمی پاسداشت شهدای امنیت استان گیلان در همین زمینه گفته است:« طبیعی است وقتی قدرت تولید شود و به پشت خیمه دشمن برسیم، وقتی که زور کارساز نشود تزویر را به کار می‌گیرند. 
250 شبکه ماهواره‌ای را فقط برای فضای ایران فعال می‌کنند. کسی که از دادن پانسمان و دارو اجتناب می‌کند این ۲۵۰شبکه را برای پر کردن اوقات فراغت می‌دهد؟ برای چیست؟ ایجاد تردید!»
وی می‌افزاید:« اینکه از شرقی‌ترین نقطه دنیا در استرالیا نخست‌وزیرش در مورد مسائل ایران اطلاعیه بدهد تا غربی‌ترین نقطه در کانادا نخست‌وزیرش در تظاهرات مربوط به ایران شرکت کند، اینها طبیعی است؟ اینکه رئیس‌جمهور فرانسه با یک دلقک عکس یادگاری بگیرد که بر ایران فشار بیاورد، اینکه صدراعظم آلمان ۵دقیقه فیلم در مورد ایران صحبت کند. چه اتفاقی افتاده؟ آنها نگران حقوق بشر و زن هستند؟ روزی که در کردستان و سردشت توسط سلاح‌های آلمان بمباران شیمیایی شد اینها حتی حاضر به صدور یک قطعنامه و بیانیه نشدند هزاران نفر انسان مجروح و شهید شد حالا طرفدار مردم کردستان شده‌اند؟ اینها که یک سری افسانه نیست بلکه واقعیتی است که هنوز مردم به خاطر دارند و بسیاری از افراد مواجه شده با آن اتفاقات، هنوز در بین ما هستند، حال اینها طرفدار آزادی و مخالفت خشونت شده‌اند؟» 
ضعف‌های حوزه مدیریت رسانه در کشور
علل پذیرش روایت دشمن از سوی بخشی از اجتماع اما باید مورد تامل و واکاوی قرار گیرد تا آسیب‌های موجود در این زمینه را 
برطرف نمود. 
دکتر اکبر نصراللهی نویسنده کتاب مدیریت پوشش اخبار بحران در رسانه‌های حرفه‌ای، معتقد است سواد رسانه‌ای پایین رسانه‌ها و مسئولان در پوشش مخاطرات و بحران‌ها، رسانه‌های کشور را غیربازدارنده و امنیت ملی را به مخاطره‌انداخته‌است.
 نصراللهی راهکار خروج از این وضعیت را مجموعه‌ای از اقدامات موازی رسانه‌ای و اجتماعی دانسته، می‌گوید:« روایت اول، شروع قبل از دیگران، باز‌سازی اعتماد مردم، بالا بردن سواد رسانه‌ای (نخبگان، مسئولان، رسانه‌ها، مردم، اعتمادزدایی از رسانه‌های رقیب و دشمن) با گفتن واقعیت‌ها و تشکیل شوراها و مجموعه‌های کنشگری فعال را ازجمله راهکارهای جلوگیری از تبدیل مخاطرات به بحران‌ها یا کاهش خسارت‌هاست.» 
شکل‌دهی روایت اول و نخست از ماجراها اما مستلزم تغییر نوع کارکرد رسانه‌های رسمی خصوصا صدا وسیما و رسانه‌های فعال در فضای مجازی است. 
محمدی کارشناس امور رسانه به گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «تغییر کارکرد رسانه‌ها در حوزه بحران و تغییر وضعیت از آرایش پدافندی به آفندی نیازمند شجاعت حرفه‌ای و مسئولانه در این میدان است.»
این کارشناس امور رسانه تصریح می‌کند: «چنین رویکردی اتفاقا از چالش‌ها نمی‌هراسد بلکه به استقبال آنها می‌رود و اجازه نمی‌دهد ذهن مخاطبش در موقعیت‌های بحران‌زا در اختیار دشمن قرار بگیرد. برجسته‌ترین نمونه از این نوع نگاه را شاید بتوان در مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی به مشاهده نشست. حاج قاسم می‌گفت: «من با تجربه این را می‌گویم که میزان فرصتی که در بحران‌ها وجود دارد در خود فرصت‌ها نیست. اما شرط آن این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم. 
انقلاب ما با دوره‌های طولانی بحران‌های اقتصادی و محاصره اقتصادی مواجه بوده و امروز نیز این بحران‌ها ادامه دارد. به رغم اینکه خیلی از دولتمردان ما نتوانستند یا فرصت نداشتند همه اهداف مدنظر خودشان و انقلاب را مهیا کنند اما فرصت‌های بزرگی وجود دارد.» 
سؤال این است که آیا ما در سطح کشور و در مقابله با آرایش دشمن، اساسا راهبرد رسانه‌ای مشخصی داریم؟ و اگر پاسخ مثبت است، آیا از فرصت‌های موجود در بحران اغتشاشات اخیر برای آسیب شناسی این رویکرد استفاده کرده‌ایم تا متناسب با تهدیدات، آن را به‌روز‌رسانی کنیم؟»
اگر روایت نکنیم، دشمن روایت می‌کند!
تقلیل دادن این سؤال و جواب به حوزه رسانه‌ها اما می‌تواند نوعی کم هوشی و خام‌اندیشی تلقی شود. 
واقعیت این است که تسلط بر ابزار رسانه و داشتن راهبرد رسانه‌ای مشخص، امروزه از جمله ملزومات حتمی تمام دستگاه‌های اجرایی کشور است. 
محمدحسین قدیری ابیانه کارشناس ارشد مسائل سیاسی و استراتژیک در همین زمینه می‌گوید:« معتقدم همان‌طور که نیروهای امنیتی یک بخشی با عنوان واکنش سریع دارند، ما باید در دستگاه‌های دولتی یک بخشی برای واکنش سریع رسانه‌ای به مسائل داشته باشیم تا دشمن نتواند روایت خود را به عنوان روایت غالب در اذهان مردم جا بیندازد.» 
جهاد تبیین در مواقع غیربحرانی را اما شاید بتوان مهم‌ترین بخش و ستون فقرات کارکرد رسانه‌ها و دستگاه‌های فرهنگی در این حوزه دانست. در واقع، این عملکرد رسانه در مواقع غیربحرانی است که مخاطب را متقاعد می‌کند تا در زمان بحران نیز به روایت او از ماجرا
 اعتماد کند. 
بر این اساس، در فضایی که دشمن سعی در وارونه نشان دادن واقعیات کشور به مردم دارد، حداقل کارکرد رسانه‌ها و دستگاه‌های فرهنگی باید روایت واقعیت‌های کشور برای مخاطبان با زبانی جذاب باشد. 
روشن است که هر چقدر اطلاع مردم از واقعیت‌های جاری کشور بیشتر باشد، از در افتادن به دام رسانه‌های معاند دورتر خواهند شد. واقعیت اما این است که ما در روایت همین واقعیات کشور نیز کم کاری بسیاری داشته‌ایم. دستگاه‌های فرهنگی و رسانه‌ای مسئول در این زمینه که به کرّات مورد انتقاد و عتاب رهبر انقلاب هم قرار گرفته‌اند، در روایت موفقیت‌های سترگ انقلاب در حوزه‌های مختلف، کم کاری نمایانی 
داشته‌اند. 
رهبر معظم انقلاب، 19 بهمن ماه سال گذشته و در جریان دیدار با فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش در همین زمینه می‌فرمایند:« متولّیان رسانه‌ها در درجه‌ی اوّل مسئولند؛ چه رسانه‌ ملّی و چه سایر رسانه‌های گوناگون، چه فضای مجازی، چه مجموعه‌ مطبوعات، همه موظّفند در این زمینه وارد این میدان بشوند و هر کسی که یک مرکزی و منبری برای حرف زدن با افکار عمومی جامعه دارد، در این زمینه موظّف است. 
در کشور هزاران حماسه به وجود می‌آید؛ در طول این سال‌ها، در طول این چهار دهه در کشور چقدر کارهای بزرگ انجام گرفته، چقدر کارهای حماسه‌آمیز انجام گرفته، خب اینها بایستی بیان بشود؛ اینها را دشمن کتمان می‌کند، دشمن اجازه نمی‌دهد [پخش بشود]. در عرصه‌های اجتماعی، در عرصه‌های اقتصادی، در عرصه‌های عمرانی، در عرصه‌های آموزشی، در عرصه‌های بهداشت و درمان، در صنعت، در صنعت! آن روز یک جمعی از فعّالان صنعتی این‌جا بودند، گزارش می‌دادند -تعداد معدودی از آنها گزارش دادند- همراه گزارش آنها تصویرِ این فعّالیّت‌ها هم نشان داده میشد این‌جا در این حسینیّه؛ حیرت‌آور بود؛ واقعاً حیرت‌آور است؛ هیچ خبری از اینها در مجموعه‌ رسانه‌ای کشور نیست؛ این خیلی چیز عجیبی است. 
این همه کار دارد انجام می‌گیرد، این همه کارهای مهم، کارهای مفید، همه‌ اینها حماسه است. در عرصه‌های عمرانی، در عرصه‌های دینی و فرهنگی، در عرصه‌های دفاعی و امنیّتی، در عرصه‌های دفاعی و امنیّتی.»