kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۵۷۱۴
تاریخ انتشار : ۲۲ آذر ۱۴۰۱ - ۲۰:۱۵
مجموعه خاطرات مرحوم محمد محمدی ری شهری- جلد اول- ۶۱

واکنش جامعه روحانیت مبارز تهران به غائله قطب‌زاده

 
 
 
مصاحبه‌‌ آيت‌الله‌ كريمي‌ عضو جامعه‌‌ مدرسين‌
 در تاريخ‌ 1361/2/11 آيت‌الله‌ كريمي‌ عضو جامعه‌ مدرسين‌، ضمن‌ مصاحبه‌اي‌ اختصاصي‌ با روزنامه‌‌ كيهان‌ درباره‌ مرجعيت‌، حوزه‌ها و تعيين‌ تكليف‌ و سلب‌ مرجعيت‌ از آقاي‌ شريعتمداري‌ و مراكز مربوط‌ به‌ وي‌ گفت‌: «مرجع‌ بايد در بحران‌هاي‌ مختلف‌ قادر به‌ حفظ‌ خود باشد و از چيزي‌ نهراسد و تحت‌ تأثير جو واقع‌ نشود و به‌ دنبال‌ موج‌هايي‌ كه‌ در جامعه‌ پيدا مي‌شود، نرود. در حالي‌ كه‌ صاحبان‌ مكاتب‌ و در رأسشان‌ انبياء خود موج‌ آفرين‌ هستند و اين‌ از خصلت‌هاي‌ مرجع‌ است‌. 
حتي‌ اميرالمؤمنين‌ (ع‌) فرمود: «اگر عرب‌ و عجم‌ پشت‌ به‌ پشت‌ هم‌ بدهند در مقابل‌ من‌، ذره‌اي‌ هراس‌ ندارم‌.» به‌ اين‌ لحاظ‌ مرجع‌ بايد در ميان‌ امواج‌ خروشان‌ كه‌ در جامعه‌ ايجاد مي‌شود، خود را حفظ‌ كند و در سير موج‌ نيفتد، بلكه‌ اگر موج‌ را خلاف‌ حق‌ ديد، در برابرش‌ سد شود. همچنين‌ مرجع‌ بايد در برابر خطراتي‌ كه‌ دين‌ را تهديد مي‌كند، شجاعت‌ و شهامت‌ داشته‌ باشد و از خطر هر چه‌ بزرگ‌ باشد نهراسد و از مسائل‌ جزيي‌ درباره‌‌ دين‌، هر چند كه‌ كوچك‌ باشد 
نگذرد. خصلت‌ ديگر مرجع‌ آن‌ است‌ كه‌ اسير هوس‌ نفس‌ نشود. وقتي‌ كه‌ انسان‌ اسير هواهاي‌ نفساني‌ شد، از حق‌ چشم‌پوشي‌ مي‌كند و چه‌ بسا جانبداري‌ از باطل‌ كند.
وي‌ اضافه‌ كرد: يكي‌ از مسائلي‌ كه‌ طبع‌ بشر به‌ دنبالش‌ مي‌رود، برتري‌طلبي‌ است‌. اگر مرجع‌ اسير هواهاي‌ نفساني‌ شد به‌ خاطر اين‌كه‌ ديگران‌ از او جلو افتاده‌اند، پا روي‌ حق‌ مي‌گذارد و چون‌ مي‌بيند توجه‌ مردم‌ به‌ او كم‌ شده‌، از اين‌ امر گرفتار عقده‌ مي‌شود و قهراً در چنين‌ مواقعي‌ سرمخالفت‌ برمي‌دارد و به‌ خاطر علاقه‌ به‌ مقام‌ و جاه‌، برخي‌ امور زشت‌ و ناپسند به‌ نظر او زيبا مي‌آيد و مي‌كوشد كه‌ به‌ هدف‌هاي‌ مادي‌ خود دست‌ يابد. چه‌ بسا راضي‌ به‌ اموري‌ مي‌شود كه‌ اگر پست‌ترين‌ افراد جامعه‌ آن‌ را مرتكب‌ شوند، آنان‌ را نكوهش‌ مي‌كنيم‌. براي‌ رسيدن‌ به‌ مقام‌، راضي‌ به‌ كشتار و خون‌ريزي‌ و راضي‌ به‌ جنگ‌ بين‌ مسلمين‌ مي‌شود. 
 آيت‌الله‌ كريمي‌ سپس‌ ضمن‌ تأكيد بر اين‌كه‌ مرجع‌ بايد از نظر خصوصيات‌ نزديك‌ترين‌ شخص‌ به‌ جهات‌ وجودي‌ امام‌ زمان‌ (عج‌) باشد، گفت‌: جامعه‌‌ شيعه‌ در طول‌ تاريخ‌ مي‌كوشيد در زمينه‌‌ گزينش‌ مرجع‌ به‌ اين‌ شرايط‌ توجه‌ عميق‌ داشته‌ باشد و زماني‌ هم‌ كه‌ مردم‌ امام‌ امت‌ را به‌ عنوان‌ مرجع‌ برگزيدند به‌ خاطر اين‌ بود كه‌ امام‌ امت‌ را واجد تمام‌ خصوصيات‌ مرجعيت‌ به‌ حد كمال‌ يافتند.» 
وي‌ در اشاره‌ به‌ سابقه‌‌ سلب‌ مرجعيت‌ در عالم‌ تشيع‌ گفت‌: «در دنياي‌ گذشته‌ روابط‌ جوامع‌ بشري‌ به‌ وسعت‌ كنوني‌ نرسيده‌ بود تا اگر كسي‌ از مرجعيت‌ ساقط‌ و از جامعه‌ طرد شود، همه‌ با خبر شوند و همچنين‌ گسترش‌ مرجعيت‌ در سابق‌ به‌ اين‌ حد نبود. چه‌ بسا در شهري‌ به‌ خاطر عدم‌ ارتباط‌ با خارج‌، بهترين‌ را انتخاب‌ مي‌كردند و در شهري‌ ديگر مرجعيت‌ محدود بود، قهراً سلب‌ مرجعيت‌ نيز بازتابي‌ محدود داشت‌. در حالي‌ كه‌ اكنون‌ مرجع‌ در محدوده‌‌ كشور خويش‌ خلاصه‌ نمي‌شود بلكه‌ در ساير كشورها افكارش‌ و نظراتش‌ 
بسط‌ مي‌يابد. در همين‌ قم‌، رئيس‌ مذهبي‌ يك‌ نفر را به‌ خاطر اين‌كه‌ مطالبي‌ خلاف‌ واقع‌ از ائمه‌ نقل‌ و مردم‌ را اغوا مي‌كند، از قم‌ بيرون‌ كرد و در طول‌ تاريخ‌ حوزه‌‌ نجف‌ نيز اين‌ امر بارها تكرار شده‌ است‌. وي‌ تأكيد كرد: با اين‌ حال‌ نبايد براي‌ انجام‌ كاري‌ به‌ دنبال‌ سابقه‌‌ تكرارش‌ باشيم‌، بلكه‌ در هر موردي‌ تابع‌ دليل‌ و منطق‌ هستيم‌ و مسائل‌ را به‌ تبعيت‌ از دليل‌ و منطق‌ بررسي‌ مي‌كنيم‌. حتي‌ اگر در طول‌ تاريخ‌ اسلام‌ هم‌ سابقه‌ نداشته‌ باشد، براي‌ اولين‌ بار مرجعي‌ پيدا شده‌ و در لباس‌ مرجعيت‌ كه‌ پرافتخارترين‌ لباس‌ است‌، در جامعه‌‌ اسلامي‌ و در لباس‌ زعامت‌ شيعه‌، به‌ جاي‌ اين‌كه‌ مانند چوپاني‌ نگهبان‌ گله‌ باشد، رفت‌ كه‌ گله‌ را تحويل‌ گرگ‌ دهد. بايد براساس‌ دليل‌ و منطق‌ عمل‌ كرد.»
 آيت‌الله‌ كريمي‌ تعيين‌ تكليف‌ مراكزي‌ را كه‌ زير نظر شريعتمداري‌ اداره‌ مي‌شد، مربوط‌ به‌ مسئولين‌ امر دانست‌. به‌ اين‌ ترتيب‌ كه‌ اگر مراكز از محل‌ بيت‌المال‌ احداث‌ شده‌، متعلق‌ به‌ شخصي‌ نيست‌ و تعلق‌ به‌ بيت‌المال‌ و مسلمين‌ دارد و تصميم‌گيري‌ در مورد «مراكزي‌ كه‌ از مال‌ شخصي‌ ايجاد شده‌، با مسئولين‌ امر است‌.» 
همچنين‌ در تاريخ‌ 1361/2/2 اطلاعيه‌اي‌ از سوي‌ جامعه‌‌ روحانيت‌ مبارز تهران‌ بدين‌ شرح‌ صادر گرديد:
 اطلاعيه‌‌ جامعه‌ روحانيت‌ مبارز تهران‌
«بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌
 «يُريدُونَ اَنْ يُطْفِئُوا نُورَ الله‌ بِاَفْوَاهِهِم‌ وَ يَأْبَي‌ الله‌ اِلاّ اَنْ يُتِمَّ نُورَه‌ وَ لَوْكَرِهَ الْكافِرُونَ» 
 ملت‌ مبارز و شريف‌ ايران‌! هموطنان‌ غيور و قهرمان‌ آذربايجان‌!
 جامعه‌ روحانيت‌ مبارز تهران‌ كه‌ از سال‌ 42 تاكنون‌ در جريان‌ انقلاب‌ اسلامي‌ پيش‌قدم‌ بوده‌ و در تمام‌ جزئيات‌ با امام‌ امت‌ مراجع‌ تقليد ارتباط‌ داشته‌، از خط‌ مشي‌ بازدارنده‌ و كارشكني‌هاي‌ مكرر آقاي‌ شريعتمداري‌ نمونه‌هاي‌ بارز و مسلمي‌ دارد. ملت‌ عزيز ايران‌ از جريان‌ تأييد ايشان‌ از قانون‌ اساسي‌ و رژيم‌ شاهنشاهي‌ و محكوم‌ نكردن‌ شاه‌ تا پيروزي‌ انقلاب‌، كاملاً اطلاع‌ دارند و نيز جريان‌ حزب‌ خلق‌ مسلمان‌ و اشغال‌ راديو و تلويزيون‌ تبريز و حمله‌‌ چماقداران‌ را به‌ شهر مقدس‌ قم‌ فراموش‌ نكرده‌اند و آقاي‌ شريعتمداري‌ در تمام‌ اين‌ جريانات‌ حداقل‌ با سكوت‌ خود اين‌گونه‌ حركات‌ را امضا كرده‌ است‌. موارد فراوان‌ ديگري‌ وجود دارد كه‌ جامعه‌‌ روحانيت‌ مبارز به‌ دستور امام‌ و مصالح‌ انقلاب‌ و اسلام‌ و حفظ‌ حريم‌ روحانيت‌ و مقام‌ شامخ‌ مرجعيت‌ از افشاي‌ آن‌ خودداري‌ مي‌كرده‌ است‌ كه‌ متأسفانه‌ كليه‌‌ اين‌ ملاحظات‌، تأثير معكوسي‌ داشت‌ تا بدان‌جا كه‌ مشاراليه‌، پناهگاه‌ مفسدين‌ و محاربين‌ و طرف‌ مشاوره‌ قرار مي‌گيرد و ايشان‌ با اطلاع‌ از موضوع‌ و سكوت‌ در برابر آن‌، اين‌ اقدام‌ جنايتكارانه‌ را كه‌ شاه‌ و آمريكا جرأت‌ آن‌ را نداشتند، تأييد كرده‌ است‌.
 جامعه‌‌ روحانيت‌ مبارز از نظر قضايي‌ مراتب‌ را به‌ بررسي‌ و حكم‌ مقامات‌ قضايي‌ مي‌سپارد. لكن‌ لازم‌ مي‌داند اين‌ نكته‌ را صريحاً اعلام‌ دارد كه‌ آقاي‌ شريعتمداري‌ شرايط‌ احراز مرجعيت‌ و صلاحيت‌ تقليد را دارا نمي‌باشد. از درگاه‌ قادر متعال‌ طول‌ عمر و سلامتي‌ رهبر عظيم‌الشأن‌ انقلاب‌ را خواستاريم‌.
 محمدرضا مهدوي‌ كني‌، سيد علي‌ خامنه‌اي‌، سيدعبدالكريم‌ موسوي‌ اردبيلي‌، اكبر ‌هاشمي‌ رفسنجاني‌، محي‌‌الدين‌ انواري‌، محمد امامي‌ كاشاني‌، علي‌ اكبر ناطق‌ نوري‌، سيد‌هادي‌ خسروشاهي‌، عبدالمجيد معاديخواه‌، فضل‌‌الله‌ محلاتي‌، حسن‌ روحاني‌، عباسعلي‌ سرفرازي‌، سيدعلي‌ غيوري‌، عبدالمجيد ايرواني‌، مصطفي‌ ملكي‌، محمدعلي‌ موحدي‌ كرماني‌، مهدي‌ شاه‌‌آبادي‌، عباسعلي‌ عميد زنجاني‌، سيد محمود دعائي‌، حيدرعلي‌ جلالي‌، محسن‌ مجتهد شبستري‌.»
محدوديت‌ ملاقات‌ آقاي‌ شريعتمداري‌
 پس‌ از كشف‌ توطئه‌‌ قطب‌زاده‌، بيش‌ از پيش‌ معلوم‌ شد كه‌ دشمنان‌ انقلاب‌ اسلامي‌ و بيگانگاني‌ كه‌ انتظار شكست‌ اين‌ نظام‌ اسلامي‌ و مردمي‌ را دارند و دائماً درصدد توطئه‌ عليه‌ آن‌ هستند، به‌ سادگي‌ از بيت‌ آقاي‌ شريعتمداري‌ دست‌‌بردار نيستند. با عنايت‌ به‌ ضعف‌ نفساني‌ وي‌، براي‌ پيشگيري‌ از مشكلات‌ بيشتر، راهي‌ جز محدود كردن‌ ملاقات‌هاي‌ ايشان‌ وجود نداشت‌، از اين‌ رو ملاقات‌ها به‌ ديدار با اقوام‌ درجه‌‌ يك‌ محدود شد و اين‌ محدوديت‌، تا آخر عمر ايشان‌ ادامه‌ داشت‌. 
گرفتن‌ امكانات‌ تبليغاتي‌
 در مورد واگذاري‌ دارالتبليغ‌ و ساير امكانات‌ مربوط‌ به‌ آقاي‌ شريعتمداري‌ به‌ دفتر تبليغات‌ اسلامي‌، دادگاه‌ انقلاب‌ اسلامي‌ ارتش‌ دخالتي‌ نكرد. در تاريخ‌ 1361/2/21 خبرگزاري‌ جمهوري‌ اسلامي‌ گزارش‌ داد: «طي‌ حكمي‌ كه‌ از سوي‌ دادستان‌ كل‌ انقلاب‌ اسلامي‌  و آيت‌الله‌ محمدي‌ گيلاني‌ حاكم‌ شرع‌ دادگاه‌هاي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ صادر شد، مجتمع‌ دارالتبليغ‌ قم‌ به‌ دفتر تبليغات‌ اسلامي‌ واگذار شد و با شروع‌ كار سمينار، مسئولان‌ دفاتر تبليغات‌ كشور رسماً كار خود را آغاز كرد».  
روز بعد مسئول‌ وقت‌ دفتر تبليغات‌ اسلامي‌، حجهًْ‌الاسلام‌ و المسلمين‌ آقاي‌ عبائي‌، طي‌ مصاحبه‌اي‌ درباره‌‌ چگونگي‌ اداره‌‌ دفتر تبليغات‌ اعلام‌ كرد: «بر طبق‌ حكمي‌ كه‌ امام‌ در رابطه‌ با پيشنهاد دادستان‌ كل‌ انقلاب‌ اسلامي‌ فرموده‌اند چون‌ اموال‌ منقول‌ و غيرمنقول‌ دارالتبليغ‌ به‌ گفته‌‌ آقاي‌ شريعتمداري‌ از وجوه‌ [شرعيه‌] مردم‌ و سهم‌ مبارك‌ امام‌ عليه‌ السلام‌ و انفاقات‌ تهيه‌ شده‌ است‌ و ايشان‌ صلاحيت‌ اداره‌‌ آن‌ را ندارد، به‌ دستور ولي‌‌فقيه‌ در اختيار دفتر تبليغات‌ گذاشته‌ شده‌ است‌.»