دکتر «غلامعلی افروز» استاد روانشناسی در گفتوگو با کیهان:
مسئولان، رسانهها و نخبگان باید برای ارتقای «امنیت روانی» مردم تلاش کنند
مهدی برازنده
امنیت روانی خانواده و به تبع آن جامعه، موضوع مهمی است که همواره صیانت از آن مورد تاکید اساتید روانشناسی و جامعهشناسان بوده است. در کنار اهمیت همیشگی این موضوع مهم این روزها و در جریان اغتشاشات دو ماه گذشته هم یکی از آسیبهای وارده که نباید مورد غفلت قرار بگیرد موضوع آسیب به امنیت روانی مردم است که با توجه به خشونتهای به نمایش گذاشته شده و جنگ روانی سنگین رسانههای معاند نیازمند رسیدگی و ترمیم است. در همین خصوص دکتر «غلامعلی افروز»، استاد ممتاز روانشناسی دانشگاه تهران معتقد است که علاوهبر تسلط بر شیوههای شناختی و ترکیبی که رسانههای خارجنشین برای تهدید امنیت روانی و سلامت روان مردم به کار میبندند، باید به یکسری ملزومات تامین احساس امنیت روانی ازجمله احساس امنیت اقتصادی، معیشتی، بهداشتی، اجتماعی و... توجه کرد.
بر اساس یک بررسی رسانههای فارسیزبان خارجنشین همچون BBC فارسی، ایران اینترنشنال، صدای آمریکا، رادیو فردا و منوتو تنها در 46 روز (24 شهریور تا 9 آبان ماه امسال) بیش از 3800 دروغ منتشر کردند؛ این آمار و ارقام را مرکز افکارسنجی خبرگزاری فارس اعلام کرده است و قطعاً از آن تاریخ تا اکنون، صدها یا هزاران دروغ دیگر نیز از سوی این رسانهها در فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای منتشر شده است، اخبار دروغ و هدفمندی که بعضاً صدای طرفداران و افراد همسو با این رسانهها را نیز درآورده است و کارکنان آنها را به سمت درگیری و اختلاف با یکدیگر کشانده است!
اکنون هدف مشترک رسانهها در جنگ ترکیبی که از دوماه قبل شروع شده است بیش از پیش بر همگان آشکار شده و آن علاوهبر آسیب به امنیت و تمامیت ارضی کشور برهم زدن امنیت روانی جامعه ایرانی است. بر کسی پوشیده نیست که جنگ نظامی با جمهوری اسلامی ایران محکوم به شکست است، بنابراین دشمن مدتهاست به این نتیجه رسیده که با کمک دلارهای سعودی، انگلیسی و آمریکایی از برخی نقاط ضعف داخل ایران و همچنین تولید اخبار و اطلاعات تحریف شده، ذهن و روان مردم ایران را بمباران کرده و سلامت روان مردم صبوری که سالیان سال با وجود همه تحریمها و مشکلات اقتصادی و اجتماعی در برابر معاندان مقاومت کردهاند را به خطر اندازد.
امروز زمان آن رسیده است که رسانههای کشورمان با تبیین روایتهای به موقع و واقعی در مقابل حملات ترکیبی و همهجانبه رسانههای خارجنشین مسلح شوند و از آن مهمتر با تلاش مسئولان و کارگزاران دولتی و غیردولتی، احساس امنیت روانی مردم که لازمههای مختص خود را در زمینههای اقتصادی و معیشتی، اجتماعی و فرهنگی دارد بالا برد. توجه به بهداشت روانی و امنیت روانی در ماههای اخیر از جمله مسائل مهمی است که باید بیش از پیش به آن اهتمام ورزید، به همین مناسبت سعی کردیم وضعیت سلامت روانی مردم در حوادث اخیر و راههای بهبود بهداشت روانی جامعه در مسائل پیش آمده را با دکتر «غلامعلی افروز»، چهره ماندگار روانشناسی کشور و استاد ممتاز دانشگاه تهران بررسی کنیم و نظرات وی را جویا شویم.
امنیت روانی در جامعه
بهاندازه امنیت نظامی مهم است
دکتر غلامعلی افروز در گفتوگو با «کیهان» در تبیین اهمیت امنیت روانی در جامعه که با توجه به شرایط کنونی کشور از جمله نشر اخبار کذب و تحریف شده و وقوع خشونت مورد تهدید قرار گرفته است اظهار داشت: «در حال حاضر تردیدی نیست که کشور ما از نظر امنیت انتظامی و نظامی وضعیت بینظیری در دنیا دارد. بر این اساس کسانی که در منطقه و در آمریکا و اروپا نگاه خصمانه به کشورمان دارند، خوب میدانند که اگر زمانی به ایران حمله نظامیکنند، جان سالم از دست ما به در نخواهند برد. این وضعیت در همه جای دنیا حاکم نیست، به عنوان مثال اگر در شهرهایی مثل کالیفرنیا، سندیگو و... در ساعات 7 عصر کسی با فرزندش در حال قدم زدن باشد، احتمال دزدیده شدن بچه آن خانواده بسیار زیاد است و یا اگر کسی در شیکاگو پس از غروب آفتاب در یکی از خیابانهای شهر تردد کند، مورد تهاجم سارقان قرار خواهد گرفت، این وضع به شکلی است که کاری از دست پلیس هم برنمیآید. در بعضی نقاط ونکوور نیز وضعیت به همین ترتیب است و شهروندان نمیتوانند به راحتی و با احساس امنیت در تاریکی شب در خیابانها تردد کنند. با این حال در کشور ما امنیتی که برای خانوادهها و خانمها وجود دارد، بدین شکل نیست و علی رغم اینکه ممکن است بعضی برای خانمها مزاحمتهای کلامی ایجاد کنند، اما شاهد سرقت و تهاجم به شکلی که در کشورهای ظاهراً پیشرفته دنیا رخ میدهد، نیستیم و امنیت انتظامی ما از این لحاظ بسیار مطلوب است.»
افروز در ادامه با تاکید بر اهمیت احساس «امنیت روانی» در بین مردم و چگونگی به خطر افتادن آن در جامعه افزود: «امنیت نظامی هر کشور با ادوات جنگی همچون هواپیماهای نظامی و پهپادها و غیره آزموده و تضعیف میشود، اما امنیت روانی یک کشور با «عملیات روانی» و شناختی تضعیف و مورد هجمه قرار میگیرد. یکی از عملیاتهای روانی انتشار شایعه در جامعه است. باید توجه داشت که شایعه در جوامعی که مردمش احساس ناامنی روانی بیشتری میکنند بیشتر است؛ بنابراین دشمنان آن کشور با تولید اخبار و شایعههای ترکیبی از احساسات برخی شهروندان آن کشور سوءاستفاده میکنند. مثلاً در فضای مجازی اخباری تولید میشود که بخشی از آن درست و بخشی از آن تحریف شده و غیرواقعی هستند؛ وقتی این اخبار تحریف شده تکرار میشوند، در ذهن افراد ساده و زود باور و خصوصاً در بین نوجوانان و جوانان، باورپذیر شده و این قشر از جامعه مغلوب این عملیات روانی میشوند. رسانههایی مثل BBC متخصص عملیات روانی هستند که مثلاً 6 خبر درست میدهند و دهها خبر دروغ پس از آن به خورد ذهن مردم میدهند.»
لزوم مقابله با تهاجم روانی و ترکیبی دشمن
علیه مردم
وی با ذکر مثال از یکی از دروغهای رسانهای که باعث جریحهدار شدن احساسات مردم شد، بیان داشت: «موفقیت رسانههای دشمن در عملیات روانی باعث میشود که نه تنها عدهای از نوجوانان که برخی پدر و مادرها هم اخبار کذب را باور کرده و در فضای مجازی و یا با تهیه اسپری، روی دیوارها هشتگ مهسا امینی بنویسند! حال آنکه ممکن است آگاهی و اطلاعات کاملی از شخص مذکور و چگونگی و علت فوت او نداشته باشند. باید دانست که مردم و برخی از جوانان ما سادهاند و به واسطه چنین عملیاتهای روانی بعضاً دچار تعارضات روانی شامل کلافگیهای فکری و کوفتگی ذهنی میشوند که در نتیجه آن اقدام به رفتارهای هیجانی، پرخاشگرانه و تخریبی میکنند.»
اهمیت و لزوم ارتقای احساس امنیت روانی و مقابله با تهاجم ترکیبی دشمنان که عمدتاً از روشهای شناختی انجام میشود، نیازمند عزم ملی و همگانی است. دکتر افروز با اشاره به این نکته تاکید کرد: «باید شورای امنیت ملی کشور، دولت، مجلس شورای اسلامی، مجمع تشخیص مصلت نظام، رسانههای رسمی، نخبگان و دانشگاهیان ما جمع شوند و در یک هماندیشی راههایی برای ارتقای احساس امنیت روانی مردم اتخاذ کنند. در کشورهایی مثل لائوس، تایلند، چین و ویتنام درحالی که تجهیزات نظامی در برخی از این کشورها وضعیت خوبی ندارد، اما احساس امنیت روانی آنها سطح بالایی دارد. مردمی که احساس امنیت روانی بالا دارند، دارای موهبت آرامش و آسایش هستند.»
سنگر اصلی احساس امنیت روانی
درون «خانواده» است
رئیس اندیشکده خانواده مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با بیان اینکه برای ارتقای احساس امنیت روانی، باید همواره به یاد خدا بود و از زیستن در کنار خانواده، همسایه و اطرافیان احساس آرامش داشت، گفت: «احساس امنیت به خودی خود ایجاد نمیشود.»
سنگر اصلی احساس امنیت روانی درون «خانواده» است؛ غلامعلی افروز با تاکید بر این جمله ادامه داد: «برای آنکه احساس امنیت روانی در جامعه تقویت شود، باید یکسری برنامهریزیها انجام داد. مدرسه، اداره، خیابان نتیجه خانواده است. خانواده تنها نهاد فطری، طبیعی، بدیع و جهان شمول است که از دو رکن زن و شوهر و مهمانان آن که فرزندان هستند تشکیل میشود. بنابراین سنگر اصلی احساس امنیت روانی را باید درون خانواده در نظر گرفت. به عبارتی امواج امنیت باید به طرف خانواده باشد، نگاهها و برنامهریزیها نیز باید در راستای توجه به این نهاد ارزشمند باشد. احساس امنیت از خانواده وارد شهر میشود، به طوری که معلم از خانه به کلاس میرود، کارمند از خانه به محل کار میرود و به این ترتیب اعضای خانواده هریک از خانه و خانواده وارد اجتماع میشوند. بنابراین همه چیز را باید متعلق به خانواده دانست و از خانواده انتظار «تغییر» داشت.»
ارتقاء «امنیت روانی» در گرو تامین احساس امنیت اقتصادی بهداشتی، آموزشی و اجتماعی
اما موضوع امنیت روانی جامعه موضوعی است که پیش از اغتشاشات و بعد از آن هم همواره به عنوان یک موضوع با اهمیت و نیازمند توجه مسئولان مطرح بوده و خواهد بود. در این میان گذشته از کارهایی که باید خود افراد و خانوادهها و مسئولان رسانهای و سایر مدیران برای مصونیت بخشی در مقابل پمپاژ شایعات و بمباران روانی انجام دهند، توجه به دیگر ملزومات تامین امنیت روانی جامعه هم بسیار ضروری است.
این استاد ممتاز دانشگاه تهران در پاسخ به چگونگی ارتقاء سطح امنیت روانی جامعه بیان داشت: «برای ارتقاء احساس امنیت روانی جامعه، باید تلاش کنیم که خانوادهها نگران معیشت خود نباشند. مثلاً دولت میتواند به مردم اطمینان دهد که آذوقه و مایحتاج ضروری زندگی آنها ازجمله برنج، روغن، گوشت و امثالهم دست کم تا ده سال آینده تامین است و حتی اگر تاریخ مصرف آنها نیز تمام شود، به راحتی امکان تامین دوباره آنها وجود دارد. حتی دولت میتواند به 25 میلیون خانوار ایرانی بستههای معیشتی شامل مایحتاج ضروری زندگی اختصاص دهد و در فروشگاههای زنجیرهای و مراکز دیگر مطابق با کدملی به هر خانوار اقلام ضروری ارائه کند. علاوهبر این در زمینه مسکن نیز میتوان ضمن ساخت و ساز خانه، برای برخی خانوادهها کمک رهن و اجاره اختصاص داد؛ در همه جای دنیا مسکن گران است، بنابراین میتوان مطابق با درآمد هر خانوار، کمک هزینهای مدتدار برای رهن خانه خصوصاً به زوجهای جوان ارائه کرد.»
امنیت بهداشتی، پزشکی و دارویی نیز از ملزومات تامین امنیت روانی در جامعه هستند، افروز با تاکید بر اهمیت ارتقاء احساس امنیت در این دسته نیز افزود: «نهادهایی مثل تامین اجتماعی و سایر مراکز بیمهای، خدماتی و رفاهی باید به مردم بیشتر کمک کنند. اگر برخی اقلام دارویی در مراکز درمانی و بهداشتی وجود نداشته باشد، مردم احساس امنیت بهداشتی و درمانی نداشته و در نتیجه احساس امنیت روانی نمیکنند. همچنین اگر فردی یکباره دچار ایست قلبی شود یا به بیماری ناگهانی مبتلا شود، در لحظه نمیداند کدام پزشک او را معاینه خواهد کرد، چرا که برای خانوادهها پزشک خانواده اختصاص ندادهایم و این مورد نیز به نوبه خود میتواند امنیت بهداشتی و پزشکی خانوادهها را تهدید کند.»
اگر امنیت روانی نباشد «امید» هم نیست
رئیس اندیشکده خانواده مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در ادامه به بیان ملزومات تامین امنیت روانی مردم به امنیت آموزشی اشاره کرد و گفت: «اکنون اگر یک نوجوان قصد ادامه تحصیل در دانشگاه داشته باشد و کنکور بدهد، با وجود اینکه صدها دانشگاه در کشورمان وجود دارد، اما نوجوان و جوان کنکوری ما مطمئن نیست که در کدام دانشگاه کشور پذیرفته میشود و پس از قبولی نیز ممکن است اعضای خانوادهاش مثل پدر یا مادر نگران شوند که فرزندشان در کدام شهر و کدام محیط دانشگاهی مشغول تحصیل و زندگی خواهد شد و باید چه چالشهایی را تجربه کند. در رابطه با ثبتنام دانشآموزان نیز بعضی خانوادهها نگران هستند که سال آینده فلان مدرسهای که مطلوب آنهاست امکان ثبتنام دارد یا خیر؟ چرا که بعضی مدارس امکانات بهتری دارند، از ماهها قبل اقدام به ثبتنام میکنند و برخی خانوادهها فرصت ثبتنام در آن مراکز آموزشی را پیدا نمیکنند. این موارد همگی احساس امنیت آموزشی خانوادهها را که از مصادیق امنیت روانی هستند، تحت تاثیر قرار میدهند.»
افروز در مورد لزوم ارتقاء احساس امنیت اداری و اجتماعی نیز اظهارداشت: «در مورد احساس امنیت دریافت خدمات شهری و اداری نیز به همین ترتیبی که گفته شد، وجود یکسری تسهیلات و خدمات شهری برای شهروندان ضروری است؛ به عنوان مثال اگر اینجانب از شرق تهران به سمت غرب تهران بخواهم سفر کنم، مسیری که در اصل یک ساعت باید طی شود را گاهی باید به مدت سه ساعت طی کنم، همین موضوع باعث آشفتگی و خستگی من میشود چرا که در طی راه امکان خاصی برای رفع خستگی، وجود سرویس بهداشتی و سایر امکانات خدماتی به ندرت یافت میشود.»
وی با تاکید مجدد بر اینکه برای تامین امنیت روانی خانوادهها ابتدا باید امنیت معیشتی، پزشکی، آموزشی، انتظامی، قضائی و... خانوادهها را ارتقا داد، ادامه داد: «اگر مردم امنیت روانی نداشته باشند، امید هم ندارند. اگر مجموعه این امنیتها در خانوادههای ما وجود نداشته باشد و یا در سطح قابل قبولی نباشد، طبیعی است که بعضی جوانان و نوجوانان و حتی والدینشان نوعی
از هم گسیختگی نسبت به یکدیگر و کلیت جامعه احساس کنند. باید توجه داشت که امروز انتظارات مردم بالارفته و باید سطح مطلوبتری از رفاه برای آنان تامین شود.»
پیشنهاد تشکیل «وزارت خانواده»
به ریاست جمهوری
دکتر افروز که تاکید زیادی بر اثر تامین امنیت روانی خانواده بر ارتقای امنیت روانی جامعه دارد، دیماه سال گذشته خطاب به رئیسجمهور، در مورد لزوم تشکیل وزارتخانهای تحت عنوان «وزارت خانواده» نامهای ارسال کرده بود که نهایتاً با استقبال رئیسجمهور مواجه شد و رئیسدفتر آقای رئیسی خطاب به وزرای علوم، آموزش و پرورش و دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی برای بررسی این پیشنهاد مبنی بر ایجاد وزارت خانواده نامهای ارسال کرد.
استاد روانشناسی دانشگاه تهران و کارشناس خانواده در پاسخ به جزئیات و فواید پیشنهاد تاسیس وزارت خانواده گفت: «اکنون در کشورمان هر قشری متولی خودش را دارد، مثلاً متولی جامعه پزشکان، سازمان نظام پزشکی است، متولی جامعه جوانان کشور نیز وزارت ورزش و جوانان است اما «خانواده» که همه اقشار جامعه در آن حضور دارند، متولی ندارد. اینجانب در کنگرهای که در لندن برگزار میشد عنوان کردم «همه در خانواده، همه برای خانواده» که مورد استقبال و تشویق حضار قرار گرفت و هنوز هم بر این باور هستم که باید همه به نهاد خانواده اهتمام بیشتری داشته باشند. زن، مرد، کودک، نوجوان و جوان همگی اعضای خانواده هستند و جداکردن نهادی تحت عنوان جوانان یا زنان از خانواده صحیح به نظر نمیرسد.»
وی در پایان با اشاره به مفاد اصل 10 قانون اساسی کشور بیان داشت: «اصل 10 قانون اساسی تاکید میکند که همه برنامههای دولت باید خانواده محور، برای تحکیم بنیان خانواده و تسهیل ازدواج باشد؛ حال آنکه متولی اصلی این اصل از قانون اساسی مشخص نیست. به همین جهت اینجانب پیشنهادی خطاب به آقای دکتر رئیسی، رئیسمحترم جمهور درمورد لزوم تشکیل وزارتخانهای تحت عنوان وزارت خانواده ارائه کردم که مورد استقبال ایشان واقع شد و ایشان طی نامهای دستور دادند تا وزارتخانههای آموزش و پرورش، علوم، تحقیقات و فناوری و شورای عالی انقلاب فرهنگی پیشنهاد بنده را بررسی کنند و نسبت به آن اقدامات لازم را اتخاذ کنند. تشکیل وزارت خانواده هزینهای برای دولت ندارد، چرا که این وزارتخانه تجمیعی از سازمان بهزیستی کشور، معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری، 50 درصد از وزارت ورزش و جوانان (بخش جوانان)، سازمان تامین اجتماعی و سازمان بازنشستگی کشوری است؛ این 6 سازمان و نهاد مهم میتوانند شورایی واحد تشکیل دهند و اصل 10 قانون اساسی را عملیاتی کنند.»