kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۳۷۲۳
تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱۴۰۱ - ۱۸:۵۱

معیار تشخیص حق از باطل در فضای غبار آلود فتنه‌های اجتماعی- سیاسی

 
 
ما الان كه على و عمار و اويس قرنى و ديگران را با عايشه و زبير و طلحه رو‌به‌رو مى‏ بينيم،
مردد نمى ‏شويم؛اما اگر در آن زمان مى ‏زيستيم و سوابق آنان را از نزديك مى‏ديديم، شايد از ترديد مصون نمى‏‌مانديم.
- شخصی از یاران امام علی‌(ع) که با مشاهده «جنگ جمل» در تمییز حق از باطل به حیرت افتاده بود - محضر امير المؤمنين شرفياب شد و گفت: آيا ممكن است طلحه و زبير و عايشه بر باطل اجتماع كنند؟ شخصيت‌هايى مانند آنان از بزرگان صحابه رسول الله چگونه اشتباه مى‏كنند و راه باطل را مى ‏پيمايند؟ آيا اين ممكن است؟
- امام‌(ع) در پاسخ او سخنى دارد كه دكتر طه حسين، دانشمند و نويسنده مصرى مى‏ گويد:سخنى محكم‏تر و بالاتر از اين نمىشود، بعد از آنكه وحى خاموش گشت و نداى آسمانى منقطع شد، سخنى به اين بزرگى شنيده نشده است.
فرمود:«انَّكَ لَمَلْبُوسٌ عَلَيْكَ، انَّ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ لا يُعْرَفانِ بِاقْدارِ الرِّجالِ،اعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ اهْلَهُ وَ اعْرِفِ الْباطِلَ تَعْرِفْ اهْلَهُ‏»؛ سرت كلاه رفته و حقيقت بر تو اشتباه شده‌،حق و باطل را با ميزان قدر و شخصيت افراد نمى ‏شود شناخت‌، اين صحيح نيست كه تو اول‌، شخصيت‌هايى را مقياس قرار دهى و بعد حق و باطل را با اين مقياسها بسنجى: فلان چيز حق است چون فلان و فلان با آن موافقند و فلان چيز باطل است چون فلان و فلان با آن مخالف؛ اشخاص نبايد مقياس حق و باطل قرار گيرند، اين حق و باطل است كه بايد مقياس اشخاص و شخصيت آنان باشند.
يعنى بايد حق‏ شناس و باطل‏ شناس باشى نه اشخاص و شخصيت‏‌شناس؛ 
افراد را (خواه شخصيت‌هاى بزرگ و خواه شخصيت‌هاى كوچك) با حق مقايسه كنى، اگر با آن منطبق شدند شخصيتشان را بپذيرى و الّا نه.
اين، حرف- صحیح- نيست كه بگوییم آيا طلحه و زبير و عايشه ممكن است بر باطل باشند؟ (روضه‌الواعظین ص 31)
در اينجا على‌(ع) معيار «حقيقت» را خود «حقيقت» قرار داده است و روح تشيع نيز جز اين چيزى نيست. 
در حقيقت فرقه شيعه مولود يك «بينش مخصوص» و اهميت دادن به «اصول اسلامى» است نه به افراد و اشخاص. 
* مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (جاذبه و دافعه على‌(ع))، ج‏16، صص: 309-307
با تلخیص و ویرایش