سرزمین اشغالشده
مترجم: دکتر احمد دوستمحمدی
نویسنده: دکتر جاندبلیو. وایتهد
بیتردید حکومت آمریکا متمم چهارم را تقریباً دچار خفگی کرده است. اما متمم سوم که به ممنوعیت نه تنها جا دادن سربازان در منزل مردم و حکومت نظامی، بلکه همچنین ارتشهای ثابت1 تعبیر و تفسیر شده است، چی؟
یک نمونه بارز این مورد 10 ژوئیه 2011 در هندرسون2 نوادا، روی داد که در آن مأموران پلیس محلی به صاحب یک خانه، آنتونی میشل3 اطلاع دادند که میخواهند خانه او را اشغال کنند تا بتوانند در برخورد با یک مورد خشونت محلی در یکی از خانههای مجاور، یک «برتری تاکتیکی» به دست بیاورند. میشل این درخواست را رد کرد اما این امر مانع نیروهای پلیس که با استفاده از یک دژکوب در ورودی میشل را درهم شکستند، نشد.
پنج مأمور پلیس سلاحهای خود را به سوی او نشانه رفتند، به او دستور دادند روی زمین بنشیند و در همان حال با پرتابههای گلولههای فلفل، به سوی او شلیک کردند.
نکته این است: آمریکای امروز با آمریکای مهاجران اولیه که مجبور بودند با سربازان بریتانیایی که اجازه داشتند به «خانههای خصوصی مردم وارد شوند، هرچه را که یافتند مصادره کنند و یافتهها را اغلب برای خودشان نگه دارند»، مبارزه کنند، تفاوت چندانی ندارد. این رویه امروز از طریق یورشهای گروه سوآت و اِعمال به اصطلاح قوانین مصادره اموال «که به مأموران پلیس اجازه میدهد پولهای نقد، خودروها، اجناس تجملی و حتی خانهها را، اغلب به موجب جزئیترین اتهام مجرمیت، برای اداره خود ضبط کرده و نگه دارند» تکرار میشود.
این تلاقی اجرای قانون و قابلیتهای نظامی است که پدران بنیانگذار را آنهمه نگران کرده بود و امروز باید ما را بیش از حد نگران کند. تصمیمی که آمریکاییها باید بگیرند این است که با این اشغال شهرهای بزرگ و کوچک ما توسط ارتشهای ثابت، که تحت پوشش حفظ امنیت و آرامش عمل میکنند، میخواهند چه کار بکنند.
فصل بیستم: ارتشهای ثابت آمریکا
«بحث ارتقاء پوشش زرهی همیشه کمترین ارتباط را با طرحهای احتمالی تروریستی دارد. هرکسی میتواند یک اسلحه به دست آورد و هر چیزی را به رگبار ببندد. هیچ میزان از تجهیزات سوآت نمیتواند آن را متوقف کند.»
- مارک رندول،4 کارشناس سابق تروریسم
خدمات پژوهشی کنگره5
با وجود داد و فریادهای دائمی ادارات حکومتی آمریکا راجع به نیروی پلیس بیشتر، تسلیحات پیچیدهتر و مشکلات حفظ نظم و تأمین امنیت در عصر جدید ما، واقعیت بسیار متفاوت است. جرائم خشونتآمیز در آمریکا همواره سیر نزولی داشته است و این نشانه روشنی از این واقعیت است که با نیروهای پلیس غیرنظامی شده کوچکتر بهتر میتوان به محلهها خدمت کرد. با این وجود، ادارات پلیس در سرتاسر کشور به نحو شگفتانگیزی در حال افزایش اندازه و گستره خود هستند.
برخلاف آنهایی که مایل به اعتبار بخشیدن به نیروهای پلیس قوی برای کاهش میزان جرائم هستند، دادهها دقیقاً یک چنین همبستگی مستقیمی را نشان نمیدهند. در واقع شهرهایی چون سیاتل و دالاس در این دوره عملاً نیروهای پلیس خود را کاهش دادند و باز هم شاهد افت میزان جرائم بودند.
ارتشهای کوچک
برخی از شهرهای بزرگتر کشور به خود میبالند که نیروهای پلیس آنها در حد و اندازه ارتشهای کوچک هستند، تا آنجا که شهردار سابق نیویورک سیتی، مایکل بلومبرگ،6 افتخار میکرد که اداره پلیس نیویورک، ارتش شخصی وی بود.
آمارها نگرانکننده هستند. به عنوان مثال شمار مأموران پلیس اداره لسآنجلس در مجموع به 10000 نفر رسیده است. این اداره دوشادوش شهرهای دیگری از جمله نیویورک (36000 مأمور) و شیکاگو (13400 مأمور) قرار دارد که برای داشتن تعداد زیاد نیروهای پلیس به خود میبالند. تعداد نفرات نیروی پلیس وقتی برحسب هر مایل مربع مورد بررسی قرار میگیرد، تعداد مأموران گماشته شده در لسآنجلس در هر مایل مربع به رقم 469 نفر رسیده و نیویورک با 303 و شیکاگو با 227 مأمور در مکانهای بعدی قرار دارند.
البته این حضور سنگین نیروهای پلیس بسیار گران تمام میشود. لسآنجلس در هر سال بیش از 2 میلیارد دلار برای نیروی پلیس خود خرج میکند، که بیش از 55 درصد بودجه تخصیصی لسآنجلس را مصرف میکند.
در این میان، هزینههای تعمیر و نگهداری خیابانها تا 36 درصد کاهش یافته است و در 2011 یکپنجم ایستگاههای آتشنشانی شهر یگانهای خود را از دست داده و دفعات واکنش به فوریتهای پزشکی را تا میزان 911 افزایش داده است. یک زمانی در تاریخ کشور ما، آمریکاییها علیه نیروهای پلیسِ در حد واندازه ارتشهای کوچک، یا تاخت و تاز گروههای سوآت که درها را درهم میشکستند و خانوادهها را به وحشت میانداختند، دست به شورش میزدند. امروز نیاز به نیروی پلیس فراگیر و نظامی شده، از طریق رسانهها و نمایشهای زنده تلویزیونی، و به وسیله سیاستمدارانی که در دادن قول امنیت بیشتر به جای آزادی بیشتر مهارت بالایی دارند، به زور به مردم قبولانده میشود.
پانوشتها:
1- Standing Army
2- Henderson
3- Anthony Mitchell
4- Mark Randol
5- Congressional Research Service
6- Michael Bloomberg