علل سرعت گسترش اسلام در عصر پیامبر(ص)(پرسش و پاسخ)
پرسش:
علت سرعت گسترش و پیشروی اسلام چه در داخل سرزمین عربستان و چه در خارج از آن یعنی آسیا، آفریقا و اروپا چه بوده است؟
پاسخ:
کم و کیف گسترش ادیان
یکی از مسائل مهم تاریخی جهان، بحث درباره علل و اسباب گسترش سریع اسلام در جهان است. البته مسیحیت و تا اندازهای دین بودا هم از ادیانی هستند که در جهان گسترش یافتهاند، مخصوصا مسیحیت که مهد و سرزمینش بیتالمقدس است ولی در غرب جهان بیش از شرق جهان گسترش یافته است و اکثریت مردم اروپا و آمریکا مسیحی هستند. دین بودا هم در هند ظهور کرد ولی گسترش آن بیشتر در خارج از هند مثل ژاپن، کره و چین است.
دین یهود هم دینی است قومی و نژادی و محدود که از یک قوم و نژاد خارج نشده است. دین زردشت هم تقریبا دینی است محلی که در داخل ایران ظهور کرد و حتی نتوانست همه مردم ایران را اقناع کند و از ایران بیرون نرفت. زردشتیهای هند که به نام «پارسیان هند» معروف هستند، اصالتا هندی نیستند بلکه مهاجرانیاند که به هند مهاجرت کردهاند.
گسترش سریع اسلام
اسلام از آن جهت که از سرزمین خودش خارج شد و افقهای دیگری را گشود، مانند مسیحیت است. اسلام در جزیرهًْالعرب ظهور کرد و امروز ما میبینیم که در آسیا، آفریقا، اروپا، آمریکا و در میان نژادهای مختلف دنیا پیروانی دارد. در اسلام یک خصوصیتی هست از نظر کم و کیف گسترش که در سایر ادیان نیست، و آن مسئله سرعت گسترش اسلام است. مسیحیت و سایر ادیان خیلی کند پیشروی کرده است ولی اسلام فوقالعاده سریع پیشرفت کرده است چه در داخل سرزمین عربستان و چه در خارج. سوالی که در اینجا مطرح میشود، این است که چرا اسلام به این اندازه سریع پیشروی کرد. حتی لامارتین شاعر معروف فرانسوی میگوید: اگر سه چیز را در نظر بگیریم، احدی به پایه پیغمبر اسلام (ص) نمیرسد. یکی فقدان وسایل مادی، و دیگری سرعت پیشرفت یا عامل زمان و سوم بزرگی هدف.
علل پیشرفت سریع اسلام
1- جاذبه قرآن و محتوای آن
بدون شک عامل اول برای نفوذ و توسعه اسلام در هر جا، خود قرآن و محتوای ارزشمند آن به عنوان معجزه جاوید است. این کتاب در تکوین سرنوشت جوامع اسلامی و بلکه در تکوین سرنوشت بشریت موثر بوده است. نگاهی به تاریخ این نکته را روشن میکند که عملا هیچ کتابی به اندازه قرآن، بر جوامع بشری و بر زندگی انسانها تاثیر نگذاشته است.
قرآن اصول معتقدات و افکار و اندیشههایی را که برای یک انسان به عنوان یک موجود با ایمان و صاحب عقیده لازم و ضروری است و همچنین اصول تربیت و اخلاق و نظامات اجتماعی و خانوادگی را بیان کرده و نقشه راه سعادت دنیا و آخرت فرد و جامعه را به او نشان میدهد.
2- سیره نظری و عملی پیامبر(ص)
شخصیت رسول اکرم(ص)، خلق و خوی پیامبر(ص)، سیره نظری و طرز رفتار و سلوک آن حضرت و نوع رهبری و مدیریت پیامبر اکرم(ص) عامل دوم توسعه و نفوذ و گسترش اسلام است. که حتی بعد از وفات آن حضرت هم این سیره عامل بزرگ و موثری برای پیشرفت اسلام بوده است.
خدا به پیغمبرش خطاب میکند: ای پیامبر! به موجب رحمت الهی به تو، و در پرتو لطف خدا، تو نسبت به مسلمانان اخلاق لین و نرم و ملایمی داری، نرمش و مدارا داری، روحیه تو، روحیهای است که با مسلمین همیشه در حال ملایمت و حلم و بردباری و حسن خلق و حسن رفتار و تحمل و عفو و مدارا و امثال اینها هستی. «فبما رحمهًْ من الله لنت لهم» (آلعمران- 159) اگر این خلق و خوی تو نبود، اگر به جای این اخلاق نرم و ملایم اخلاق خشن و درشتی داشتی، مسلمانان از دور تو پراکنده میشدند، این یعنی اخلاق تو، خود یک عاملی است برای جذب مسلمانان. این خودش نشان میدهد که رهبر، مدیر و آنکه مردم را به اسلام دعوت میکند، یکی از شرایطش این است که در اخلاق شخصی و فردی نرم و ملایم باشد. «ولو کنت فظا غلیظ القلب لا نفضوا من حولک»(همان)
نرمش در سلوک فردی و صلابت در مسئولیتهای اجتماعی
پیامبر اکرم(ص) در مسائل فردی و شخصی نرم و ملایم بود، نه در مسائل اصولی و تعهدها و مسئولیتهای اجتماعی. مثلا اگر کسی به او اهانت میکرد، با نهایت گذشت و مدارا با او برخورد میکرد. اما اگر کسی قانون و احکام اسلام را نقض میکرد و مثلا شرب خمر، سرقت و گناه فاحشی را مرتکب میشد.
پیامبر(ص) با نهایت صلابت و قاطعیت با او برخورد میکرد و هیچگونه گذشت و تبعیضی را روا نمیداشت. بنابراین پیامبر گرامی(ص) در سلوک فردی و امور شخصی نرم و ملایم بود و اهل خشونتورزی نبود، ولی در تعهدها و مسئولیتهای اجتماعی و حقالناس نهایت درجه صلابت و قاطعیت را داشت. البته عوامل دیگری هم در گسترش اسلام موثر بوده است که مجال طرح آنها در اینجا نیست.