یک از هزارِ فتنهای رسوا...
علیرضا چخماقی
اتفاقات اخیر (در گذشت دختر جوانی به نام مهسا) و پیامدهایی که به دنبال آن حادث شد را، با وجود همۀ تلخیهایی که در بر داشت امّا از این جهت که بسیاری از حقایق مکتوم و نکات مخفی را برای بسیاری از مردم روشن و آشکار کرد، در بردارندۀ جنبههای مثبتی نیز دانست. اهم این جنبههای مثبت، که ممکن است ابعاد واقعی و تأثیرات آن در آیندهای دور یا نزدیک، بیشتر ظهور و بروز پیدا کند، عبارتند از:
یک- تحکیم وحدت ملّی: تحکیم وحدت ملّی به نحوی که در مقابل هر فتنه گر، صدها زن و مرد و پیر و جوان به میدان آمدند تا با حضور طوفانی خود، توطئهها و فتنههایی از پیش طراحی شدۀ دشمنان داخلی و خارجی را خنثی کنند و دشمنان را بفهمانند مردم ایران، علیرغم همۀ مشکلاتی که دشمنان کینه توز و عوامل داخلی آنان برایش ایجاد کردهاند، ایران هنوز هم همان ایران انقلابی پنجاه و هفت است و بلکه در نتیجۀ تجارب و مبارزات بلندمدت، انقلابیتر از هر زمان دیگر... و البته این تحکیم وحدت ملّی، ارزان هم به دست نیامد و بهای گزاف آن را شهدای پاک نهادی از ذخیرۀ ملّت پرداختند به هنگامی که خائنین مزدور، یا چشم مردم را از حدقه در آوردند یا به شکلهای دیگری مجروح و مصدومشان کردند و یا به طور وحشیانه در آتش سوزاندشان...
دو- شناخت بهتر نفاق پنهان: در آذر ماه سال گذشته، مطلبی با عنوان «منافق و منافق تر» از این جانب در صفحۀ ادب و هنر همین روزنامه به چاپ رسید که مضمون آن این بود که منافقین فعلا آلبانی نشین، با هم همۀ رذالت و پستی خود، امّا از نظر این که چیزی برای پنهان کردن ندارند، ارجح هستند به منافقترهایی که سالهای سال نفاق خویش را پنهان داشتند و به شکلهای مختلف در بطن جریانات سیاسی یا احزاب رسمی و غیررسمی و دنبالههای مطبوعاتی و تبلیغاتی آنان حضور داشتند و دارند. این «دنبالههای مطبوعاتی و تبلیغاتی» اگر چه عنوانشان سه کلمه بیشتر نیست، امّا در واقع، دنبالهای بسیار دراز دارند... دنبالهای که امتدادش از یک طرف تا اروپا و آمریکا میرسد و طرف دیگرش، به اسرائیل و عربستان اتصال دارد!... یک سرش در فضای مجازی فعّال است که با شدت هر چه تمامتر به جعل مطلب و تحریف وقایع میپردازد و سر دیگرش در سینما، تئاتر و انتشارات (اعم از کتاب و مطبوعات) حضور دارد با تلاش در جهت تضعیف هویت اسلامی و تقویت فرهنگ غربی. در سلسله رویدادهای اخیر که جماعت غرب زده، به گفته و اعتراف صریح خودشان، مرگ دختری جوان به نام مهسا، بهانهای بیش نبود تا تمنیّات هوس آلود و نیّات شوم خویش را در قالب وحشیانهترین اقدامات به مرحلۀ اجرا بگذارند، مقدمات کار و آتش تهیّه عملیات را از مدتها پیش، سوای شبکههای ضد انقلاب خارج از کشور، تعدادی از سایتها و مطبوعات داخلی همچون روزنامههای شرق و اعتماد و افرادی مانند حجاریان، تاج زاده، خاتمی، موسوی، زیبا کلام و امثال آنان فراهم کرده و جرقهای برایشان بس بود تا اجرای آن را به جوانان و نوجوانانِ فریب خوردهای بسپارند که در بستر دروغ پردازیهای خود آنها آموزش دیده بودند.
سه – تجربۀ کشف حجاب اجناسِ (!) مؤنث و مذکر: کشف حجاب نه تنها توسط گروهی بسیاراندک از زنان و دختران (که در خوشبینانهترین حالت، براثر جهل یا خودنمایی آنان اتفاق افتاد) بلکه نامردانی را هم شامل شد که با هر انگیزۀ و خیال خامی حجاب و نقاب از چهرۀ خود برداشتند تا آن سوی باطن پلید و قدر ناشناس خویش را برای ملّت عیان سازند. در این تجربۀ نسبتاً جدید، کشف کنندگان حجاب (اعم از اناث و ذکور) سه گروه بودند، یک گروه شامل فراموش شدگان از حافظۀ مردم یا راندهشدگان از عرصۀ فعالیّت که به قصد مطرح کردن خود، وارد گود شدند، یک گروه هم آنان که گول تعداد دنبال کنندگان خود در فضای مجازی را خورده و در بستر خیالات خام و اوهام، در آبی که سر بالا میرفت آواز منیّت سر دادند. و امّا گروه سوم سایتها، روزنامهها و شبکههای تلویزیونی بودند که از داخل و خارج کشور، نقش بلندگوی آشوبگران برعهده گرفتند تا این نمایش مهوع و تکراری را با هر ضرب و زوری و به هر قیمتی همچنان روی صحنه نگهدارند بلکه شاید بتوانند صحنۀ حق و باطل را جا به جا کنند. نمایش کشف حجاب زنان و مردان، البته بنا با برنامهریزی و نظم خاصی صورت گرفت و میگیرد به این معنی که شبکۀ بهایی «من و تو» ضمن برنامههای خود، اسامی افرادی را که چشم و گوش به آن دوختهاند کشف حجاب کرده را اعلام و به نوعی حضور و غیاب میکند و با تشویق آنها، بازماندگان از این قافلۀ (افتخارآمیز!) را تحریک به همراهی و پیوستن به آن میکرد و میکند.
این که فرماندهندگان به نشر فساد کیانند و اطاعت کنندگان ذلتپذیر آنها چه کسانی، البتّه در این مختصر نمیگنجد و همین قئر کافی است که بدانیم هم آمرین به کشف حجاب و هم مأموران معذور و گوش به فرمان آنها، هر دو از قماش یکدیگرند و نقطۀ مشترک آنها، آمیزهای از بیهویتّی، وطن فروشی و البتّه جهالت و حماقت است و خداوند را شاکریم که تا چنین دشمنان احمقی داریم، جمهوری اسلامیمان که در بردارندۀ استقلال و آزادی است از آسیب نامردمان و توطئۀ سلطهطلبان در امان و محفوظ خواهد ماند.