در برنامه «امواج شبهه» رادیو گفتوگو بررسی شد
افشای تکنیکهای رسانههای بیگانه برای اغتشاشآفرینی در ایــران
کارشناسان و صاحبنظران و فعالان حوزه رسانه در ویژه برنامه «امواج شبهه» رادیو گفتوگو به تحلیل عملکرد و افشای تکنیکهای رسانههای بیگانه در آشوبهای اخیر در برخی نقاط کشور پرداختند.
یکی از مدلهای رسانههای بیگانه تغییر پارادایم در روشها با تاکید بر بهرهگیری از فنون و دانش شناختی در تبدیل موضوعات و مسائل به بحران و بحرانها و مصائب است؛ که این دگردیسی بعد از رویدادهای سال ۹۶ و ۹۸ توسط رسانههای بیگانه در دستور کار قرار گرفت.
خبرهای بد برای مسیح علینژاد
علیرضا داودی کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی از پروژهای برنامهریزیشده و منعکسشده در رسانههای معاند پیرامونِ فوت مهسا امینی و موضوعات حاشیهای خبر داد و تأکید کرد، در این بین مسیح علینژاد به وضعیتی مشابه روحالله زم نزدیک میشود.
داودی با اشاره به پروژه فشار از بیرون و اغتشاش در درون برای چانه زنی در داخل گفت: در ابتدا خانم مهسا امینی، اینترنشنال و سپس گزارشگر من و تو وارد عمل شد؛ بعد رادیو فردا و سپس بیبیسی فارسی. در این بین اینترنشنال در پیوست رفتار مسیح علینژاد و گزارشگر من و تو
در پیوست تحرکات فرزاد فرحزاد اوج گرفت و به همین دلیل این دو نفر باهم پیوند میخورند چون محصول عملیات رسانههای بیگانه هستند. درحالیکه صادق صبا زاییده بخش فکری- اجرایی است و به حوزه برونمرزی و اجرایی کاری ندارد ولی علینژاد و فرحزاد بخش عملیاتی را پیش میبرند.
وی افزود: افراد حوزه عملیاتی کسانی هستند که توسط سرویسهای اطلاعاتی پشتیبانی شده و از وزارت خارجه دشمن پول میگیرند و توسط سیستمهای برونمرزی دست به اقدامات رسانهای میزنند؛ حجم پشتیبانی که از نیما زم در «آمدنیوز» صورت میگرفت، یک صد هزارمِ پشتیبانی از علینژاد است.اما نکته مهم اینجاست که بعد از فوت خانم امینی به مخاطب القا کردند که مسئله مرحومه اصلاً داخلی نیست و به همین دلیل حضور در کف خیابان هم مسئلهای صد درصد
بینالمللی است و در قدم اول این مسئله را به یک فرآورده در عرصه جهانی تبدیل کردند و از حافظههای تاریخیِ ضعیف هم استفاده نمودند.
داودی با اشاره به تقسیمکار کلیه رسانههای معاند ادامه داد: همزمان سه رسانه بینالملل تأکید کردند که مسئله ورای حجاب است و این نکته در کنار موضعگیری سران کومله قرار میگیرد و هر دو را رسانههای فارسیزبان با فاصله زمانی پخش کردند که مخاطب نتواند معنایی دراین بین استخراج کند و زمان را هم محاسبه کرده بودند. در این میان کدام بخش از ماجرای خانم مهسا امینی به بحث برجام ارتباط دارد؟! اینها میخواهند فشار از بیرون و اغتشاش در درون را برای چانه زنی در داخل پیادهسازی کنند و با وجود اینکه دشمن در این راستا بسیار پرکار است، در برخی جاها احمق هستند چون این فکتها را خودشان انتشار دادند.
این کارشناس حوزه رسانه معتقد است: هر چیزی که با جماعت هنرمند و بازیگر پیوند میخورد، از سطح عقلانیت خارج میشود. مجری اینترنشنال نیز به سراغ بازیگری ترک رفت ولی سؤال اینجاست این بازیگران در دوران کودتای ترکیه کجا بودند تا صحبت کنند؟!
داودی خاطرنشان کرد: در سیستم تصمیمگیری غرب، تمام پشتیبانی از یک نفر صورت گرفت و روی یک فرد به نام مسیح علینژاد سرمایهگذاری کرد ولی از عملکرد او ناراضی بودند چون ابر و باد و مه و خورشید و فلک را به کار گرفتند تا در ایران اتفاقی بیفتد ولی صورت نگرفت! اراذل و اوباش نیز دو سه ساعت در کف خیابان بهصورت اداری کار میکردند و میرفتند!
ما گزارههای دقیقی از شروع نارضایتی غرب از عملکرد علینژاد داریم که به یاد شروع دورانِ نارضایتی از نیما زم میافتیم و احتمال اینکه سیستم تصمیمگیری غرب تاریخ انقضای مسیح علینژاد را خاتمه یافته میپندارد، وجود دارد هرچند این آدم نمیخواهد این واقعیت را باور کند ولی در آینده نهچندان دور اتفاقی را از سوی خود آمریکاییها شاهد خواهیم بود.
رسانههایی که شریک جرماند
حسین شریعتمداری در ارتباط تلفنی با برنامه «امواج شبهه» ضمن تشریح مسئولیت رسانه در برابر فوت مهسا امینی و شلوغیهای اخیر با انتقاد از عملکرد اصلاحطلبان گفت: این آقایان قبل از روشن شدن ماجرا و بدون اینکه از آن اطلاع داشته باشند، از مرگ خانم امینی به عنوان قتل یاد کردند.
وی چنین رخدادهایی را به عملکرد داعش تشبیه کرد و گفت: کسانی به صحنه آمدند و به این موضوع اعتراض داشتند که اصلا به سابقه آنها نمیخورد.
شریعتمداری ادامه داد: کومله و منافقین حقیرتر از آنند که ماجرایی این چنین را سامان دهند و معتقدم این کار به دست سرویسهای اطلاعاتی بیگانه است.حال در تبلیغات خود این مسئله را به حساب خود میگذارند و اعلام میکنند در داخل کشور دارای [پایگاهی هستند]؛ در حالی که ما اینها را میشناسیم و شواهد هم موجود است که ماجرا بالاتری است.
شریعتمداری از موضعگیری بایدن و دیگر مقامات آمریکایی سخن گفت و ادامه داد: ما با جریانی رو به رو هستیم که درپی اغتشاش و حتی قتل مردم ایران و هراس آفرینی در جامعه ماست؛ ولی معتقدم باید روشنگری و تبیین صورت گیرد ولی تبیین برای کسی است که میخواهیم او را بیدار کنیم.تبیین در میان افرادی که حجاب از سر زن ایرانی بر میدارند و آمبولانسها را به آتش میکشند و مردم را به قتل میرساند.
البته ممکن است برخی دوستان مدعی باشند باید احکام ملایم و با تسامح باشد ولی این شیوه برخورد با کسانی است که از واقعیت اطلاعی ندارند.
شریعتمداری تصریح کرد: دشمن در عرصه رسانه از ترفند «شایعه ساندویچی» استفاده میکند؛ یعنی فقط به اثر لحظهای توجه داشته و به موضوعات پیرامونی که بعدا اتفاق میافتد، کاری ندارد و سپس به «تراکم شایعه» دست میزنند.
وی دروغ پردازی و کشته سازی را از انواعِ اقداماتِ حاشیهای چنین اخباری دانست که با شایعه همراه میشود و با اعتقاد بر این که این حرکت در مقابل دستاوردهای بزرگ جمهوری اسلامی و حضور ایران در شانگهای بوده است، مواضع رئیسجمهور را در مجمع عمومی سازمان ملل «هوشمندانه» توصیف کرد و گفت: اینستاگرام هر بار نام و عکس شهید سلیمانی را حذف میکرد و رئیسی در سازمان ملل عکس او را نمایش داد و رئیسجمهور قبلی آمریکا را به قتل متهم کرد.
این فعال رسانهای در پاسخ به سؤال یکی از مهمانان برنامه که به واژه سازی اصلاحطلبان اشاره کرد و از «چگونگی موضعگیری درباره بیانیه احزاب اصلاحطلب که به معنای مقصر جلوه دادنِ جمهوری اسلامی علیه نیروهای انتظامی صادر شده» پرسید، گفت: این آقایان قبل از روشن شدن ماجرا و بدون این که از آن اطلاع داشته باشند، از [مرگ خانم امینی به عنوان] قتل یاد کردند.
شریعتمداری بر این باور است که این افراد شریک جرم آشوب و قتلهای اتفاق افتاده هستند و آقایان باید مورد بازخواست قرار گیرند و از آنها بپرسند بر اساس کدام استناد و منطق مدعی بودند که قتل اتفاق افتاده؛ چون این مسئله باعث شد عدهای دچار اشتباه شوند و کشته شدن بخشی از هموطنان ما را درپی داشت. در جریان 88 همین جریان پا به پای فرمول فتنه پیش رفت.
فوت مهسا امینی برنامهریزی شده بود؟
مرتضی محمدیان کارشناس مسائل سیاسی در بخش دیگری از این گفتوگو، با بررسی هماهنگی ضد انقلاب در موضوع مهسا امینی و احتمال اینکه این خانم، قربانی پروژه ضد انقلاب شده است، به نکاتی درباره سن معترضین و اهداف آشوبگران و همچنین خطای راهبردی برخی مسئولان بلندپایه اشاره کرد.
محمدیان گفت: من در صحبتهای خود، وارد میدان و کف میدان میشوم، اتفاق این بود که همانطور که معاون حزب معاند دموکرات کردستان ایران بیان کرد، همه اینها یک طراحی بود و تأکید میکند که این اتفاقات زمانبندیهای مشخصی داشت برای اجرا؛ بنابراین میتوان و میشود فرض کرد که پروژه مرحوم مهسا امینی بخشی از پازل یک طراحی بزرگتر بود که بایستی اتفاق میافتاد.اتفاقاً برخی از بستگان ایشان در چنین احزابی (کومله) عضویت دارند که خود نشان میدهد ممکن است این مرحومه قربانی شده باشد و یکی از عناصر محدود و کوچک پروژههایی باشد که اینها معمولاً به کار میگیرند و حتی نزدیکان خود را قربانی میکنند، آنچنانکه در ماجرای ندا آقا سلطان در سال ۸۸ رخ داد.
وی افزود: به نظر میرسد دو الگوی تکرارشونده در این اغتشاشات اخیر به کار گرفته شد هم مدل سال ۷۸ و هم ۹۸، یعنی ترکیبی از این دو مدل، جایی که تضعیف نیروی انتظامی یا فرماندهی انتظامی کشور در دستور کار قرار میگیرد، از یک حزب بیخاصیت مثل حزب ندای ایرانیان یا دیگر احزاب اصلاحطلب، درخواست استعفای مقامات ارشد و رسمی کشور را بیان میکنند همان پروژه که در سال ۷۸ با تضعیف وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی و بعد حمله به وزیر کشور در دانشگاه تهران رخ داد، دقیقاً همان مدل را در سال ۱۴۰۱ به کار میگیرند و تلاش میکنند با ترکیب آن با دانشگاهها بتوانند بخشی از جامعه را همراه کنند تلاش کردند دانشگاه را هم وارد کف میدان کنند؛ در دانشگاهها برخی دانشجویان معترض که اغلب ورودی 1401 و ۱۴۰۰ هستند – در مشاهدات عینی ما بین آنها از دورههای تحصیلات تکمیلی افرادی حضور نداشت- با بیاعتنایی اساتید مواجه میشوند، فحاشی به اساتید را در پیش گرفتند، البته اساتید دانشگاه هم صحنه را میبینند و تحلیل درستی هم از ماجرا دارند و میدانند که برخی دانشجویان جوان در چه طراحی پیچیدهای گرفتار شدند.
این کارشناس مسائل سیاسی در ادامه بیان کرد: دیدیم که در صحنه عملیات لیدرهای اغتشاش سعی کردند بهمانند سال ۹۸، قدری از خیابان انقلاب و بالاتر از آن را به محدودههای جنوب شهر سرایت بدهند، تا بتوانند دهکهای پایینتر اقتصادی جامعه را هم با خود همراه کنند که تقریباً در همراه کردن نخبگان سیاسی، فرهنگی، علمی و همچنین در همراه کردن طبقات اقتصادی پایین که از آنها هم بتوانند بهعنوان سپر انسانی استفاده بکنند، ناموفق بودند. واقعاً برای خانم مسیح علینژاد با صد هزار دلار حقوق هیچ اهمیتی ندارد که چه اتفاقی سر طبقه فرودست ما میآید بنابراین ترکیبی از دو الگو به کار گرفته شد و بعدازآن هم شاهد بودیم که آشوبگران با اسم رمز مهسا امینی، برای اینکه بتوانند به نهاد، ارگانهای دولتی و حاکمیتی ما هم حمله کنند، متمرکز شدند در بلوار کشاورز، میدان ولیعصر و خیابانهای اطراف؛ اینها در آرزوی تصرف یکنهاد دولتی بودند، یعنی برای اینها بسیار مطلوبیت دارد که بتوانند یک سازمان تصرف کنند و این جوکر نماهایی که میخواهند ادای عدالتطلبی را دربیاورند، خیلی دوست داشتند که این اتفاق در تهران بیفتد.
محمدیان در ادامه افزود: در این وقایع ما با یک ایدئولوژی مواجه نیستیم، با یک تفکر و با یک نارضایتی عمیق هم مواجه نیستیم، بخشی هیجان نوجوانی و جوانی است و بخشی هم همان بدنه سابقی است که چون نظام با نهایت رأفت اسلامی با او برخورد کرده است، این اعتمادبهنفس را پیداکرده که من مجدد میتوانم جمهوری اسلامی را تست کنم.
وی یادآور شد: اشتباه استراتژیک ما جایی است که برخی از مسئولین نظام در زمان اعتراض و آشوب، صحبت از اصلاح ساختارها در درون نظام کنند، این یعنی دادن اعتمادبهنفس به بدنه اغتشاش و آمادهسازی برای اغتشاشهای آینده، یعنی آشوبگر اینطور میفهمد که شما از او ترسیدهای و ذیل آشوب، دستور به اصلاح فوری دادهاید، لذا آشوبگر به نتیجه میرسد که هنوز برای پیشروی فرصت دارد و اگر کوتاه نیاید، مسئولین 10 قدم عقبنشینی میکنند. صحبت از تغییر ساختار در جایی که بازدهی لازم ندارد، هیچ ایرادی ندارد و جمهوری اسلامی با حضور نخبگان و کارشناسان میتواند تغییراتی را ایجاد کند، این نشان از پویایی و زندهبودن نظام است، ولی اینکه در بحبوحه اغتشاش، درزمانی که نیروهای انتظامی، یگان ویژه، بسیج، سپاه و نیروهای امنیتی درگیر هستند، صحبت از اصلاح فوری میکنید، این نشاندهنده آن است که فضای آشوب و اغتشاش را درک نکردید و دوم اینکه به لیدر و برنامهریز آشوب اعتمادبهنفس دادید که با پیشروی میتواند از شما امتیازات بیشتری بگیرد، لذا چه کسی تضمین میکند که در قدم بعدی چه درخواستهایی از شما خواهند داشت و چه مطالباتی را مطرح میکنند؟ اگر مطالبات به اصلاح ایدئولوژی برود و مشخصاً به ساختارهای انباشت، هژمونی، مقبولیت و مشروعیت شما حمله کند و به دنبال اضلاع چهارگانه شما باشد، چه میخواهید بکنید؟
رسانهایها نترسیدند
وسط بازها میانداری کردند
در قسمت دیگری از این گفتوگو،
علیاکبر غلامی مدیر بخش فارس پلاس خبرگزاری فارس، به مسئله نقش خواص و مسئولانی که در بزنگاهها، با مواضع میانه به بحرانیتر شدن فضا کمک میکنند اشاره کرد.
وی ضمن تأکید بر اینکه وقتی آشوبی به وجود میآید فرصتی برای تبیین نیست گفت: ما در جمهوری اسلامی متاسفانه با پدیدهای به نام وسط بازها روبهرو هستیم.
غلامی افزود: وسط بازها با نگاهی به آینده اجتماعی خود و اینکه نمیخواهند از فضای غالب احساسی و عاطفی در فضای شبکههای اجتماعی جدا شوند، موضعگیریهایی میکنند که اتفاقاً در جهت پیشرفت آشوب است.
مدیر بخش فارس پلاس خبرگزاری فارس در پاسخ به این شبهه اظهار کرد: اگر به سال ۱۳۸۸ بازگردیم متوجه میشویم حتی صدور مجوز برای راهپیمایی نیز مانع آشوبها نمیشد؛ واقعیت این است که همهجانبه علیه کشور دشمنی میشود و آنها منتظر یک فرصت و روزنه برای ایجاد اغتشاش و آشوب هستند. بدون تردید مهسا امینی یک بهانه است که به دست اغتشاشگران رسیده است تا خیابانها را به آشوب بکشاند.
وی یادآور شد: سال ۱۳۸۸ بهزعم جریان اصلاحطلب چند میلیون نفر در ۲۵ خرداد سال ۱۳۸۸ بهصورت غیرقانونی و بدون مجوز وارد خیابان شدند و اعتراض سکوت داشتند. شاهد بودیم بعد از آن اعتراض سکوت، باز هم شاهد اغتشاش و آشوب خیابانی و همچنین هشت ماه آشوب برای کشور بودیم.