سه زن(نگاه)
محمدهادی صحرایی
آيا به قسمتی از كتاب [تورات] ايمان مىآوريد، و به پارهاى كفر مىورزيد؟ پس جزاى هركس از شما كه چنين كند، جز خوارى در زندگى دنيا چيزى نخواهد بود و... و خداوند از آنچه مىكنيد غافل نيست. سوره بقره آیه 85
مخاطب این آیه اگرچه بهطور صریح بنیاسرائیل است ولی میتواند شامل هرکسی شود که خصوصیاتی شبیه به آنان که نماد تفکر صهیونی بودهاند داشته باشد. کسانی که به تعبیر امروزی، یک بام و دو هوا دارند. بخشی از قانون را که منافعشان را جور میکند موافقند و با قسمتی دیگر نه و حتی مخالفند و حتی گاهی با آن مبارزه هم میکنند. دهان و گوش و چشمشان هرچه و هرجا که به نفعشان باشد را میشنود و میبیند و میگوید. مبنا و متر و معیارشان منفعت است. یا پول یا مقام. حتی اگر به قیمت سوزاندن سرمایههای اجتماعی باشد. حق را طبق منافع خود تعریف میکنند و باطل را با میل خود میسنجند. فرعونهای کوچکی که خود را معیار حق و باطل میدانند و میتوانند به دیگران هرچه میخواهند دروغ و تهمت بزنند و آنچه خود دارند و به آن آلودهاند را به دیگران نسبت دهند.
از آیات و روایات، آنچه که شهوت و شکمشان بخواهد را میپذیرند و حفظ میکنند و دائماً قرائت میکنند. از قرآن «لا إکراه فی الدین» را بلدند و نه بعدش را خوانده و نه تفسیرش را قبول دارند مثل «کلوا و اشربوا» و «أنّی شئتم» و «مثنی و ثلاث و رباع» و مثل « لا حکم إلا لله» و... و مثل احادیثی که به همین روال، حفظ موضوعی کردهاند. اگر واجباتی انجام دهند باید خدا را شکر کرد و از مستحبات، شنیدهاند بعد از غذا باید دراز کشید! هرساله در ماه رمضان به بیماری خاصی مبتلا میشوند که یک پزشک معروف روزه را برایش سم مهلک دانسته ولی سحر و افطار را تا خرخره میخورند و دلشان با مناجات افطار پرپر میزند. از تمام اتفاقات اول انقلاب «آب و برق مجانی» را به یاد دارند و تا وقت مُردن نمیخواهند بپذیرند که امام این جمله را نگفته است. حقوق و قرارداد میلیاردی و بدون مالیات بیتالمال را میگیرند و میخورند و با دعا و حمایت مردم، کسی شدهاند و آنها را فراموش کردهاند ولی به مردمی که بین خودشان نذری توزیع میکنند فحاشی میکنند.
آنچنان از اینگونه اخلاقی میشود گفت که بنیاسرائیل بتواند در برزخ اعاده حیثیت کند. ایمان به قسمتی از کتاب خدا و قانون و کافر شدن به قسمتی دیگر یعنی این.
از دشمنان سرسخت و کنود و لجوج و عنود صهیونی و آمریکا و انگلیس و منافقین و... توقعی نیست ولی بیشک از مسئولین سابق و اسبق و سیاسیون و مدعیان هنر و ورزش توقع، جدی است. مثلاً اگر منافقین از ایرانی دم بزنند ناخودآگاه، ذهنها به یاد هفده هزار شهید ترور ایران و انتفاضه شعبانیه عراق میافتد. وقتی ملاک کشتن مردم، تنها ریشو و چادری بودن بود نه عقیده و مرامشان. و اگر رسانههای این تفکر بخواهند «ادای مردمدوستی» بگیرند یا نظام را متهم به «قضاوت به ظاهر افراد» یا «خشونت سازمانیافته» یا... کنند مثل تلاش مرغی میماند که بخواهد بانگ خروسانه بزند. اگر کومله و دموکرات بخواهند از حقوق مردم کُرد سخن بگویند و از ایرانی دم بزنند گویی تابلوی مونالیزا و شعر گوته را به چنگیز مغول و صدام نسبت دهند. ناخودآگاه ملامصطفی مردوخی و کاک جلال بارنامه و مسعود غمیان و شکنجه و کشتن ملا ارکان قدیمی در مقابل زن و دخترش و... و 5400 شهید مظلوم کُرد سنی و سر بریدن با حلبی و کاشی و جایزه برای آوردن پوست سینه رزمندگان و نوکری بعثیها و حلبچه و زرده و... و در نهایت فرار به اروپا به یاد میآید.
این داستان، در مورد رسانههای غربی مضحکتر است و آنها بیحیاتر از آن چیزی هستند که به تصور آید. آنها پول میگیرند که دروغ بگویند و شرف بفروشند. قلم به مزد را شنیده بودیم و اینها دهن به مزدش را هم به ما نشان دادند. رسانهچیهای مزدور و بیریشهای که عمله استکبارند و حتی شب و روزشان را هم باید صاحبان رسانههای سلطه که عمدتاً صهیونی هستند تشخیص دهند. مثل مرغهای تخمگذاری که با روشن و خاموش کردن چراغها تخم میگذارند و از خود، عقل و حسی ندارند. شکستخوردهها و راندهشدهها و سرخوردههای بیوطن یا نمکدانشکنهایی که مزدور دشمناناند. مردمدوستیشان به دروغ کودکان میماند و تظاهرشان به وطنپرستی، مثل ادای مردانه مخنثها. هَمّشان، دانه و علفشان است و هرچه دانه و علف بیشتر بخورند تخم بزرگتر میگذارند یا بار بیشتر میبرند.
اینها که گفته شد هرگز به قصد تمسخر نبود، چهره عریانی از نتیجه همان اخلاق صهیونی است.
در همین سالهای اخیر چند اتفاق مهم در مورد کُردها افتاده است که آخرین آن فوت خانم مهسا امینی در همین چند روز پیش بود. در ماه اخیر خانم شیلر رسولی نیز بهگونهای اسطورهوار فوت نمود و چند سال قبل خانم میترا استاد توسط همسرش به ضرب گلوله کشته شد. با اتفاقات دیگری نظیر شهادت چندین سرباز و مرزبان و جنگلبان و پاسدار و ارتشی و نیروی انتظامی که در راه حفاظت از امنیت مردم در این منطقه به شهادت رسیدند هم فعلا کاری نداریم. همانگونه که شهادت آیلان، کودک کُرد سوری که به خاطر فرار خانوادهاش از دست داعش، گرفتار آب و غرق شده بود نیز بماند که همه اینها با سکوت حیرتآوری روبهرو شد از جنس: تو کز محنت دیگران بیغمی/ نشاید که نامت نهند آدمی.
از سه زنی که گفته شد؛ مرحومه میترا استاد توسط همسرش که وزیر و شهردار دولت و شورای شهر اصلاحات و اعتدال بود به ضرب گلوله به قتل رسید و رسانههای زنجیرهای تا حد مهدورالدم بودن مقتوله پیش رفتند و نسبتهایی به او دادند که فقط باید در محکمه عدل الهی پاسخ دهند. مراجعه به آرشیو رسانههای طیف اصلاحطلب و مجموعه سران بیانیهنویس و فرصتطلب گویاتر از هر سخن و مطلبی روشنگر تراز صداقت آنهایی است که غیر از «اشکهای کبیسهای و انتخاباتی»، تبحر ویژهای در شکار و کمین گرفتن دارند. مدعیان قانون و مدنیت، که تنها وقتی منافعشان در میان باشد از کُرد میگویند، میتوانند همانگونه که برخیشان طرح عقیم کردن زنان کارتنخواب دادند یا دختر قاچاقچی وزیر خود را مظلوم بنامند یا با کفش، فرش مردم زلزلهزده را آلوده کنند به همان راحتی مقتوله بیدفاعی را وقیحانه تهمت بزنند و قاتلش را مثل یک گنجشک خیس و بیپناه بنمایانند.
در مورد مرحومه شیلر که انصافاً کار او نمادی از شرافت کُردی بود، هرگز دمی یا قلمی نچرخاندند و تحسینی نکردند. دلیلش چه بود را شاید بتوان به جای توقع آزادگی و اصالت، در بیتأثیر بودن در صندوق آراء یا موردپسند نبودن برای سفارتخانههایی که سلبریتیها را برای جشن تولد یا افطار ملکه دعوت میکنند و میکردند جست و اینکه در دفاع از حق برای آنان لقمهای گرفته یا سبیلی چرب نمیشود. همین جماعت در مورد اتفاقی که برای مرحوم مهسا امینی افتاد، چنان در وطنفروشی و عقیدهستیزی و عقدهگشایی و محکم فروکردن چنگ و دندان در تن وطن، با رسانههای دشمن رقابت کردند که دشمنان خونی و اجنبیها انگشت به دهان ماندند. رقابت در «ارزانتر فروشی وطن» بود. با تهمت زدن، دروغ گفتند و از هرچه خواستند انتقام گرفتند. همانها که میگفتند ورزش سیاسی نیست و هنر را به سیاست نیالایید، هم سیاست و هم هنر را با دروغ و نیرنگ و سیاست انگلیسی آلودند.
از دشمن توقعی نیست ولی از مدعیان جامعه مدنی و سلبریتیها که داعیه ایرانی بودن دارند هم نباید توقع داشت؟ فراتر از گزینشی کردن قانون، آیا باید بین مُردهها هم تبعیض قائل شد و آنها را درجه یک و دو کرد؟ دشمن میخواست درماندگی خود در موفقیت ایران با عضویت دائمی و بدون برجام و FATF در شانگهای و سایر دروغهای جبهه تحریف، حل چندماهه مشکل چندساله آب شرب همدان و سیستان و چهارمحال و اهواز و... و تحیرشان از عظمت اربعین را جبران و نیز سفر رئیسجمهور به نیویورک را متأثر از پروندهسازی دروغین کند و... و چه کسانی بازوی دشمن شدند. کسی که «جمهورستیزی» سران فتنه در کودتای 88 و کشتهسازی و تهمت تجاوز و مجلس ختم برای زندهها و دروغ تقلب و کشتن ندا آقاسلطان و دهها جنایت دیگر را دیده است هرگز تن به ذلت همراهی با «پراشتباهها» نمیدهد و زحمات بیدریغ نیروی خدوم انتظامی را به سفارش دشمن به باد نمیدهد. و چقدر امتحانهای خدا برای عیارسنجی، دقیق است.