kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۹۷۴۶
تاریخ انتشار : ۲۷ شهريور ۱۴۰۱ - ۲۰:۰۵
تجارت خارجی کشور خـلأ‌ها و فرصــت‌ها (بخش نخست)

تفکر برجامی با تجارت خارجی کشور چه کرد؟

 
 
 
حسن رضایی
«جنگ نفت و حملات سازمان‌یافته دشمن به مراکز صنعتی ما نشان‌دهنده این واقعیت است که استکبار جهانی می‌خواهد با تحمیل فشارهای تحمل‌ناپذیر اقتصادی، ما را وادار کند که از اعتقاداتمان صرف‌نظر کنیم. آنها می‌خواهند با اقتصاد بر اعتقاد ما غلبه کنند و انصافاً در دنیای امروز اگر همراهی برای غلبه بر ایمان و اعتقاد وجود داشته باشد، همین است و لاغیر.» حقانیت این سخنان شهید سید مرتضی آوینی که در دهه شصت نوشته شده و بعدها در کتاب بی‌نظیر «توسعه و مبانی تمدن غرب» جمع‌آوری و به چاپ رسیده است، با گذر زمان، هر روز بیش‌ازپیش به اثبات می‌رسد. چنین است که آوینی در میان ما نیست، ولی انگشت اشاره‌اش به سمت تحولات آینده، همچنان راهگشا و قابل مراجعه باقی‌مانده و خواهد ماند. جنگ اقتصادی کلیت نظام غرب با ملت ایران، طی سال‌ها و دهه‌های اخیر به نقطه اوج خود رسیده و این نه سخن ما که اعتراف خود آنها با کلید واژه «فشار حداکثری» است.
ششم بهمن‌ماه سال گذشته اما «ندپرایس» سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا طی نشست روزانه خود با خبرنگاران، با تأکید بر اینکه کارزار فشار حداکثری بر علیه ایران، یک شکست خفت‌بار بود، اظهار داشته است: «ترامپ وعده داده بود که با کارزار فشار حداکثری در برنامه هسته‌ای ایران وقفه ایجاد کند؛ ولی نتیجه معکوس داشت و موفق به تحقق این هدف نشد.» پرایس در ادامه با اشاره به اینکه دونالد ترامپ همچنین وعده داده بود با اعمال فشار حداکثری به جمهوری اسلامی، جامعه بین‌الملل را علیه ایران متحد کند که این‌گونه نشد و عکس تمامی این موارد محقق شد، تأکید کرد: «در این برهه زمانی به مذاکره مستقیم با ایران احتیاج داریم.» مجموعه این دو گزاره، به‌خوبی سمت‌وسوی کلی تحولات مربوط به تقابل مجموعه دنیای غرب با ایران اسلامی را از دهه شصت تا کنون نشان می‌دهد. واقعیت دیگری که در متن این دو روایت تاریخی پنهان است؛ اما وجود یک جنگ واقعی و مداوم بر علیه ملت ایران در میدان اقتصاد است. جنگی که هم اکنون نیز در متن آن قرار داریم.
تعاملی که گسترده و با همه دنیا نبود!
یافتن راه درست برای غلبه بر دشمن در این جنگ همه‌جانبه و تاریخی، طی‌کردن نیمی از راه فتح به‌حساب می‌آید. در مقابل، قدم گذاشتن در راه اشتباه، کوچه دادن به دشمن و نوعی حمله به جبهه خودی برای نابودکردن ظرفیت‌های کشور محسوب خواهد شد. دولت سابق به طور آشکاری معتقد بود که یگانه راه‌حل معضلات اقتصادی کشور، پناه بردن به دامن همان دشمنی است که با اصل موجودیت ما مسئله دارد و هشت سال تمام نیز، در همین مسیر و توسط دولت‌های غربی سر دوانده شد. سر دوانده شدنی که البته با رهاکردن یا توقف کارهای اساسی در داخل همراه بود و کم برای مجموعه ملت ایران خسارت نیافرید. برجام تبدیل به همه چیز دولت روحانی شده بود و تمام زوایای فعالیت‌های دولت را تحت‌تأثیر خود قرار داده بود. به صورتی که حسن روحانی به‌عنوان رئیس‌دولت، حل مشکل آب خوردن مردم را هم منوط به برجام می‌کرد. 
اما برجام چنان‌که حسن روحانی تبلیغ می‌کرد، هرگز به معنای حل معضلات اقتصاد کشور از مسیر تعامل گسترده با دنیا نبود! بلکه تلقی دولت حسن روحانی، رفع مشکلات داخلی فقط از مسیر تعامل با غرب یعنی اروپا و به‌ویژه ایالات متحده آمریکا بود. چنین رویکردی اما در حالی اتخاذ شده بود که در دنیای واقعی و طبق آمارهای رسمی، صادرات ایران به 28 کشور اتحادیه اروپا پس از اجرای برجام تا ابتدای سال 1400، کمتر از نصف صادرات ما به افغانستان بود! این در حالی است که اگر دولت روحانی واقعاً به شعار خود مبنی بر تعامل گسترده با همه دنیا جامه عمل پوشانده بود، بسیاری از معضلات اقتصادی کشور مرتفع شده بود. چرا که سهم تجارت خارجی در تولید ناخالص دنیا از رقم ۵ درصد در سال ۱۹۵۰ به بیش از ۲۰ درصد در سال‌های اخیر رسیده و حجم ظرفیت‌های مغفول موجود این حوزه در کشور ما، بی‌شمار است. 
از تحقیر به‌وسیله غرب
 تا کری‌خوانی برای شرق
تأکید بر ارتباط لوکس و بی‌ثمر با اروپا و خط قرمز کشیدن دور سایر دنیا اما در حالی انجام می‌شد که مطابق آمارهای رسمی، طی سال 96 که برجام هم ظاهراً پابرجا بوده، سهم کل کشورهای اتحادیه اروپا از صادرات غیرنفتی ایران، تنها 3.3 درصد بود. اردیبهشت‌ماه 97 و چند روز پس از خروج رسمی آمریکا از برجام، پایگاه نود اقتصادی در همین زمینه می‌نویسد: «حجم صادرات غیرنفتی ایران به اروپا طی 10 سال اخیر در هیچ سالی به دو میلیارد دلار نرسیده و در سال 96 نیز حدود 1.5 میلیارد دلار (فقط 3/3 درصد از کل صادرات ایران) بوده است. این در حالی است که در سال 96 چین 9 میلیارد دلار، امارات 6.7 میلیارد دلار، عراق 6.4 میلیارد دلار، کره جنوبی 4.3 میلیارد دلار، ترکیه 3.9 میلیارد دلار، هند 2.7 و افغانستان نیز 2.7 میلیارد دلار کالای غیرنفتی ایرانی خریده‌اند. باتوجه‌به مؤلفه‌هایی چون تراز تجاری می‌توان گفت تجارت خارجی ایران با 28 کشور عضو اتحادیه اروپا، بیش از آنکه منطق حاجی بازاری داشته باشد، به‌نوعی تحقیر کالاهای ایرانی است که آوازه آنها چون فرش، پسته، زعفران، خرما و سایر اقلام کشاورزی در جهان پیچیده است.»
با این‌همه اما دولت سابق ترمز ارتباط با سایر دنیا را به‌سختی کشیده بود و مست از هم‌نشینی با اروپایی‌ها در هتل کوبورگ و این‌جا وآن‌جا، سرگرم چاله کندن برای اقتصاد ایران و ایرانی در چاه ویل برجام بود. فروردین‌ماه سال 1400، دکتر سعید جلیلی طی نشستی با دانشجویان در همین زمینه و با اشاره به سنگ‌اندازی‌های دولت روحانی در مسیر قرارداد ۲۵ساله با چین، می‌گوید: «یکی از سؤالاتی که باید مطرح بشود این است که وقتی چین سال ۹۴ آمد این پیشنهاد را داد و اعلام آمادگی کرد، چرا تا سال ۹۹ معطل شده است؟ چه‌بسا اگر موضوع به‌موقع مطرح و پیگیری شده بود، مناسبات گسترده و سازنده اقتصادی با سایرین را هم تحت‌تأثیر قرار می‌داد و اولویت سیاست خارجی کشور تصحیح شده و چه‌بسا دشمن را در اتخاذ راهبرد فشار دچار تردید می‌کرد. اتفاقاً سؤال مهم این است که چه کسی این موضوع را به‌نحوی‌که مطلوب آمریکاست در رسانه‌‌ها مطرح کرد؟» علاءالدین بروجردی سفیر اسبق ایران در چین نیز در جایی دیگر از کارشکنی‌های مکرر دولت روحانی در مسیر سرمایه‌گذاری 50 میلیارد یورویی چین در پروژه‌های زیربنایی ایران خبر داده بود. سرمایه‌ای که پیرو همین اقدامات، هرگز به ایران نیامد!
پشت به باشگاه تحریمی‌ها 
رو به تحریم‌کنندگان
براین‌اساس، دولت آقای روحانی با اینکه شعار تعامل گسترده با دنیا را سردست گرفته بود، در واقع، تعامل اقتصادی و سیاسی با تمام دنیا به جز اروپا و آمریکا را تقریباً کنار گذاشت. سقوط نمودارهای روابط تجاری ایران با کشورهای آفریقایی، کشورهای آمریکای جنوبی، کشورهای آسیای میانه و تقریباً همه‌جا، رهاورد روشن تسلط سیاست برجامی بر سیاست خارجی کشور بود. این در حالی بود که گسترش همزمان ارتباطات تجاری با سایر کشورها و وابسته نکردن تمام اقتصاد و روان مردم به ارتباط با اروپا و آمریکا، به‌نوعی ایجاد ضمانت بقا و عملی‌شدن برای برجام هم بود. ما اما مدهوش چشم و ابروی غربی‌ها، ابداً از فرصت‌هایی که کشور داشت، بهره نبردیم. به‌عنوان‌مثال، بر اساس گزارش دیگری که اواخر سال 99 در رسانه‌ها منتشر شده است، بررسی آمارهای تجارت خارجی نشان می‌دهد کشورهای تحریم شده از سوی آمریکا (اعم از سوریه، کره شمالی، ونزوئلا، بولیوی، کوبا و لیبی) طی سال ۲۰۱۹ در حالی حدود ۴۴ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار واردات داشته‌اند که سهم کالاهای ایرانی از این واردات فقط ۲۸۰ میلیون دلار یا به عبارتی حدود 0/63 درصد از کل واردات این شش کشور بوده است.
همه اینها در حالی است که به اعتقاد کارشناسان یکی از راه‌های دورزدن تحریم‌های ظالمانه آمریکا، افزایش تعاملات تجاری کشورمان با کشورهایی است که از سوی آمریکا تحریم شده‌اند. 
گزارش دیگری که تقریباً در همان مقطع زمانی در پایگاه رسانه‌ای نود اقتصادی منتشر شده است، می‌نویسد بررسی میزان واردات ۱۰ کشور از کشورهای واقع در آمریکای جنوبی نشان می‌دهد طی سال ۲۰۲۰ این ۱۰ کشور حدود ۳۷۸ میلیارد دلار واردات داشته‌اند. بااین‌حال کل صادرات ایران به این کشورها طی سال گذشته ۱۹۰ میلیون دلار و در ۷ماهه نخست سال جاری نیز ۹۸ میلیون دلار بوده است. 
مفهوم این ارقام این است که کل صادرات ایران به آمریکای جنوبی حدود ۰۵/0 درصد از واردات این کشورها را شامل می‌شود. در بین این کشورها، برزیل طی سال گذشته حدود ۱۵۹ میلیارد دلار واردات داشته که کل صادرات ایران به این کشور ۶۸ میلیون دلار بوده است. از واردات ۵۵ میلیارد دلاری شیلی فقط ۶۸۲ هزار دلار آن کالای ایرانی بوده است. از واردات ۴۲ میلیارد دلاری آرژانتین نیز فقط ۶۳۷ هزار دلار آن از ایران وارد شده است. در سایر کشورها نیز به جز ونزوئلا که 8/1 درصد کالاهای خود را از ایران تهیه کرده، وضعیت به همین‌گونه است.
پشت به همه؛ از آمریکای جنوبی تا آفریقا
در عوض اما همزمان با سقوط آمارهای صادرات ایران به کشورهای مختلف در اثر رهاکردن همه‌جا و چسبیدن دولت سابق به اروپا و آمریکا، شهریورماه 96 اداره اطلاعات اقتصادی اتحادیه اروپا در گزارشی خبر داده است که صادرات اتحادیه اروپا به ایران در نیمه نخست 2017 رشد 37 درصدی داشته و به 4.9 میلیارد یورو رسیده است! اتحادیه اروپا در نیمه نخست سال 2016 بالغ بر 3.56 میلیارد یورو کالا به ایران صادر کرده بود. همچنین در این گزارش آمده است: آلمان بزرگ‌ترین صادرکننده به ایران و ایتالیا بزرگ‌ترین واردکننده از ایران در سه‌ماهه نخست 2017 در میان کشورهای اروپایی شناخته شده‌اند. 
صادرات آلمان به ایران در سه‌ماهه نخست 2017 با رشد 32 درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل به 650 میلیون یورو رسیده است. آلمان در ماه‌های ژانویه تا مارس سال قبل 490 میلیون یورو کالا به ایران صادر کرده بود.
همزمان با رشد واردات از کشورهای اروپایی در مقطع پسابرجام، گزارش مستند دیگری در آذرماه 99 با اشاره به نقش تقریباً هیچ ایران از بازار 520 میلیارد دلاری کشورهای آفریقایی، می‌نویسد: «در ۷ماهه امسال ایران در حالی حدود ۱۶۲ میلیون دلار به ۴۲ کشور کوچک و بزرگ آفریقایی صادرات داشته که این میزان در ۷ماهه سال ۹۸ نزدیک به ۴۰۰ میلیون دلار بوده است. به عبارتی، طی ۷ماهه امسال صادرات ایران به کشورهای آفریقایی سقوط ۵۹ درصدی داشته است. همچنین میزان کاهش صادرات ایران به برخی از کشورهای آفریقایی همچون موزامبیک، سودان و مراکش حتی به ۹۳ تا ۹۴ درصد هم می‌رسد و در برخی کشورها نیز میزان کاهش صادرات حدود ۶۰ تا ۸۰ درصد است!»