استجابت دعا در زیــر قبّه امام حسین(ع)
در حدیث است که «الدعاء تحت قبته مستجاب»، یعنی دعا زیر قبه امام حسین(ع) مستجاب است. آیا منظور از این قبّه، همان گنبد است، در حالی که در زمان معصومان چنین گنبدی وجود نداشت؟!
در منابع حدیثی، روایات متعددی ناظر به آن است که دعا در زیر قبّه امام حسین(ع) مستجاب است؛ مانند:
۱- پیامبر(ص): «حق زائر امام حسین(ع) بر خدا این است که او را عذاب نکند، دعا در زیر قبه او مستجاب است، و شفا در تربت او قرار داده شده...».[1]
۲- در یکی از زیارات امام حسین(ع) آمده است: «... السلام على من الإجابهًْ تحت قبته...».[2] سلام بر آنکه استجابت دعا در زیر قبّه او است.
۳- روایت شده است: «خداوند در عوض شهادت امام حسین(ع) چهار خصلت عطا کرده است: شفا را در تربتش نهاد، اجابت دعا را زیر قبّهاش قرار داد، ائمه بعدى از نسل او هستند، مدت زمانى را که زائرین آنحضرت براى زیارت مىگذرانند، جزو عمرشان به حساب نمىآورد».[3]
در ارتباط با این روایات باید گفت که« قبه» در روایات بالا لزوماً به معنای گنبد نیست تا این پرسش پدید آید که در زمان صدور روایات، مزار مطهر امام حسین(ع) دارای گنبد و بارگاهی نبود تا دعا در زیر آن گنبد مستجاب شود، زیرا در زبان عربی حتی به یک خیمه دایرهایشکل نیز «قبه» گفته میشود:
«القُبَّه من الخِیام: بیتٌ صغیر مستدیر و هو من بیوت العرب»؛[4] از میان انواع خیمهها، به نوع کوچک دایرهوار آن قبّه گفته میشود که چنین مدلی مورد استفاده عربها میباشد.
طبیعتاً بعد از شهادت امام حسین(ع)، بارگاه و سایبان کوچکی- حتی با گِل و نی- برای زوار حضرتشان در آنجا وجود داشت و نیز ممکن بود هر زائری- برای مدتی که در کنار قبر سیدالشهداء میماند- خیمه شخصی خود را به صورت موقت برپا میکرد.
روایات بالا که دعا در زیر قبّهًْ آنحضرت را مستجاب میدانند نیز میتواند ناظر به همین خیمهها و سایبانهای کوچک باشد و حتی اگر هیچ سایبانی نیز در آنجا نبود، باز هم اصطلاح «قبّه» در این روایات میتوانست کنایه از بخشی از آسمان باشد که بر فراز مزار آن امام قرار گرفته است.
________________
[1]. خزاز رازی، علی بن محمد، کفایهًْ الاثر فی النصّ علی الأئمهًْ الإثنی عشر، محقق، مصحح، حسینی کوهکمری، عبداللطیف، ص 16 – 17، قم، بیدار، 1401ق.
[2]. ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزارالکبیر، محقق، مصحح، قیومی اصفهانی، جواد، ص 497، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1419ق.
[3]. ابن فهد حلی، احمد، عدهًْ الداعی و نجاح الساعی، محقق، مصحح، موحدی قمی، احمد، ص 57، بیروت، دار الکتب الإسلامی، چاپ اول، 1407ق.
[4]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسانالعرب، ج 1، ص 659، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
از: اسلام کوئیست