نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
با آمریکا چند دقیقه مذاکره مستقیم داشته باشیم مشکل حل میشود!
سرویس سیاسی-
روزنامه آفتاب یزد در سرمقاله خود نوشت: شاید دهها و یا صدها سال بعد وقتی در کتابهای تاریخ میخواهند در مورد این بخش از بازه زمانی که ما در حال زندگی کردن در آن هستیم نکتهای را قلمی کنند باید بنویسند: «این افراد در بخشی از تاریخ زندگی میکردند که همواره در حال مذاکره با غرب بر سر مسائل هستهای بودند و درنهایت هم اتفاق خاصی رخ نداد !»آری؛ یعنی زمانی که تکه استخوانی از ما در خاک باقی مانده، نوادگانمان از ما بهعنوان «سلسله مذاکرهکنندگان بیحاصل» یاد خواهند کرد!!
در این مطلب آمده است: «مشکل اعظم این مذاکرات مدل مذاکره ایران و آمریکاست.دولت سیزدهم و مذاکرهکنندگان هستهای حاضر نشدهاند حتی برای دقایقی کوتاه با آمریکا بهصورت مستقیم مذاکره کرده تا برخی مسائل بهصورت رودررو حل شود.نماینده اتحادیه اروپا نیز کماکان معتقد است بسیاری از مسائل ایجادشده که لاینحل باقی مانده و یا در مسیر سختی قرار گرفته با یک مذاکره مستقیم چنددقیقهای میان مذاکرهکنندگان ایران و آمریکا قابلرفع است.»
مدعیان اصلاحات هنوز از مذاکرات بیحاصل خود (در 8 سال دولتهای تدبیر و امید) درس عبرت نگرفتهاند. آنان فراموش کردهاند که اتفاقاً در دولت مورد حمایت آنان، رؤسای جمهور دو کشور تلفنی حرف زدند و وزرای خارجه همقدم شدند و چندین بار جلسات مستقیم برگزار کردند اما سرانجام توافقی بدون تضمین عاید آنان شد؛ توافقی که به اعتراف خود مقامات دولت قبل (ظریف، عراقچی، سیف و...)، نتیجهای جز «تقریباً هیچ»، «سندی توخالی» و «نزدیک به صفر» دربر نداشت.
آنها با رویکردی سادهاندیشانه اعلام میکنند که اگر با آمریکا چند دقیقه مذاکره مستقیم داشته باشیم، مشکل حل میشود! نگاهی به اقدامات یکی دو ماه گذشته آمریکا علیه ایران (نه خیانتها و خباثتهای آنان در چهل و اندی سال گذشته) مانند لفاظیها، تشدید تحریمها و تهدیدات، دزدی دریایی، تحریک اسرائیل به خرابکاری و ترور و... نشاندهنده عمق اختلافات ایران و آمریکاست که با مذاکره چنددقیقهای هرگز حل نمیشود! چه آنکه تنها راه به تسلیم درآوردن آمریکا و مجبور کردن نظام سلطه به عقبنشینی از مواضع استکباری خود است.
این عقل علیل و الکن شماست که از درک معانی و معارف عاجز است!
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی به قلم احمد ز. از افراطیون مدعی اصلاحات و از محکومین امنیتی فتنه 88 با عنوان «موج خرافهگرایی و عقلستیزی» منتشر کرده که وی نهتنها به نظام مقدس جمهوری اسلامی و مسئولان آن بهصورت علنی توهین کرده بلکه با وقاحت تمام بیان برخی کرامات علمای نامی و تراز یک شیعه را خرافات و عقلستیزی عنوان کرده است.
گفتنی است طیف مدعی اصلاحات سابقه سیاهی در توهین به مقدسات دارد و بارها جسارت به ائمه اطهار و مقدسات را در کارنامه خود ثبت کرده است. هتاکی به مقدسات ملت ایران در میانه دهه 70 از سوی نشریاتی آغاز شده و شدت گرفت که با ادعای اصلاحطلبی و روشنفکری ارزشهای دینی و اعتقادی مردم را مورد هجمه قرار میدهند.
توهین و جسارت این جریان به مقدسات دینی با پوشش عقلگرایی و خرافهزدایی در حالی است که خط فکری، مواضع، رفتار و اقدامات این طیف در طی سالهای گذشته نشان میدهد که اتفاقاً یکی از خرافات عصر حاضر همین افراد و جریان سیاسی هستند.
درحالیکه مکتب علمای ما از آغاز تا به امروز مهد اندیشه و استدلال و عقلانیت بوده و دستاوردهای آنان در فقه و اصول و فلسفه و عرفان و... مملو از عالیترین محصولات اندیشه بشری است و گاه از بس بلند و شریف است دست افرادی به لحاظ عقلی علیل بدان نمیرسد و آن را خرافه مینامند. چنانکه پاکترین و با اخلاصترین شخصیتهای تاریخ ایران را در میان همین علما میتوان یافت که اتفاقاً یکی از مهمترین مأموریتهایشان مقابله با کارگاه خرافهسازی امثال این طیف بوده است.
اصلاحطلبان: کودکان را در فضای مجازی آلوده رها کنید
روزنامه شرق از جمله روزنامههای طیف موسوم به اصلاحطلب در شماره دیروز خود در کمال ناباوری مطلبی را علیه «اینترنت کودک و نوجوان» نوشته و آن را مرگ تدریجی اصلاحطلبان خوانده است.
در ابتدای این متن به «سندرم قورباغه پخته» اشاره شده و سپس از «مرگ تدریجی» سخن به میان آمده سات. در این متن آمده: «روز گذشته شورای عالی فضای مجازی از یکسو و دولت از سوی دیگر قدمهای این صیانت تدریجی را عیانتر کردند. دولت اینترنت کودک و نوجوان را که درواقع بدون درنظرگرفتن حق انتخاب برای شهروندان است، به اجرا درآورد و شورای عالی فضای مجازی نیز در جلسه خود بخشی از این پازل را تحت عنوان «نظام تنظیمگری» به تصویب رساند. درواقع ما با مجموعهای از رخدادها و عوامل روبهرو هستیم که هرلحظه فضا را برای تنفس سختتر، واژگان را از معنا تهی و راه را برای امیدداشتن بیشتر به اصلاح امور سختتر میکند.»
جای تأسف دارد که در کشوری با پشتوانه فرهنگی چندهزارساله و داعیهدار پرچمداری تمدن نوین اسلامی اینترنت کودک و نوجوان، آنقدر دیر و پس از حدود یک دهه از ورود اینترنت به ایران قرار است به اجرا درآید.
دراینباره باید به اصلاحطلبان که با این موضوع هم مخالف هستند و پسند آنان رهاساختن کودکان و نوجوانان در فضای مهآلود اینترنت است که در آن محتوای سالم و آلوده هر دو در دسترس قرار دارد گفت که ایکاش در این مورد دستکم به ولینعمتان خود در آمریکا و اروپا نگاه میکردید و کاش در این موارد از آنان الگو میگرفتید که از سالها قبل برای کودکان بستههای اینترنت مجزا دارند که در آن دسترسی به محتواهای غیراخلاقی مسدود شده است.
و اما در مورد این موضوع که این متن که خواهان رهاساختن کودکان در فضای ناسالم است باید گفت که بعید است خانوادهای را یافت که پدر و مادر در آن نگران فرزند خود در اینترنت نباشند و از تنظیم بستههای اینترنت سالم برای آنها استقبال نکنند.
طیف اصلاحطلب نشان داده که هرجومرج و بیقانونی در اینترنت را میپسندد چراکه در چنین شرایطی آنها میتوانند خواستههای حزبی و جناحی خویش را پیش ببرند. برای نمونه در فضای بیقانون اینترنت این طیف با ترساندن مردم و انتشار اخبار یا تحلیلهای دروغ و غیرواقعی معمولاً اسب مراد خویش را راندهاند.