سانسور رونمایی از شناور مدرن شهید سلیمانی در روزنامههای مدعی اصلاحطلبی
سرویس سیاسی-
سانسور خبرهای خوب، امیدبخش و یا دستاوردهای ملی در روزنامههای طیف موسوم به اصلاحطلب کم کم دارد به یک امر همیشگی تبدیل میشود. در آخرین مورد از این روش مذموم اصلاحطلبان شاهد سانسور خبر ساخت و رونمایی یک فروند شناور گشتی-رزمی مدرن با طراحی بدنه خاص بودیم.
شناور گشتی-رزمی شهید سلیمانی که با ظاهر مدرن خود در فضای مجازی و میان مخاطبان مورد استقبال واقع شد دو روز قبل و طی مراسمی با حضور سرلشکر باقری و سرلشکر سلامی رونمایی شد. این شناور به سبب ظاهر خاص میتواند در آبهای بسیار متلاطم تابآوری بسیار زیادی داشته باشد و همچنین قدرت مانوری آن به نسبت کشتیهای هماندازه اش بسیار بیشتر است. همچنین این شناور برای نخستین بار به سامانه پدافندی عمود پرتاب مجهز شده و در کنار اینها نیز به سامانههای جنگ الکترونیک و سامانه پرتاب موشک کروز مجهز است. چنین دستاوردی دیروز در روزنامههای طیف اصلاحطلب به کلی نادیده گرفته شد.
روزنامههای شرق، اعتماد و سازندگی به کلی این دستاورد را سانسور کردند. روزنامه مردمسالاری تنها به سخنرانی فرمانده سپاه در آئین الحاق این شناور اشاره کرد و بدون چاپ عکس یا تصویری از این شناور حتی از ذکر نام آن نیز پرهیز کرد. این در حالی است که در این روزنامهها در شماره دیروز مواردی از قبیل یک خودروی جدید ساخت چین با تصویر معرفی شده اما این دستاورد جوانان ایرانی سانسور شده است.
در میان روزنامههای اصلاحطلب تنها روزنامه آرمان ملی که با انتشار دو عکس از این شناور و خبر آن در صفحه نخست خود متفاوت از بقیه هم طیفهای خود عمل کرده است.
ادعای اصلاحطلبان: دولت روحانی يکي از مظلومترين دولتها بود!
روزنامه آرمان ملی در گزارش صفحه اول خود نوشت: «يک سال واندي از پايان دولت دوازدهم حسن روحاني ميگذرد و دولت جديدي با رويکردهاي تازه مستقر شده است. با اين حال به قرائت عدهاي دولت حسن روحاني به واسطه برخي اتفاقات ناخواسته، برخي کارشکنيها و عدم هماهنگيها يکي از مظلومترين دولتهاي پس از انقلاب است. جايي که اگر به نمودار عملکردي دولت دوازدهم نگاه کنيم و فقط پنج شنبههاي افتتاح دولت را از نظر بگذرانيم ميبينيم چه ميزان اقدامات ثمربخش و افتتاحهاي سودده در آن دولت انجام شده است. اما جداي از اين مسائل هرچند که انتقاداتي به عملکرد مخصوصا اقتصادي دولت روحاني وارد بود اما اگر به صراط عدالت پيش برويم دولت روحاني نيز با مصائب و مشکلاتي هم روبهرو بود که بر مسائل داخلي به ويژه اقتصاد کشور تاثير ميگذاشت. قدر مسلم هيچ کس فکرش را هم نميکرد که آمريکا در سال 2018 بخواهد از برجام خارج شود و تحريمهاي يکجانبه و ظالمانهاي را عليه کشورمان بازگرداند. اما شرايط به سمت و سويي رفت که وضعيت اقتصادي کشور از ارديبهشت ماه سال 97 به اين سو متلاطم شد و اتفاقاتي افتاد که کم کم نارضايتي را در پي خود آورد.»
آرمان ملی نوشت: «ماجراي ارز 4200 که به ارز جهانگيري معروف شد در حالي که خود شخص جهانگيري تاثيري در آن نداشت و اين تصويب سران قوا بود اما به نام او تمام شد. يا ماجراي افزايش قيمت بنزين و اتفاقات ناگوار آبان 98 که حسن روحاني؛ رئيس جمهور پيشين اخيرا در کتابي به آن اشاره کرده و اين طرح را نتيجه تصميم سران قوا اعلام کرده است. اينها تنها 2 نمونه از اتفاقاتي است که در دولت دوم روحاني رخ داد، همه چيز به پاي دولت نوشته شد و در نهايت دولت تنها ماند. جنگ اقتصادي منبعث از خروج آمريکا از برجام نيز يکي از مهمترين مسائلي بود که دولت روحاني را در تندباد حوادث قرار داد. هر چند که بايد اذعان داشت با همه اين احوال دولت روحاني داراي ايرادات و اشکالاتي بود که به جهت عملکرد نه چندان مثبت رخ داد. مجموع اين مسائل است که بسياري معتقدند حسن روحاني و دولتمردانش همچون جهانگيري و ظريف سينهاي مملو از اسرار و ناگفتهها دارند، هرچند که برخي نيز معتقدند که روحاني و مردانش هر آنچه بايد گفته ميشد را بايد در دولت خود بيان ميکردند نه اينکه امروز 13 ماه پس از روي کارآمدن دولت جديد مثال نوشداروي پس از مرگ سهراب باشند.»
مدعیان اصلاحات که باید پاسخگوی عملکرد گذشته خود باشند، ضمن فرار از پاسخگویی تلاش میکنند همچنان مسئولیت همه مشکلات را به گردن دیگری بیندازند. آنها میگویند در 8 سال دولتهای یازدهم و دوازدهم، ابر و باد و مه و خورشید و فلک همه مقصرند الا دولتهای مورد حمایت اصلاحطلبان! دولت روحانی تمام کشور را متوقف به برجامی کرد که وزیر خارجه و رئیسدیپلماسی آن بعد از 8 سال به عدم اطلاع از محتوای برجام اعتراف کرد و گفت: «من در مجلس گفتم در برجام کلمهی «تعلیق» وجود ندارد، اشتباه از من بود. چهار بار کلمه «تعلیق» در برجام وجود دارد.» توافقی که به زعم ظریف، عراقچی، سیف و... چیزی جز سندی «روی هوا»، «تقریبا هیچ»، «نزدیک به صفر» فرجامی نداشت. همین مدعیان اصلاحات که میگویند ارز 4200 تومانی مصوبه سران قوا بود نه جهانگیری، عکس معاون اول روحانی (اسحاق جهانگیری) را با تیتر «دلار جهانگیری» در صفحه اول خود منتشر کرده بودند.
اصلاحطلبان علیه اصلاحطلبان
روزنامه شرق در مقالهای آورده بود: «آیا برای توسعه اقتصادی، داشتن درآمد سرانه بالا و فراهمکردن حداقلهای یک زندگی مطلوب در کشور برای افراد جامعه، دچار کمبود سرمایه بودهایم که امروز در چنین شاخصهای نامطلوبی گرفتار شدهایم؟ پاسخ یقینا منفی است؛ چراکه هم از سرمایههای لازم طبیعی و پولی و هم از جمعیت درخورتوجهی برخوردار بوده و هستیم که بتوان از طریق آنان تغییرات مثبت مطلوب را در اقتصاد حاصل کرد؛ ولی در عمل میبینیم نتایج حاصلشده بههیچعنوان زیبنده این حجم از منابع در اختیار ما نبوده است.»
این متن در ادامه میافزاید: «امروز نباید با سفسطه نبود سرمایه، شاخصهای نامطلوب اقتصادی خود را توجیه کنیم. ما بنای تولیدی و صنعتی کشور را بر پایههایی گذاشتهایم که از آنها توسعه بیرون نخواهد آمد و تحریمها صرفا بر تشدید این شرایط نامطلوب افزوده است.»
آنچه در این نوشتار بر آن تاکید شده دقیقا در نقطه مقابل ادعاهای طیف موسوم به اصلاحطلب است. آنها خاصه در یک دهه اخیر دائم بر این طبل کوبیدهاند که عدم سرمایهگذاری مهمترین مانع در مسیر توسعه کشور است و سپس این عدم سرمایهگذاری خارجی را به توافق هستهای و مواردی از قبیل FATF ربط دادهاند و از آن توجیهی برای لزوم پیوستن به معاهدهای استعماری به نام FATF تراشیدهاند.
در این مقاله اما به صراحت گفته شده «امروز نباید با سفسطه نبود سرمایه، شاخصهای نامطلوب اقتصادی خود را توجیه کنیم.»
تخطئه ایران، تبرئه دشمن؛ دستور کار شبکه نیابتی اسرائیل در داخل
روزنامه پادوی اشرافیت غربگرا به جای اعتراض به کارشکنی آمریکا در مذاکرات، ایران را تخطئه میکند.
روزنامه جمهوری اسلامی که مدیریت آن متهم به عنوان دزدی و غش در معامله با مخاطبان است، دیروز در سرمقاله خود نوشت: «در عرصه مذاکرات برجامی، دو صف تشکیل شده که یکی با به نتیجه رسیدن آن موافق است و معتقد است باید هرچه سریعتر به سرانجام برسد تا جلوی زیانهای بیشتر ملت ایران از تاخیر چند ساله گرفته شود و صف دیگر برای جلوگیری از رسیدن به توافق تلاش میکند. وجود سران رژیم صهیونیستی در صف مخالفان کاملاً نشان میدهد کدامیک از این دو صف را باید حامی ملت ایران دانست... بخش دیگری از کسانی که در صف مخالفین توافق برجامی حضور دارند، مخالفان داخلی توافق هستند. تاکنون از مخالفین داخلی توافق استدلال محکمی که حاوی منافع ملی باشد دیده و شنیده نشده. حتی آنها به این سؤال که در شرایطی که دولت خودتان با توافق برجامی موافق است چرا با آن مخالفت میکنند، پاسخی ندادهاند... با توجه به اینکه دولت سیزدهم خود را مردمی میداند و اعلام کرده است که تصمیمی برخلاف منافع ملی نخواهد گرفت، انتظار عموم از دولتمردان اینست که به اما و اگرها پایان دهند و تا دیرتر نشده درباره به فرجام رساندن توافق برجامی و رفع تحریمها تصمیم قطعی بگیرند.»
در حالیکه آمریکا با عدم ارائه تضمین برای لغو تحریمها، مانع دستیابی به توافق است، مدعیان اصلاحات به عنوان شبکه نیابتی دشمن در داخل، در خیانتی آشکار و در سایه عدم برخورد امنیتی و قضایی، ایران را تخطئه میکنند. آنها به جای اعتراض به کارشکنی آمریکا ایران را در جایگاه متهم مینشانند. نتیجه روش این طیف وطن فروش و پادوی آمریکا و اسرائیل، از جمله روزنامهای که نام جمهوری اسلامی را یدک میکشد، توافق خسارت بار دیگری است که فاقد تضمین و بدون لغو تحریمهاست که آمریکا را به مکانیسم ماشه و احیای خودکار تحریمها بدون جلب نظر سایر اعضای شورای امنیت دسترسی دهد. آنها با وجود چنین خیانت محرزی، منتقدان برجام را مخالف توافق و همصدا با اسرائیل جا میزنند. این در شرایطی است که در جریان فتنه 88 نتانیاهو گفته بود اصلاحطلبان اصلیترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند و شیمون پرز اعلام کرد اصلاحطلبان به نمایندگی از اسرائیل با جمهوری اسلامی میجنگند. آنها همچنین همراه با خواست رژیم صهیونیستی، در دولت قبل و نیز اکنون، پمپاژ میکنند که باید از توانمندی موشکی و نفوذ منطقهای نیز دست بکشیم. به نکات پیش گفته این را هم باید افزود که برخی مدعیان اصلاحات که از کشور فراری هستند، در شبکههای معاند سعودی ـ اسرائیلی مشغول وطن فروشیاند. از این رو، بخشی از مدعیان اصلاحات خود همدست و نوکر رژیم صهیونیستی هستند.
گفتنی است، روزنامه جمهوری اسلامی اخیرا لزوم توافق با وجود تصریح بر فقدان ضمانت تعهدات آمریکا را پمپاژ کرد و نوشت: «خود حضرات هم میدانند که هیچیک از تعهدات طرف آمریکائی ضامن اجرائی ندارند ولی با اینحال کسی با ثبت شدن آنها در کارنامه این هیئت و کارنامه دولت سیزدهم مخالف نیست بدین امید که برجام به فرجام برسد و باز هم گرفتار امروز و فردا نشود.»
گفتمان دولت مردمی
به مذاق شارلاتانیسم رسانهای غربگراها خوش نمیآید
روزنامه اعتماد روز گذشته مطلبی با عنوان «شواهدي بر سقوط قدرت خريد» نوشت: «چرا دولت رئيسي كلافه است؟» نوشت: «اين يك واقعيت عيني است كه آقاي رئيسي در انتخابات 1400 هيچ گفتماني كه برخاسته از ايدهاي خاص باشد، نداشت... حتي اگر بخواهيم به زور براي دولت سيزدهم، گفتمان بتراشيم، حداكثر ميتوان گفت داراي يك گفتمان مخلوط (التقاطي) است.. رئيسي در 1396 به گفتمان روحاني باخت اما برايش تجربه نشد كه آن خلأ را طي
4 سال بعد پر كند. بخت، يار او بود كه در 1400 با گفتمان غالب و نامزدهاي پرقدرت مواجه نشد تا باز هم بيگفتمان بودن خود را به يك «گفتمان» مسلط و قدرتمند ببازد. عبارتهايي مثل «دولت مردمي»، «سلام بر ابراهيم» و نظاير آن حداكثر شعارهاي روبنايي و روتوششدهاي بودند كه افاده گفتمان نميكرد.»
گفتنی است این روزنامه 8 سال تمام قد حامی رئیسجمهوری بود که با یک شو انتخاباتی و بیان جملاتی مانند «من سرهنگ نیستم»، و اصرار بر «کلید» مبتنی بر یک سناریو نوشته شده از سوی یک مستند ساز و دهها و صدها وعده دروغ رای مردم را گرفت و روزی که رفت با وقاحت گفت همین که نگذاشتم قحطی شود خدا را شکر کنید.