kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۸۵۹۸
تاریخ انتشار : ۰۸ شهريور ۱۴۰۱ - ۲۲:۱۲
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

خراب­کاری‌­های 8ساله ما اصلاح‌طلبان را چرا دولت رئیسی یک‌ساله رفع نکرد؟!

روزنامه شرق در یادداشتی آورده بود: «‌راستش را بخواهید از دیروز خیلی دارم به این مسئله فکر می‌کنم که به آقای رئیسی نامه بنویسم و از او بخواهم مرا هم ببرد جایی که خودش زندگی می‌کند.»

 

سرویس سیاسی-

در ادامه این متن آمده: «واقعیت این است که آقای رئیسی در یک ایران زندگی می‌کند و ما مردم در یک ایران دیگر. در ایران آقای رئیسی کشور در بهترین حالت خودش از لحاظ مدیریت قرار دارد و حتی رکوردهایی هم در آن شکسته شده است. در ایران مردم اما وضعیت نیازی به توصیف ندارد و داریم زندگی‌اش می‌کنیم.»
طیف اصلاح‌طلب کسانی هستند که در مدت 8ساله حضورشان در قوه مجریه در دولت قبل و نیز در دوره 4ساله حضورشان در شورای شهر و شهرداری تهران در دوره قبل چنان کارنامه فضاحت باری به جا گذاشتند که حتی صدای اعتراض برخی از میان همین طیف بلند شد.
سیدابراهیم رئیسی در حالی دولت را از اصلاح‌طلبان تحویل گرفت که تنها در یک فقره آنها فاجعه‌ای به بار آورد که نتیجه آن تحویل دولت با خزاین به یغما رفته بود. سعید لیلاز، اقتصاد دانی که در دولت روحانی در مجموعه دولت حضور داشته و خودش از جمله اصلاح‌طلبان است گفته بود: دولت 80تُن طلا و 30میلیارد دلار را نابود کرد.
یکی دیگر از نتایج مدیریت اصلاح‌طلبان استقراض‌های بی‌حساب و کتاب از بانک مرکزی بود. دولت قبل که حاضر نبود در شرایط دشواری که کشور در آن قرار داشت کمی دست و پای خود را جمع کند و به قول قدیمی‌ها خودش را باریک‌­تر کند تا این‌گونه از مخارج دولت کاسته شود و این موضوع سبب می‌شد ناهمترازی بودجه هر ماهی منجر به استقراض دولت از بانک مرکزی شود که اصطلاحا به آن خلق پول می‌گویند. این استقراض‌ها اصلی‌ترین دلیل تورم‌های افسارگسیخته در 4سال دوم دولت قبل بود به طوری که در شهریور سال قبل (در زمانی که دولت رئیسی تازه قوه مجریه را به دست گرفته بود) بالاترین نرخ تورم در نیم دهه اخیر رقم بخورد که بالای 59درصد بود.
حالا دولت رئیسی در این یک سالی که کارش را شروع کرده اولا به آشفتگی و بی‌انضباطی که مدل مدیریتی اصلاح‌طلبان است پایان داده و با کاستن از مخارج دولت و انضباط مالی و نظارت دقیق توانسته به استقراض از بانک مرکزی پایان دهد که با همین موضوع تا حدود زیادی از سرعت ماشین تورمی که اصلاح‌طلبان آن را با نهایت سرعت رها کرده بودند بکاهد. چنان‌که طبق آمار بانک مرکزی دولت توانسته شتاب رشد تورم را تا 19درصد کاهش دهد و ان‌شاءالله در ماه‌ها و سال‌های آتی آن را به عددی تک رقمی برساند.
این یک نمونه را از میان آمارهای دولت مثال زدیم تا به این واسطه بگوییم اصلاح‌طلبان چگونه روزگاری با مدیریت افتضاح شان بلایی بر سر جامعه آوردند و اکنون هم که با رای مردم کنار گذاشته شده‌اند به دولت رئیسی خرده می‌گیرند که چرا نتوانسته همه خراب‌کاری‌های‌شان را جمع و جور کند.
برکناری مدیران ناکارآمد و بانیان وضع موجود عاقبت خوبی ندارد!
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی به قلم یکی از محکومین امنیتی نوشت: «اين حق طبيعي هر جرياني است كه در اداره سازمان‌ها و نهادهاي تحت اختيار خود، مديران همسو را با رعايت اصل شايستگي و تناسب براي تصدي امور به كار گيرد. اما رفتاري كه در مدت اخير در سازمان‌هاي مختلف دولتي و خصولتي و شهرداري تهران با مخالفان سياسي شده و بسياري از آنها را از كار بيكار كرده‌اند يا با برخوردهاي تند مي‌رانند، نه توجيه اخلاقي و شرعي دارد و نه مي‌توان عاقبت خوبي براي كينه‌هايي پيش‌بيني كرد كه اين‌گونه پديد مي‌آيند. جوان‌ترهاي اين جريان كه آتش تندي دارند و سوار بر خر مراد، چندان گوش‌شان شنوا نيست اما شايد لازم باشد بزرگ‌ترهاي‌شان احساس مسئوليت بيشتري كنند و جلوي اين روند مخرب را بگيرند.»
گفتنی است مدعیان اصلاحات که اکثریت مطلق دولت روحانی را در اختیار داشتند و از طرفی کارنامه فضاحت‌بار دولت قبل در کاهش ارزش پول ملی، افزایش سرسام‌آور قیمت مسکن و اجاره‌بهای مسکن، افزایش افسارگسیخته قیمت خودرو، سکه، لوازم‌خانگی، اقلام خوراکی و...همگی از نتایج حضور این جریان در قدرت بوده است، ظاهراً از مطالبه برکناری مدیران ناکارآمد منتسب به این طیف برآشفته می‌شوند.
درحالی‌که از رئیس‌دولت گرفته تا فعالان سیاسی و اقتصادی مطرح می‌کنند که نه با بانیان وضع موجود می‌توان از وضعیت موجود خارج شویم نه می‌توان با مدیریت آنان انتظار اجرای صحیح دستورات درست دولت در مناطق مختلف کشور داشت. منطق متقن در مطالبه برکناری بانیان مشکلات امروز آن است که این افراد نمی‌توانند تغییردهنده وضعیتی که به وجود آوردند باشند.
مدعیان اصلاحات باز هم در نقش شیپورچی آمریکا
روزنامه مردم‌سالاری در مطلبی با عنوان «مذاکره مستقیم، منفعت‌جویی و باج‌خواهی واسطه‌ها را حذف می‌کند» به بررسی این سؤال پرداخت که «چرا رئیسی به دیدار احتمالی با بایدن پاسخ منفی می‌دهد؟».
در این مطلب آمده است: «سید ابراهیم رئیسی معلوم است که با قاطعیت، حتی دیداری اتفاقی با جو بایدن را رد می‌کند و برای آن این دلیل را می‌آورد که « هیچ فایده‌ای مترتب بر ملاقات ما و ایشان نیست»؛ اما در ماه‌های اخیر که مذاکرات هسته‌ای در واقع بین ایران و آمریکا در جریان است، اما این دو با هم به طور مستقیم دیدار نمی‌کنند و از طریق واسطه و پیغام و پسغام کارها پیش می‌رود، بارها این سؤال از طرف صاحب‌نظران پرسیده شده که واقعا چه اصراری به این روش مذاکره است؟ و آیا بهتر نیست که دو طرف رویاروی هم بنشینند و مذاکره کنند؟! واقعا نمی‌توان منطقا منکر یا ضرری در مذاکره رودررو یافت که در مذاکره با واسطه رفع می‌شود؛ در حالی که در مذاکره رودررو این فایده وجود دارد که منفعت‌جویی و باج‌خواهی واسطه‌ها وجود ندارد و این امتیاز بزرگی است.»
مردم سالاری نوشت: «با این وصف آیا وقت آن نرسیده است که سید ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس‌جمهوری که در شرایط یکدستی حاکمیت قرار دارد، تجدید نظری در این امر انجام دهد و روندی موثرتر و مفیدتر را در مذاکره پیش بگیرد؟ به نظر می‌رسد این چیزی است که منفعت مردم ایران ایجاب می‌کند.»
مدعیان اصلاحات هنوز نمی‌خواهند باور کنند که از مذاکره مستقیم با آمریکایی‌ها نه‌تنها آبی گرم نمی‌شود بلکه آنان را در ادامه مسیر قبلی خود گستاخ‌تر می‌کند. این استراتژی تنبیهی مبنی بر عدم مذاکره مستقیم با آمریکا پس‌ازآن به‌صورت جدی در دولت سیزدهم دنبال می‌شود که آمریکایی‌ها هنوز حسن نیت و ابتکار عملی جدی از خود نشان نداده و همچنان فشار حداکثری ترامپ و تشدید تهدید و تحریم را در پیش گرفته‌اند. ترور مدافعان حرم، خرابکاری، فعال کردن صهیونیست‌ها، دزدی دریایی، ادامه خط تحریم‌ها تنها بخشی از اقدامات آنان طی ماه‌های اخیر بوده است.