kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۵۶۴۱
تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱۴۰۱ - ۱۹:۱۰
بررسی اشعار آیینی کسایی مروزی در ادبیات پارسی (با تأکید بر سروده‌های علوی وی)

چون ابر بهاری...

 
دکتر محمدجواد گودینی*
در ادب درخشان پارسی بسیار بودند سرایندگانی که شعر و سخن خویش را به مدح و بیان نیکویی‌های اهل‌بیت رسالت(ع) اختصاص داده و در میان آن سروده‌های آیینی، ذکر مناقب و فضیلت‌های امام‌المتقین علی بن ابی‌طالب(ع) 
از جایگاه ممتاز و ویژه‌ای برخوردار است؛ سرایندگانی همچون کسایی مروزی، 
ناصر خسرو قبادیانی، مولوی بلخی، خواجوی کرمانی، ابن یمین فریومدی، سید نعمت‌الله ولی، 
شیخ بهایی و... تا شاعران معاصری همچون شهریار، قیصر امین‌پور، حبیب‌الله چایچیان (حسان) و... زبان به مدح اهل‌بیت رسالت گشوده و آثارشان به نام اهل‌بیت(ع) آراسته گردیده است. (امیرمومنان علی(ع) در منظر ادیبان، ص48-43؛ مناقب علوی در شعر فارسی، ص21- 17)
مدح امام علی(ع)، گروه بسیاری از شاعران و حکیمان جهان اسلام را به خویش مشغول داشت و از جمله، ابوعلی سینا (حکیم، ریاضی‌دان، پزشک و فیلسوف نامدار جهان اسلام) که طبع شعر نیز داشته و از وی سروده‌های زیبایی نیز نقل گردیده، در رباعی جان‌افزایی چنین سروده است:
تا باده عشق در قدح ریخته‌اند
و‌اندر پی عشق، عاشق انگیخته‌اند
با جان و روان بوعلی، مهر علی
چون شیر و شکر به هم درآمیخته‌اند 
(یک قطره از دریا، ص219)
ابوالحسن مجدالدین کسایی از شاعران نامور زبان پارسی در سده چهارم هجری بوده و به سال 341 در شهر مرو (سرزمین خراسان) دیده به جهان گشود. خودش نیز در سروده‌ای به تاریخ تولدش اشارت می‌کند:
به سیصد و چهل و یک رسید نوبت سال
چهارشنبه و سه روز باقی از شوال
بیامدم به جهان تا چه گویم و چه کنم
سرود گویم و شادی کنم به نعمت و مال 
(کسایی مروزی زندگی‌نامه و اشعار، ص9)
درباره علت شهرتش به کسایی، برخی بر این باورند او بافنده یا فروشنده کَسا بوده و به این نام مشهور شده است. برخی دیگر نیز گفته‌اند در مجلس درس اساتید خود با کسا (جامه‌ای ویژه) حاضر می‌شد و برخلاف دیگر شاگردان، جامه‌ای مخصوص به خود را داشته است. (اشعار حکیم کسایی مروزی و تحقیقی در زندگی و آثار او، ص4)
پس از رودکی سمرقندی (که بنا بر گفته مشهور در سال 329 دیده از جهان فروبست)، کسایی از شاعران نامدار ادب پارسی بوده است. وی در دوران جوانی‌اش در خدمتِ بزرگان و امیران آن سامان روزگار می‌گذراند و اشعاری در ستایش آنان سرود. اما پس از مدتی این رویکرد خویش را ترک گفت ‌و ‌گوشه انزوا اختیار نمود و مسیر زهد، وارستگی و فرزانگی را در پیش گرفت و استعدادش را در سرودن اشعاری پندآمیز و حکیمانه و نیز ستایش پیامبر اسلام(ص) و اهل‌بیت طاهرینش(ع) به کار بست. وی از سرایندگان خاندان سامانی بوده و معاصر نوح بن منصور سامانی است و عتبی (وزیر دولت سامانی)، او را گرامی داشته و هدایای گرانبها به او می‌بخشید. (همان، ص36)وی از اینکه مدتی از عمر و جوانی‌اش را به امیران و صاحب‌منصبان زمان خویش خدمت کرده و زبان به ستایش آنان گشوده نیز ناخشنود بوده و آن روزگار را عمری بر باد رفته می‌داند که شایسته سرزنش است:
جوانی رفت و پنداری نخواهد کرد بدرودم
بخواهم سوختن دانم که هم آنجا بپیمودم
به مدحت کردن مخلوق روح خویش بشخودم
 نکوهش را سزاوارم که جز مخلوق نستودم 
(همان، ص5)
وی که از پارسی‌سرایان بزرگ در زمان خویش به شمار می‌رفته، در زمان خود دیوانی داشته که ظاهرا سروده‌های بسیاری را در خود جای داده بود؛ اما اکنون بسیاری از این سروده‌ها از میان رفته و به زمان ما نرسیده است. بسیاری از سروده‌های کسایی در ستایش و منقبت پیامبر اکرم(ص) و خاندان ایشان(ع) سروده شده است و کسایی را می‌توان از پیشگامان در سرودن اشعار آیینی در ادب پارسی دانست که با دلدادگی فراوان به خاندان وحی(ع)، این سروده‌های زیبا و دلنشین را خلق نموده و دریغ بسیار که بسیاری از آن سروده‌ها در گذر سالیان از میان رفته و به دوران ما نرسیده است.
او از سخن‌سرایان و سخن‌شناسان ارجمند و گرانمایه در ادبیات غنی پارسی بوده و می‌توان او را در ردیف شاعرانی همانند رودکی سمرقندی، فرخی سیستانی، عنصری، منوچهری، 
ناصر خسرو و... دانست که شالوده ادب پارسی را در سده‌های نخستین آن پی‌ریزی نموده و سروده‌های نغز و شیرینی از خود به یادگار گذاشتند. کسایی شاعری با علایق شیعی و امامی بوده و دلدادگی به خاندان وحی و رسالت(ع) در سروده‌هایش موج می‌زند و مولف کتاب «لباب‌الالباب» که دیوان او را دیده و مطالعه نموده (پیش از آنکه خیلی از اشعار وی از میان رفته و فراموش گردد) این سخن را تایید نموده است. (همان، ص19)
وی در بیان طبیعت و زیبایی‌های آن نیز اشعاری سروده و از آرایه تشبیه فراوان بهره جسته و در این روش زبردست و توانا بوده است.
کسایی مروزی در سروده‌ای مشهور در ستایش امام‌العارفین علی بن ابی‌طالب(ع) چنین گفته است:
مدحت کن و بستای کسی را که پیمبر
بستود و ثنا کرد و بدو داد همه کار
آن کیست بدین حال و که بوده است و که باشد؟
 جز شیر خداوند جهان، حیدر کرار
این دین هدی را به مثل دایره‌ای دان
پیغمبر ما مرکز و حیدر خط پرگار
عِلم همه عالَم به علی داد پیمبر
چون ابر بهاری که دهد سیل به گلزار
(کسایی مروزی، زندگی، ‌اندیشه و شعر او، ص82)
او در این ابیات، به جایگاه بی‌مانند و والای امام علی(ع) نزد پیامبر(ص) اشاره کرده و تصریح می‌نماید که پیامبر خدا(ص)، علم و دانش بسیاری را به وصی خویش امام علی(ع) داده است؛ این بیت، اشاره‌ای است به روایات بی‌شماری که درباره جایگاه علمیِ آن دروازه شهرِ علم ذکر گردیده و در مجامع روایی گردآوری شده است.
او در سروده‌ای دیگر، فضیلت برجسته امام علی بن ابی‌طالب(ع) را به شعر آورده و چنین می‌گوید:
فهم کن گر مومنی فضل امیرالمومنین
فضل حیدر، شیر یزدان، مرتضای پاک دین
فضل آن کس کز پیمبر بگذری فاضل‌تر اوست
 فضل آن رکن مسلمانی، امام‌المتقین
فضل زین‌الانبیا، داماد فخر انبیا
کافرینش خالق خلق‌آفرین از آفرین
ای نواصب گر ندانی فضل سرّ ذوالجلال
آیت قُربی نگه کن و آنِ اصحاب‌الیمین
«قُل تَعالَو نَدعُ» برخوان، در ندانی گوش دار
لعنت یزدان ببین از نَبتهل تا کاذبین
«لافَتَی الا عَلی» برخوان و تفسیرش بدان
یا که گفت و یا که داند گفت جز روح‌الامین؟
آن نبی وز انبیا کس نی به علم او را نظیر
وین ولی، وز اولیا کس نی به فضل او را قرین
آن چراغ عالم آمد، وز همه عالم بدیع
 وین امام امت آمد، وز همه امت گزین
آن قوام علم و حکمت چون مبارک پی قوام
وین معین دین و دنیا، وز منازل بی‌معین
از متابع گشتن او، حور یابی با بهشت
 وز مخالف گشتن او، وَیل یابی با اَنین
گر نجات خویش خواهی، در سفینه نوح شو
 چند باشی چون رهی تو بینوای دل رهین...
منبری کالوده گشت از پای مروان و یزید
 حق صادق کی شناسد وان زین‌العابدین؟
مرتضی و آل او با ما چه کردند از جفا
 یا چه خلعت یافتیم از معتصم یا مستعین؟
کان همه مقتول و مسموم‌اند و مجروح از جهان
 وین همه میمون و منصورند امیرالفاسقین
ای کسایی، هیچ مندیش از نواصب وز عدو
 تا چنین گویی مناقب دل چرا داری حزین؟ 
(همان، ص92- 89)
وی در این سروده نیز به مناقب اهل‌بیت(ع) اشاره کرده و برخی از فضیلت‌های امام علی(ع) را همچون نزدیکی به پیامبر(ص)، برتری امام(ع) بر همه امت (به استثنای پیامبر(ص))، آیه مباهله و حدیث مشهور سفینه به شعر آورده و بیان می‌نماید. وی همچنین تصریح می‌نماید فرمانبرداری از امام علی(ع) موجب نجات و رهایی از آتش دوزخ شده و مخالفت و دشمنی با امام(ع) نیز سبب تیره بختی و گرفتار شدن در عذاب الهی می‌گردد.
وی در پایان این سروده نیز تعریضی به ستم‌هایی که خلفای اموی و عباسی در حق اهل‌بیت(ع)، فرزندان و شیعیان‌شان 
روا داشتند زده و رفتار آن خلفا را به باد انتقاد 
می‌گیرد.
کسایی مروزی از سرایندگان قدیمی در ادب پارسی بوده که در مرحله دوم عمرِ شعری‌اش، استعداد خویش را در سرودن اشعاری نغز و زیبا در فضیلت امام‌العارفین علی بن ابی‌طالب(ع) و فرزندانش وقف نمود و سروده‌های فراوانی با گرایش‌های شیعی سروده که بخش ‌اندکی از آن به زمان ما رسیده است. لازم به یادآوری است وی در روزگاری می‌زیست که بخش بیشتر مردم زمانه وی از اهل سنت بوده و از پیروان مکتب اهل‌بیت(ع) به‌شمار نمی‌رفتند و تشیع در آن روزگار جایگاه خاصی نداشته و بسیاری از سلاطین و زمامداران، نگاه مثبتی به پیروان مکتب اهل‌بیت(ع) نداشته و روی خوش به آنان نشان نمی‌دادند. از این رو 
اهمیت گرایش‌های معرفتی کسایی و سروده‌های آیینی وی بیش از گذشته روشن‌می‌گردد.
تاریخ وفات او به درستی روشن نیست. برخی عمر او را دراز دانسته که دوران ناصر خسرو را نیز درک کرده و با وی مکاتباتی داشته است.
* نویسنده، مترجم و استاد دانشگاه 
ـــــــــــــــــــــــــــ
فهرست منابع: 
1- احمدی بیرجندی، احمد، مناقب علوی در شعر فارسی، انتشارات آستان قدس رضوی 1379
2- تجربه کار، گیتی، کسایی مروزی (زندگی‌نامه و اشعار)، انتشارات دانشگاه گیلان 1373
3- درخشان، مهدی، اشعار حکیم کسایی مروزی و تحقیقی در زندگانی و آثار او، انتشارات دانشگاه تهران 1364
4- روحانی، احمد، امیر مومنان علی(ع) در منظر ادیبان، انتشارات وثوق 1379
5- ریاحی، محمدامین، کسایی مروزی زندگی، ‌اندیشه و شعر او، انتشارات علمی 1381
6- مجاهدی، محمدعلی، یک قطره از دریا، انتشارات هجرت 1370