kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۴۹۶۱
تاریخ انتشار : ۱۳ تير ۱۴۰۱ - ۱۸:۰۳
نگاهی به اهمیت تأکید رهبر انقلاب پیرامون امیدآفرینی در جامعه (بخش پایانی)

امید؛ روزنه‌ای همیشگی به سـوی فردایـی بهتر

 
رضا الماسی
توصیه‌ من امید و نگاه خوش‌بینانه به آینده است. بدون این کلید اساسیِ همه‌ قفل‌ها، هیچ گامی نمی‌توان برداشت. آنچه می‌گویم یک امید صادق و متّکی به واقعیّت‌های عینی است. این‌جانب همواره از امید کاذب و فریبنده‌ دوری جسته‌ام، امّا خود و همه را از نومیدی بیجا و ترس کاذب نیز برحذر داشته‌‌ام و برحذر می‌دارم. در طول این چهل سال -و اکنون مانند همیشه- سیاست تبلیغی و رسانه‌ای دشمن و فعّال‌ترین برنامه‌های آن، مأیوس‌‌سازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است... شما جوانان باید پیش‌گام در شکستن این محاصره‌ تبلیغاتی باشید. در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشه‌ای‌ترین جهاد شما است. (رهبر معظم انقلاب – 31 مرداد 95)
امید، کلیدی است که در سختی‌ها و بزنگاه‌ها، روزنه‌ای باز می‌کند برای فردا. انسان و جامعه در حال حرکت که برای رسیدن به اهدافش در حال تلاش است باید مسیر باز کند و صخره و گردنه‌ها و پرتگاه‌ها را رد کند و برای اینکه پایش نلغزد، دقیق گام برداشته و تصویر آرمانی رسیدن به قله را مدام یادآوری کند.
در نقطه مقابل این حقیقت اما به تعبیر رهبر معظم انقلاب؛ بدترین بلائی که ممکن است بر سر یک نسل در یک کشور بیاید، ناامیدی است، یأس است. اینکه می‌گویند: آقا! چه فایده دارد؟ فایده‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای ندارد. این روحیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ «فایده‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای ندارد»- یأس از آینده- سم مهلک همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ فعالیت‌هاست؛ چه فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی، چه حتّی فعالیت‌های علمی، فعالیت‌های پژوهشی. امید، آن نیروی عظیمی است که انسان را پیش می‌برد.
امید و آثار آن
امید، تحفه‌ای است خدایی که روحیه تلاش و فعالیت را در بشر زنده می‌دارد. اگر امید در لحظه‌های عمر آدمی جاری نباشد، چرخ زندگی از حرکت باز خواهد ایستاد و خمودگی و عقب‌گرد، همه هستی او را فرا خواهد گرفت. امید، نیروی تحرک بخش زندگی است و بدون آن، همه انگیزه‌ها به خاموشی می‌گراید. همه احساسات و عواطف رو به سردی می‌رود و هیچ رشد و تکاملی شکل نمی‌گیرد. امیدوار بودن از همگان، نیکوست و از جوان، نیکوتر؛ زیرا توان و نشاط، مهم‌ترین عوامل امیدواری است که هر دو در نسل جوان فراوان وجود دارد.
حمزه کریمخانی، فعال حوزوی در یادداشتی با بیان این مطلب می‌نویسد: «اگر چیزی از دست داده اید یا از داشتن چیزی محروم هستید بدون نگرانی، تنها به داشته‌های مادی و معنوی خود بیندیشید. حتی در سخت‌ترین شرایط نیز داشته‌های شما بیش از آن چیزی است که ندارید. از کسانی نباشید که فقط محرومیت‌های زندگی و کاستی‌های ظاهری آن را می‌بینند. نگذارید مشکلات و گرفتاری‌ها مانع دیدن خوبی‌ها شوند و آنها را بیش از آنچه هستند، بزرگ نکنید و زیبایی‌ها و ظرافت‌های هستی و طبیعت را با چشم دل بنگرید.»
نقل است ابوهاشم جعفری، یکی از اصحاب امام‌هادی علیه‌السلام، به وضعیت سختی دچار شده بود. روزی خدمت آن حضرت رسید و نشست. پیش از آنکه چیزی بگوید، ناگهان امام به او فرمود: «کدام یک از نعمت‌های خدا را می‌خواهی شکرگزاری کنی؟» او که شگفت زده شده بود، چیزی نگفت. آن گاه امام یکی پس از دیگری نعمت‌های وی را بازگو کرد و بدین وسیله، او را به آنچه در حال حاضر داشت، آگاه کرد. (بحارالانوار، ج 50، ص 129، ح 7)
کریمخانی در توضیح این روایت اظهار می‌دارد: «این کار امام، فشار روحی و روانی وی را به شدت کاهش داد و او را از سستی و ناامیدی دور کرد؛ زیرا او به خوبی دانست آنچه دارد، بیش از چیزی است که ندارد.»
او می‌افزاید: «در برابر دشواری‌ها و مصیبت‌ها، نباید بی‌تابی کرد؛ زیرا با این کار، نه تنها گرفتاری انسان برطرف نمی‌شود، بلکه رنج و نگرانی وی
دو چندان می‌شود و ناامیدی در او فزونی می‌یابد. حال آنکه در پرتو صبر و سپاسگزاری، راه گذر از سختی‌ها و مشکلات برای آدمی، هموار و گشایش و آرامش بر زندگی او حاکم می‌شود.»
در روایتی آمده است: «روزی شخصی خدمت امام صادق علیه‌السلام رسید و از گرفتاری و رنج شکایت کرد. حضرت به او فرمود: بردبار باش که خداوند به زودی مشکلات تو را حل خواهد کرد. چیزی نگذشت که گرفتاری آن شخص به گشایش تبدیل شد». (اصول کافی، ج 2، ص 346)
به خدا توکل کنیم
همواره پیشوایان دین اسلام، در آیات و روایات بر این اصل مهم تأکید می‌کنند که در همه
فراز و نشیب‌های زندگی، به خدا توکل و دست نیاز به آستان او دراز کنید؛ که بی‌گمان، سختی‌ها و گرفتاری‌های آدمی به سبب توکل بر خدا در زمانی معین برطرف خواهد شد.
کریمخانی، پژوهشگر حوزوی معتقد است: «سرگذشت انبیای الهی گواه این مطلب است که اعتقاد راستین به خدا و توکل کردن به او در مشکلات، روحیه امید و هدفمندی را در انسان‌ها بالا می‌برد و آنها را به سعادت و پیروزی نزدیک می‌سازد. هر کس به خدا توکل کند، او برایش کافی است. با توکل به خدا، آدمی به منبع قدرتی بی‌پایان پیوند می‌خورد و بدین گونه، دشواری‌ها و نگرانی‌ها در نظرش کوچک و ناچیز می‌شود، ناامیدی از وجودش رخت می‌بندد و آرامش، رضایت، نشاط و پویایی نصیب او می‌گردد.»
آیا تا به حال به ماهیت گرفتاری‌ها و دشواری‌ها فکر کرده‌اید؟ کریمخانی با طرح این سؤال ادامه می‌دهد: «شاید سختی‌ها آن قدر هم که فکر می‌کنید، بد نباشند. آیا هرگز شهامت این را دارید که بلاها را دوست خود بدانید؟ آری، هر کار این هستی حکمتی دارد که همه ما از آن بی‌خبریم. حکمت و مصلحتی که جز قادر یزدان ازآن آگاه نیست و بنده او تنها ظاهر را می‌بیند.حال آنکه خداوند متعال در قرآن مجید می‌فرماید: «چه بسا چیزی ناخوشایند شما باشد، درحالی که به سود شماست و چه بسا چیزهایی که خوشایند شماست، ولی به زیان شما تمام می‌شود.» (بقره: 216)
این فعال حوزوی می‌گوید: «هیچ گاه صلاح‌دید
خود را صرفاً در آسایش و راحتی جست وجو نکنید. گاهی اوقات، سختی‌ها، منفعت‌آورند و راحتی‌ها، زیان بار. چه بسا گرفتاری‌هایی که آثار منفی لغزش‌های ما را از صفحه زندگی‌مان پاک می‌کنند، گاهی عامل تکامل و رشد و پیشرفتند و گاهی نیز بهانه نزدیکی و تقرب به خدا. حال آیا چنین حکمت و هدفی می‌تواند مایه ناامیدی انسان شود؟ پس بیاییم تصور خود را از سختی‌ها و مشکلات اصلاح کنیم و آنها را روزنه‌های امید و کمال بدانیم.»
امید واهی داشته باشیم یا واقعی؟
امید ‌اندکی با خوش بینی فرق دارد. اگرچه که خوش بینی بسیار برای حال خوب داشتن مفید است، اما امید بیشتر از خوش بینی، حالت فعالانه دارد.
سعید عباسی، فعال فرهنگی در این باره می‌گوید: «امید به آینده به ما انگیزه می‌دهد که کارهای مثبت بکنیم، کارهایی که ما را به نتایج مثبت می‌رساند. احساس امیدواری به ما این امکان را می‌دهد که وقتی با چالش رو‌به‌رو شدیم، برایش برنامه داشته باشیم. به این ترتیب احتمال موفقیت ما بالاتر می‌رود.»
او می‌افزاید: «امید واقعی یعنی برایش تلاش همه‌جانبه هم بکنیم. امید حقیقی تهدید‌های واقعی موجود را در نظر می‌گیرد و تلاش می‌کند بهترین راه برای عبور از میان آنها را پیدا کند. در حالی که امید واهی منجر به انتخاب‌های افراطی و تصمیم‌گیری‌های اشتباه می‌شود. همه ما با شکست و ناامیدی در زندگی‌مان رو‌به‌رو می‌شویم اما امید به آینده به ما کمک می‌کند تا هر مانعی را موقعیت و امکانی برای رشد و پیشرفت ببینیم. به این ترتیب هر چالشی که پیش روی ما قرار می‌گیرد را فرصت و موقعیتی خاص می‌بینیم.»
عباسی تصریح می‌کند: «بدون امید با اولین شکست یا هر وقت کارها خوب پیش نمی‌رود، به راحتی دست از کار می‌کشیم. امید به آینده به ما کمک می‌کند تا نقشه‌های گوناگونی بکشیم و آنها را پیش ببریم. امید به ما اجازه می‌دهد انتقاد‌پذیر شویم، وقتی شکست می‌خوریم ادامه دهیم و از اشتباهات‌مان درس بگیریم. امید به آینده، بهترین فرصت برای تغییر و رشد است.»
این فعال فرهنگی اظهار می‌دارد: «بیشتر مردم کلمه «تغییر» را می‌شنوند و می‌ترسند. تغییر معمولا شهرت بدی دارد، اما تغییر می‌تواند خوب باشد. مغز ما اغلب به حفظ حالت موجود تمایل دارد. اما ما باید در برابر آن مقاومت کنیم و خود را تغییر دهیم. تغییرات می‌تواند ظریف و کوچک یا بزرگ باشد. همه ما باید نوعی تغییر، چه خوب و چه بد، داشته باشیم تا به عنوان یک فرد رشد کنیم. می‌دانم چند تغییر سخت است، اما خدا به شما شرایطی نمی‌دهد که نتوانید آن را کنترل کنید.»
بیماری خودکم‌بینی
شاید بتوان یکی از مصادیق پمپاژ ناامیدی در جامعه از سوی برخی خواص را تحلیل‌های غیرواقعی از مشکلات کشور که ناشی از بیماری خودکم‌بینی است برشمرد.
فقط به عنوان نمونه؛ پس از تعطیلات نیمۀ خردادماه سال جاری، خبری موسوم به «نامۀ 61 اقتصاددان نهادگرا خطاب به مردم ایران» منتشر شد. این نامه جوی پرالتهاب ایجاد کرد و پاس‌گل شیرینی بود به دشمنان ایران و به‌خصوص ارباب جراید فارسی‌زبان انگلیسی و آمریکایی، برای تخطئۀ بیشتر و القاء ناامیدی افزون‌تر در فضای جامعۀ ایران.
تسنیم در این باره می‌نویسد: این نامه در فرامتن خود از یک «تشتّت عمیق گفتمانی» رنج می‌برد، به این ترتیب که تقریباً هیچ‌یک از نحله‌های فکری اقتصادی کشور ـ از نیاورانی‌ها تا اقتصاددانان اسلامی در دو سر طیف ـ چنین منظر وحشتناک و «در آستانۀ سقوطی از اقتصاد ایران را قبول ندارند.»
مجید شاکری، کارشناس اقتصادی در واکنش به این نامه می‌نویسد: «نوع نگاه دوستان درباره تحریم‌ها و FATF هنوز مثل 10 سال قبل است. تصور می‌کنند تحریم‌ها به دلایل سیاسی امنیتی وضع شده‌اند و اگر مثلا سیاستمدار «زورآزمایی در عرصه بین‌المللی» نکند لابد تحریم‌ها رفع مى‌شود.»
او می‌افزاید: «مع الاسف هنوز اقتصاددانان محترم این را نپذیرفته‌اند که بخشی از بار رفع تحریم‌ها با آنهاست، و مسئله صرفا این نیست که آنها به سیاستمدار دستور دهند که تحریم‌ها را رفع کند.»
نمونه‌هایی از این دست همچون عملکرد یکی از برنامه‌های خبری تحلیلی سیما در واکنش به دستگیری دزدان صندوق امانات بانک ملی که مورد انتقاد رهبر انقلاب و عذرخواهی رئیس‌سازمان صدا و سیما نیز قرار گرفت و... نشان می‌دهد همه به خصوص نخبگان باید به موضع‌گیری‌های خود دقت بیشتری داشته باشند تا ناخواسته در مسیر اهداف دشمن و در راستای امیدزدایی از جامعه گام برندارند.