ورزش دلالزده را چگونه باید از چنگال نابکاران نجات داد؟!
سرویس ورزشی-
هر وقت لیست بازیکنان دعوت شده به تیم ملی اعلام و در رسانهها منتشر میشود،کسانی که مسائل فوتبال کشور را به شکل حرفهای و دقیق دنبال میکنند، با یک نگاه به آن متوجه خیلی از نکات میشوند. مثلا خیلی زود متوجه میشوند این لیست اشکال دارد و رد پای جریانات دلالی در آن پر رنگ است. متوجه میشوند لابهلای اسامی بازیکنانی که کسی در شایستگی آنها برای پوشیدن پیراهن تیم ملی شکی ندارد، اولا کسان دیگری هم وجود دارند که صاحب آن شایستگی و لیاقت هستند، اما دعوت نشدهاند و ثانیا دو یا چند نفر هم به تیم ملی فراخوانده شدهاند که اگر نگوییم جزو بازیکنان ضعیف لیگ هستند اما بازیکنانی معمولی محسوب میشوند که به زحمت، بازی در تیم باشگاهی شان را برای خود تضمین میکنند.
مثلا باید بازیکنی مصدوم یا مشمول خدمت شود، یا دنبال « نخود سیاه» فرستاده شود تا او فرصت بازی در تیم خود را پیدا کند و بعد با دو سه تا بازی همراه با اشکالات فنی وتکنیکی و... به سرعت جزو بازیکنان دعوت شده و درکنار بازیکنان زبده و لایق قراربگیرد و باز خیلی زود معلوم میشود جریان دلالی تا آنجا در تیم ملی نفوذ و برکار و بار مربیان و کادر فنی این تیم تسلط دارد که اگر بعضی از بازیکنان مورد نظر آنها دست به هر کار و مفسده و خلافی بزنند، کسی را جرات و یارای برخورد با آنها نیست و...
بعد هم که خیلی زیر فشار قرار بگیرند دغلکارانه و فریبکارانه، یک تنبیه تشریفاتی - مثلا محرومیت از دو بازی دوستانه تیم ملی- برای آنها در نظر میگیرند و... دغلی و فریبکاری وقتی ثابت میشود که میبینیم اسم آن بازیکن خاطی مثلا محروم و تنبیه شده، جزو مسافران سفر رسوای کانادا قرار دارد و از نظر حامیان مفسد و دلالان مسلط بر کار و بار تیم ملی، این عزیزکرده، حتی از یک سفر خارجی هم نباید محروم باشد و ...!
باز هم حرف ماههای اخیر خود را تکرار میکنیم که فوتبال ما گرفتارتر از همیشه شده و تیم ملی و کادر فنی آن در تسلط جریانات مفسد دلالی است و در این باره ما به وظیفه خود عمل کرده و در حد توان باندها و عناصر و سایتها و رسانههایی که حیثیت ملی ورزش ما را به بازی گرفته و حرمت تیم ملی فوتبال را با انواع مفاسد و قبح شکنی و خلافکاری و کثافتکاری و... لگدمال کردهاند، رسوا میکنیم.
حرف از « حرمت» به میان آمد. یاد حرفهای وزیر ورزش افتادیم که چند روز پیش در مجمع کمیته ملی المپیک مطرح کرده بود، مجمعی که معلوم نیست(البته خوب هم معلوم است!) که چرا انتخابات ریاست کمیته ملی المپیک را برگزار نمیکند. راستی که عجیب ورزش مملکت، بازیچه دست صاحبان تفکرات کوچک و خودخواهانه قرارگرفته است! انتخاباتی که قرار بود ۱۷ اسفند سال گذشته(۱۴۰۰) برگزار شود، چرا و به کدامین دلیل موجه و مستدل عقب افتاده است؟ چه کسی و کدام مسئول در این باره باید پاسخ منطقی و قانعکننده(و نه سیاهکارانه) بدهد و... در این باره به وقت خود، اگر عمری باشد و فرصتی، باز هم خواهیم نوشت.
صحبت از «حرمت» و حضور وزیر ورزش و حرفهای وی در کمیته ملی المپیک بود. ایشان در آن صحبتها راجع به اینکه ورزش دنیا به بلوغ رسیده و ما هم باید بیشترین تلاش خود را به کار ببندیم و اینکه ورزش ایران محترم است و... حرف زده بود. این حرفها را وزیر ورزش در حالی میزند که بزرگترین توهینها به ورزش کشور میشود.
در فراز آغازین مطلب، درباره آنچه بر سر فوتبال ایران آورده و میآورند، تلویحا و صریحا به نکاتی اشاره کردیم. از این مسائل حتما وزیر ورزش، بهتر و بیشتر از ما اطلاع دارد(و اگر اطلاع نداشته باشد که وای به حال این ورزش و مدیران آن!) و نکته سؤال برانگیز و عجیب این است که چرا ایشان برای دفع این توهینها و برخورد با اهانت کنندگان بیشرم و جلوگیری از منافع نامشروع و تحقق اهداف کوچک و پست آنها، گامی برنمی دارد؟!
آری، ورزش ایران محترم است و باید احترام آن حفظ شود اما حفظ و رعایت این احترام در گروی هشیاری و پاسداری اهالی ورزش، خاصه متولیان و مدیران ورزش است. از قدیم گفتهاند «با حلوا حلوا کردن، دهان شیرین نمیشود». با «احترام، احترام» گفتن و حرف از «محترم بودن»، احترام و حرمت ورزش حفظ نمیشود. طمعکاران و فرصتطلبانی که اصلا معنای «حرمت» و « احترام» را متوجه نمیشوند و جز منفعت و خور و خواب و سفر و... هیچ چیز دیگری برایشان ارزش و معنی ندارد، با حرف زدن از حرمت و احترام، سرجای خود نمینشینند و دست از اخلال و مفسده انگیزی بر نمیدارند.
از آقای سجادی که به حق، درباره لزوم احترام و حرمت ورزش(و در واقع جامعه ورزش) سخن میگوید میپرسیم، طی این چند ماه که یواش یواش دارد به یک سالگی نزدیک میشود جهت ارتقای وضع اخلاقی و تامین حرمت ورزش چه کردهاید؟ کدام اقدام عملی و ملموس را در این باره انجام داده اید؟ معاونت فرهنگی شما(با شخص، کاری نداریم) کدام برنامه کارساز را در جهت حاکم کردن تدریجی فرهنگ پهلوانی و منبعث از ارزشهای ملی- اسلامی انجام داده است؟ برنامه این معاونت برای تقویت «هویت ملی» نزد جامعه ورزش، خاصه ورزشکاران و جوانان علاقهمند چیست؟ جنابعالی برای مقابله با باندهای فاسد و جریانات مخل رخنه کرده در ورزش چه کردهاید و چه دستوراتی دادهاید؟
یادمان نرفته آقای وزیر در اولین اظهارات خود پس از گرفتن رای اعتماد نمایندگان مجلس گفت: «من دونده استقامت بودم، خستگی سرم نمیشود، یکی از مهمترین دغدغههایم «عدالت محوری» است. عدالت را باید در همه جای ورزش جاری کنیم...» امیدواریم ایشان هم این اظهارات خود را فراموش نکرده باشد.
آقای وزیر هم مثل همه میداند که حرف زدن از حق و عدالت و احترام و نظایر آن، آسان است اما با حرف زدن، هیچ اتفاقی نمیافتد سهل است، وقتی عملی مطابق با آن حرفها صورت نگیرد و بدتر از آن، خلاف آن حرفها عمل شود، اتفاقات منفی هم افزایش پیدا میکند. برای همین است که کتاب مجید به «مومنان» چنین خطاب میکند که: «یا ایها الذین آمنوا لم تقولون ما لاتفعلون». یعنی:«ای مومنان چرا حرف میزنید و عمل نمیکنید»؟!
اینها را نوشتیم تا بگوییم در این ورزش «دلال زده» و گرفتار که مورد هجمه بیامان باندهای فرصتطلب و منفعت جو و قالتاق قرار گرفته، حرفهای تکراری و کلیشهای زدن و شعارهای بیعمل دادن، کافی است و مسئولان ورزش و همه کسانی که هنوز به رسیدن به یک «ورزش سالم و با کلاس» امیدوار هستند باید عملا وارد گود شوند و در یک مبارزه بیامان و خستگی ناپذیر، ورزش گرفتار و رشتههایی مثل فوتبال را از چنگال نابکاران و مفسدان نجات دهند و البته بدیهی است تا این اتفاق نیفتد و فضای ورزش، سالم و مکانیزم جذب و دفع آن اصلاح نشود، حال و وضع ورزش بهبود که نخواهد یافت هیچ، به مراتب از این هم بدتر میشود.