برخورد دوگانه با داعش؛ حامیان دیروز، دشمنان امروز (تفسیر سیاسی )
محمدرضا کلهر
از زمانی که گروه تروریستی داعش هدف خود را ایجاد خلافت اسلامی در عراق و شام اعلام کرد و برای این منظور برخی از شهرهای عراق را علاوه بر مناطق شرقی سوریه تصرف کرد مواضع برخی کشورها نسبت به این گروه تغییر کرده است. رسیدن تروریستهای داعش به شهر اربیل در شمال عراق آغاز این تغییر رویکرد بود چرا که به خط قرمز آمریکا در عراق نزدیک شده بودند و منافع این کشور را به صورت مستقیم مورد تهدید قرار میدادند. باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در سخنرانی خود به مناسبت 11 سپتامبر نیز استراتژی خود را برای برخورد با داعش اعلام و بر ائتلاف 40 کشور جهان برای نابودی داعش تأکید کرد. از سوی دیگر شش کشور حاشیه خلیج فارس نیز به همراه مصر، ترکیه، عراق، لبنان، اردن و آمریکا با شرکت در کنفرانس جده در عربستان راههای برخورد با داعش را بررسی کردند. حال مسئله اصلی این است که چه اتفاقی افتاده که حامیان دیروز داعش به دنبال نابودی این گروه هستند؟
در مورد چرخش عجیب محور عربی- غربی در مورد داعش نکات زیادی وجود دارد. شاید برخی از واقعگرایان بر روی «منافع» تأکید داشته باشند و این چرخش را منطبق با منافع غربیها تحلیل کنند. استدلال آنها نیز احتمالاً این خواهد بود که زمانی داعش ابزاری برای کسب منافع بوده و بنابراین حمایت از آن کاملاً منطقی بوده است. اکنون نیز آن ابزار کارایی خود را از دست داده و بنابراین باید نفی شود. استدلالی که میتواند با واقعیتهای موجود نیز همخوانی داشته باشد.
اما در این مطلب از زاویه دیگر سعی میشود موضوع بررسی شود. واقعیت آن است که از آغاز هزاره جدید نیروهای همپیمان آمریکا نتوانستهاند در نزد افکار عمومی کارنامه قابل قبولی از خود در مواجهه با تروریسم بر جای بگذارند. بزرگترین افتخار اعلامی ناتو و ائتلاف بینالمللی تحت رهبری آمریکا در مبارزه با تروریسم نابودی القاعده در افغانستان است. اما این مسئله تنها نزد آنها یک افتخار است و بنابر نظر اکثر ناظران منطقهای حمله ناتو به افغانستان نه تنها باعث نابودی القاعده نشد بلکه بذر تروریسم را در تمام منطقه پراکنده کرد.
در مورد برخورد با داعش نیز آنها صرفاً به دنبال کسب اعتبار از دست رفته نزد افکار عمومی هستند و گرنه با فرستادن چند جنگنده و برگزاری چند کنفرانس نمیتوان با تروریسم جنگید. اوباما در حالی بر مبارزه با تروریسم و داعش تأکید میکند که هیچ کدام از کشورهایی که در دنیای واقعی پرچمدار مبارزه با داعش هستند در ائتلاف مد نظرش جایی ندارند. ایران، سوریه و روسیه کشورهایی هستند که در هر ائتلافی برای مبارزه با داعش باید وجود داشته باشند. در سه سال گذشته ایران بیشترین حمایتها را از اقدامات ضد تروریسم و داعش انجام داده است. سوریه نیز بیش از سه سال است که با داعش در حال نبرد است و بیشترین هزینههای تروریسم داعش متوجه سوریه بوده است. روسیه نیز در طی بحران سوریه همواره از جنگ ارتش سوریه با داعش حمایت کرده است.
حال اگر در ائتلاف 40 کشور به رهبری آمریکا نگاهی بیندازیم متوجه خواهیم شد که ترکیب آن به چه صورت است: آمریکا که بنابر اعتراف هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا در شکلگیری داعش نقش ایفا کرد، عربستان سعودی در طی سه سال گذشته میلیونها دلار کمک مالی به داعش کرد و هزاران جنگجو برای این گروه فرستاده است، قطر از جمله کشورهایی است که در تجهیز و تأمین منابع مالی و تسلیحاتی نقش پررنگی داشته است، این کشور ارتباط بخصوصی با داعش، القاعده و جبهه النصره دارد.
10 تن از اعضای ارتش لبنان در گروگان النصره هستند قطر به عنوان دولت در این قضیه میانجیگری میکند معنی این امر این است که این کشور با گروه داعش ارتباط دارد. کشور دیگر ترکیه است که حتی مقامات این کشور رضایت چندانی به حضور در این ائتلاف ندارند اما آمریکا تمام تلاش خود را برای حضور این کشور در ائتلاف به کار بسته است. ترکیهای که حتی در کنفرانس جده حاضر نشد بیانیه ضد داعشی را امضا کند. مرزهای ترکیه و سوریه بنابر شواهد موجود در اختیار داعش است. در همین ارتباط محمدصالح صدقیان از کارشناسان عرب در مصاحبه با سایت بصیرت حقایقی از روابط ترکیه و داعش را آشکار کرده است؛ عناصر داعش در داخل ترکیه رفت و آمد دارند حتی در ورودشان به عراق هم ترکیه دخالت داشت. حتی سیاسیون داعش و گروههایی مثل الجیش المجاهدین که با داعش زیر نظر حزب بعث همکاری میکردند مسئولانشان در ترکیه زندگی میکنند. رهبران اینها چندین حساب بانکی در ترکیه دارند که دارایی آنها به میلیونها دلار میرسد.
ترکیب کشورهای موجود در ائتلاف جهانی مبارزه با داعش هدف بانیان آن را به خوبی مشخص میکند. در این ائتلاف بیشترین بار مسئولیت بر عهده کشورهایی گذاشته شده است که در تأسیس و تقویت داعش بیشترین نقش را داشتهاند. بنابراین در شرایط کنونی که اقدامات وحشیانه تروریستهای داعش قلب هر انسانی را جریحهدار کرده است دیگر امکان حمایت از این گروه وجود ندارد و حامیان آن باید به نوعی اعتبار از دست رفته خود را به دست بیاورند و بهترین اقدام ممکن در این مورد تشکیل ائتلاف علیه تروریستهای داعش است. ائتلافی که با ظواهر زیبا و فریبنده سعی دارد افکار عمومی را بار دیگر بفریبد، غافل از اینکه این حربه قدیمی دیگر کارایی لازم را ندارد. حتی برخی از اعضای قدرتمند این ائتلاف نیز نتوانستهاند این «شوی سیاسی» را به عنوان وسیلهای برای بازگرداندن اعتبار از دست رفته خود قبول کنند و مخالفت خود را با اعزام نیرو به عراق و سوریه برای نبرد با داعش اعلام کردهاند.
حال باید منتظر قدمهای بعدی این ائتلاف بود؛ ائتلافی که نیازی به آزمون برای کارایی یا عدم کارایی ندارد چرا که پیش از این نیز در صحنه بینالملل چنین ائتلافهایی به بهانه نبرد با تروریسم تشکیل شدهاند و نتایج آن برای همگان کاملاً مشخص است!