اندر پرهیز از تکروی در رسمالخط
محمد کاظم کاظمی
بسیار رنجبار است خواندن مطالب کسانی که پی هم هنجارگریزیهای خود در حوزه رسمالخط را به رخ خواننده میکشند. گویا برای این مینویسند که نشان دهند که آنان «استخوانهایش» را «استخوانهایاش» مینویسند یا «زندگیِ من» را «زنده گیی من» و «آبگینه» را «آبگینه» مینویسند.
کار اینان مثل رانندهای است که پی هم ترمزهای بیجا بگیرد؛ بدون دلیل برفپاککن روشن کند و مارپیچ حرکت کند تا نشان دهد که رانندهای متفاوت است، یا خودرو متفاوتی دارد. نه برادر (یا خواهر!) تو باید طوری رانندگی کنی که سرنشینان دیگر، به قول معروف، آب در دلشان تکان نخورد. اصلاً فکر نکنند که در حال حرکتاند.
سعی نکنیم مرتباً مخالفت خود با قواعد عمومی نگارش را به رخ خواننده بکشیم. خواننده میخواهد از مطلب ما لذت ببرد. به این خواست او احترام بگذاریم. با حروف و کلمات، به ذهن او شلیک نکنیم. کاری کنیم که مطلب را نرم، راحت و بدون شوک بخواند، شوکهایی که نشانه اختلاف در قواعد رسمالخط باشند. کاری کنیم که خواننده اصلاً متوجه نشود که موضوعی به نام قواعد رسمالخط و اختلافنظرها در این قواعد وجود دارد.
راه این کار هم همسویی با عادت و هنجار عمومی جامعه باسواد است. این هنجار را هم باید مؤسسات و نهادهای متولی زبان و ادب فارسی (فرهنگستانها، نهادهای علمی و آموزشی رسمی و معتبر) شکل دهند، نه منِ شاعر یا نویسنده.
خلاصه برادر یا خواهر شاعر یا نویسنده! سعی کن شعر و داستان خوب بنویسی. خودت را درگیر رسمالخط نکن؛ به فکر محتوا و ارزش هنری اثر خودت باش. رسمالخط برای خودش متولی دارد، متولیانی دانشمند و باتجربه که در این امور از من و شما بهتر میفهمند.