تفسیر انحرافی ظهور و مهدویت(پرسش و پاسخ)
پرسش:
براساس روایات، امام زمان(عج) هنگامی ظهور میکند که زمین پر از ظلم و جور و نابرابری و فساد شده باشد، در اینجا این سوال مطرح میشود که آیا اقدامات و مبارزات مردم متدین و طالب اصلاح در زمینه بسط و گسترش عدالت و سرکوبی ظلم و فساد عملا در راستای ایجاد تاخیر در ظهور حضرت مهدی(عج) قلمداد نمیشود؟ به تعبیر دیگر آیا منتظران ظهور حضرت حجت میبایست در زمین تلاش کنند تا ظلم و فساد زیاد شود و آن حضرت زودتر ظهور کند؟
پاسخ:
تفسیر غلط و انحرافی از ماهیت ظهور حضرت مهدی(عج)
برداشت قشری و سطحی عدهای مردم از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود، این است که این قیام ماهیت انفجاری دارد و فقط و فقط از طریق گسترش و اشاعه و رواج ظلمها، تبعیضها، اختناقها، حقکشیها و تباهیها ناشی میشود. یعنی در واقع نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است.
آنگاه که صلاح و درستکاری به نقطه صفر برسد و حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد و باطل یکهتاز میدان گردد و جز نیروی باطل حکومت نکند و فرد صالحی در جهان یافت نشود، این انفجار رخ میدهد و دست غیب برای نجات حقیقت و نه اهل حقیقت(زیرا حقیقت طرفداری ندارد) از آستین بیرون میآید.
بنابراین هرگونه اصلاح و مبارزه با ظلمی محکوم است. زیرا هر اصلاح و مبارزه با ظلمی یک نقطه روشن است و تا در صحنه اجتماع نقطه روشنی است دست غیب ظاهر نمیشود. برعکس هر گناه و هر فساد، ظلم، تبعیض، حقکشی و هر پلیدی به حکم اینکه مقدمه اصلاح کلی است و انفجار را قریبالوقوع میکند روا و جایز است! زیرا «الغایات تبرر المبادی» هدفها وسیلههای نامشروع را مشروع میکند! پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه فساد است، و در اینجا گناه هم فال است و هم تماشا! هم لذت و کامجویی است و هم کمک به انقلاب مقدس جهانی امام مهدی(عج)! این گروه طبعا به مصلحان، مجاهدان آمران به معروف و ناهیان از منکر با نوعی بغض و عداوت مینگرند. زیرا آنان را از تاخیراندازان ظهور و قیام مهدی موعود(عج) میشمارند. به عکس اگر خود هم اهل گناه نباشند، در عمق ضمیر و اندیشه، با نوعی رضایت به گناهکاران و عاملان فساد مینگرند، زیرا اینان مقدمات ظهور را فراهم میکنند!
تفسیر صحیح ماهیت ظهور امام مهدی(عج)
آموزههای وحیانی اسلام و قرآن کریم تفسیری در جهت عکس دیدگاه انحرافی ارائه میدهد. براساس این دیدگاه ظهور مهدی موعود، حلقهای از حلقات مبارزه اهل حق و اهل باطل است که به پیروزی نهایی اهل حق منتهی میشود. سهیم بودن یک فرد در این سعادت موقوف به این است که آن فرد عملا در گروه اهل حق باشد. آیاتی که بدانها در روایات اسلامی استناد شده است نشان میدهد که مهدی موعود(عج) مظهر نویدی است که به اهل ایمان و عمل صالح داده شده است. مظهر پیروزی نهایی، اهل ایمان و تقوا است. ظهور مهدی موعود منتهی است بر مستضعفان و خوار شمردهشدگان، و وسیلهای است برای پیشوا و مقتدا شدن آنان و مقدمهای است برای وراثت آنها و خلافت روی زمین. ظهور مهدی موعود، تحقق بخش وعدهای است که خداوند متعال از قدیمترین زمانها در کتب آسمانی به صالحان و متقیان داده است که زمین از آن آنان است و پایان آن تنها به صالحان و متقیان تعلق دارد. حدیث معروف «یملأالله به الارض قسطاً و عدلاً بعد ما ملئت ظلماً و جوراً» نیز شاهد این تفسیر صحیح است نه مدعای آن گروه انحرافی در این حدیث نیز روی ظلم تکیه شده و سخن از گروه ظالم است که مستلزم گروه مظلوم است و این مفهوم را افاده میکند که قیام مهدی(ع) برای حمایت مظلومانی است که استحقاق حمایت دارند. بدیهی است که اگر گفته شده بود «یملأالله به الارض ایماناً و توحیداً و صلاحاً بعد ما ملئت کفراً و شکرا و فساداً» مستلزم این نبود که لزوماً گروهی مستحق حمایت وجود داشته باشد.
در آن صورت استنباط میشد که قیام مهدی موعود برای نجات حق از دست رفته و به صفر رسیده است، نه برای گروه اهل حق ولو به صورت یک اقلیت. شیخ صدوق(ره) روایتی از امام صادق(ع) نقل میکند که «این امر (ظهور حضرت) تحقق نمیپذیرد مگر اینکه هر یک از شقی و سعید، به نهایت کار خود برسد» (قیام و انقلاب مهدی(عج)، شهید مطهری، ص 56) پس سخن در این است که گروه سعداؤ اشقیاء هر کدام به نهایت کار خود برسند. در روایات اسلامی سخن از یاران خاص آن حضرت است که به محض ظهور امام مهدی(ع) به آن حضرت ملحق میشوند. بدیهی است که این گروه ابتدا به ساکن خلق نمیشوند و در عین اشاعه و رواج ظلم و فساد زمینههایی عالی وجود دارد که چنین گروه مخلص و با ایمان را پرورش میدهد. بنابراین نه تنها حق و حقیقت به صفر نرسیده است بلکه فرضاً اگر اهل حق از نظر کمیت قابل توجه نباشند از نظر کیفیت قطعا با ایمانترین و با تقواترین یاران آن حضرت میباشند.