پرسش:
سعادت چیست و راهکارهای وصول به آن کدام است؟
پاسخ:
هدف غایی تهذیب نفس و اخلاق فاضله
هدف و غرض از تهذیب نفس و تهذیب اخلاق رذیله که علما از آن به غایت تعبیر میکنند، این است که انسان خودش را از رذایل اخلاقی پاک کند و روحش را به فضایل اخلاقی آراسته کند، برای رسیدن به خیر و سعادت و قهراً هدف از تهذیب اخلاق رسیدن به خیر و سعادت است.
مفهوم خیر و سعادت
راجع به خیر و سعادت در میان علمای اخلاق بحثهای فراوانی شده است، که خیر چیست و سعادت کدام است. حکمای قدیم و حکمای اسلامی نظراتی در این زمینه دادهاند، که در اینجا به نحو اجمال بیان میکنیم. گفته میشود که خیر دو گونه است: اول: خیر مطلق و دوم فعل مضاف.
خیر مطلق عبارت است از «مقصود از ایجاد کل». خیر مطلق غایت غایات و نهایت نهایات است، و همه به سوی چیزی که مقصود از ایجاد کل عالم یا انسانها است، اشتیاق دارند. خیر مضاف یعنی چیزی که انسان را به خیر مطلق برساند.
مراد از سعادت این است که انسان یک حرکت ارادی انجام دهد تا به کمالی که در نهاد او قرار داده شده است برسد. یعنی انسانی سعادتمند است که حرکتهای ارادی و انتخابیاش طوری باشد که او را به کمالاتی که در نهاد او قرار داده شده است برساند. حال اگر بخواهیم به نحو فشرده و قدر مشترکی خیر و سعادت را معنا کنیم که همه بفهمند و همه کسانی که راجع به خیر و سعادت نظریه دادهاند آن را بپذیرند، چگونه آن را معنا کنیم؟ آنچه همه پذیرفتهاند این است که خیر و سعادت همان معرفت، شناخت صحیح، دریافت صحیح و همچنین فضایل و کمالات نفسانی انسانی است. که خلاصه معنای خیر و سعادت مورد اتفاق همه عبارت است از؛ «معرفت و کمالات نفسانی انسان» بنابراین هدف در علم اخلاق، رسیدن به معرفت و کسب کمالات روحی انسانی است. چرا که غایت و هدف در تهذیب نفس این است که انسان به خیر و سعادت برسد و هدف در علم اخلاق رسیدن به شناخت واقعی،دریافت واقعی و کمالات انسانی است.
بالاترین مراتب سعادت و کمال انسان
بالاترین مراتب سعادت و کمال انسان «تشبه به مبدأ» و «تشبه به الله» یا صبغهًْ الله است که تعبیر میکنند به اینکه انسان باید خداگونه شود. خداوند ذاتی دارد و مستجمع جمیع صفات جمالیه و جلالیه یا صفات ثبوتی و سلبی است. خداگونه شدن به این معنا نیست که او را از نظر ذات خداگونه شود چرا که چنین هدفی اساساً دست نیافتنی و محال وقوعی است، بلکه خداگونه شدن از نظر صفات است، یعنی اینکه انسان به لحاظ کمالات و فضایل اخلاقی متصف به صفات الهی شود.
انسانی خداگونه است که عمل او، نه برای جلب منفعت و نه برای دفع ضرر باشد، بلکه برای اینکه آن عمل شایسته است از او صادر شود، همانگونه که خالق او وقتی خلق میکند، برمبنای جلب منفعت یا دفع ضرر از خود نیست. بنابراین تمام اعمال و رفتار انسان که در رابطه با شهوت و غضب اعم از خوردن، خوابیدن، و دفع ضرر و جلب منفعت برای او است پرستش میشود، چرا که در رابطه با سیر تکاملی الیالله است، و همه این اعمال و رفتارها صورت عبادی و پرستش به خود میگیرد. امام علی(ع) میفرماید: گروهی از مردم خداوند را پرستش میکنند، اما این عبادت تجاری است (یعنی در آن سودجویی در نظر گرفته شده است) این پرستش، پرستشی سوداگرانه است که تجار این عمل را انجام میدهند. گروهی از مردم نیز از روی ترس خدا را پرستش میکنند: که اینگونه پرستش نیز پرستش سفلگان و بردگان است و گروه دیگری نیز از مردم خدا را پرستش میکنند، اما پرستش آنها از جهت شکر نسبت به خداوند است که همه چیز را از او میبینند، این عبادت، پرستش آزادگان است.
(بحارالانوار، ج 47، ص 186)