بدترین دوره برای مسکن را دولت مورد حمایت اصلاحطلبان رقم زد
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «24 سال انتظار براي خانهدار شدن» نوشت: «گزارشهاي رسمي نشان ميدهد در دهه نود شاخص توانپذيري مسكن در كشور همراستا با افزايش هزينهها و متوسط قيمت يك مترمربع واحد مسكوني، افت داشته و مدت زمان لازم براي خانهدار شدن را نيز طولانيتر كرده است... اعداد و ارقام نشان ميدهد در سال 99 شاخص توانپذيري مسكن كه همان نسبت قيمت متوسط مسكن به متوسط درآمد سالانه خانوار است، به بدترين وضعيت خود در دهه 90 رسيده است.»
گفتنی است شرایط امروز مسکن کشور، نتیجه ترک فعل دولت روحانی در کاهش قابل توجه ساخت مسکن از سال 1392 به بعد و نگرشهای لیبرالی عباس آخوندی، وزیر وقت راه و شهرسازی روحانی است، این ترک فعل که با اسم رمز تخریب پروژه مسکن مهر کلید خورد با تورم ۶۹۰ درصدی (تقریبا هفت برابری) به نابسامانی گسترده در بازار مسکن انجامید.
در این دوران تاریک بازار مسکن، اقداماتی نظیر جلوگیری از تصویب مالیات بر عایدی سرمایه به عنوان یک ابزار خارجکننده سوداگری از بازار و جلوگیری از راهاندازی سامانه ملی املاک و اسکان به عنوان زیربنای تحقق مالیات بر خانههای خالی زمینه جولان سوداگران بر بازار مسکن را مهیا کرد تا تقاضای موثر فاقدان مسکن به حاشیه هدایت شود. از سوی دیگر در شرایطی که هر روز دست دلالان برای کسب سودهای نجومی بازار مسکن مهیا میشد، به تاخیر انداختن تحویل واحدهای مسکن مهر زمینه تنگی معیشت خانوارهای کشور را فراهم میکرد.
معیارهای دوگانه اصلاحطلبان در مورد زنان
روزنامه شرق در گزارشی در شماره دیروز خود نوشت: «نمیشود درباره زنان در ایران حرف زد و به اخبار تلخ و تکاندهنده سالهای اخیر بیتوجه بود؛ اخباری که هر بار از یک نقطه از کشور برخاست و حکایت از ریختن خون یک زن داشت؛ آنهم با نام ناموس، غیرت و آبرو.»
در این باره لازم به ذکر است که در همه جای دنیا متاسفانه همسرانی هستند که همسر خویش را به قتل میرسانند. در هر حال چه مقتول زن باشد و چه مرد باعث تاسف است اما طیف مدعی اصلاحطلبی از این موضوع سوءاستفاده میکنند تا ارزشهایی مانند غیرت و آبرو را مورد هجوم قرار دهند. این همان بلایی است که بر سر ترکیه آوردند و زمانی با همین بهانه قتلهای ناموسی در حالی که ترکیه خواهان پیوستن به اتحادیه اروپا بود گفتند باید برای این موضوع فکری شود و لذا برای این کشور نسخهای فرهنگی طراحی شد که یکی از خروجیهای آن ساخت سریالهایی بود که در آن تلاش شده بود تا خیانت عادیسازی شود.
به طور قطع قتل مذموم است اما نباید به هوای عمل مذموم چند نفر ارزشهای هزاران ساله فرهنگ بشری را زیرسؤال برد و از آن طرف بام افتاد.
در ادامه نوشتار شرق آمده: «درحالیکه به نظر میرسید قتل رومینا اشرفی فجیعترین شکل زنکشی در ایران خواهد بود، خبری دیگر در زمستان امسال افکار عمومی را بهشدت متأثر کرد. عصر روز شنبه ۱۶ بهمن یک مرد جوان، سر همسر ۱۷ساله خود را با انگیزه «ناموسی» برید و در خیابان چرخاند. ویدئوی این حادثه در شبکههای اجتماعی چرخید و پلیس مدتی بعد اعلام کرد ضاربان را دستگیر کرده است؛ اما دستگیری این افراد اذهان عمومی را آرام نکرد. زنکشیهای منتسب به ناموس، اتفاق جدیدی نیست و سابقه جدیتری در ایران دارد. همانطور که در سایر کشورهای دنیا چنین جنایتهایی رخ میدهد، ایران نیز با این آسیب اجتماعی روبهرو است و هدف فعالان اجتماعی و حقوقدانان استفاده از روشهایی است که بتوان آمار این فجایع را به حداقل رساند.»
همه اینها در حالی است که وقتی یکی از اصلاحطلبان شناخته شده که در آخرین مسئولیتش از سوی شورای شهر اصلاحطلب آن زمان تهران به سمت شهردار تهران برگزیده شد همسرش را کشت افرادی این طیف از سویی و روزنامههای زنجیرهای از سوی دیگر به توجیه اقدام نجفی پرداخته و برای ارتکاب آن قتل دلیل
میتراشیدند.
با آمریکا توافق کنیم تا تحریمها رفع شود!
روزنامه آرمان ملی در مطلبی نوشت: «روشن است که طرف اصلی ما در برجام آمریکاست و ایران میتواند و باید با صرفنظر از حاشیهها و تحولات دیگر، قاطعانه با استقلال و قدرت و سرعت تصمیم خویش را نشان دهد و با آمریکا توافق کند و پیش از سال نو عیدی ایرانیان رفع تحریمها باشد.»
آرمان ملی در گزارش دیگری نوشت: «بااینحال مذاکرات وین در جهت احیای برجام و رسیدن به توافق اگر به نتیجه برسد در حوزههای مختلفی تأثیرگذار خواهد بود که مهمترین آن خروج اقتصاد کشور از زیر بار فشار تحریمها است که طبق نظرات بسیاری از کارشناسان اقتصاد کشور میتواند پس از سالها نفس راحتی بکشد. بااینحال تحول مهم اقتصادی از قبل برداشته شدن تحریمها را میتوان در صادرات و فروش بالای نفت دانست.»
مدعیان اصلاحات طی 8 سال تمام مشکلات کشور را معطل برجام و آمریکا کردند و سرآخر چیزی جز «هیچ» و خسارتهای جبرانناپذیری عاید کشور نشد. حالا که مذاکرهکنندگان بر شروط ملت ایران (لغو تحریمها، راستیآزمایی و ارائه تضمین از سوی آمریکا) پافشاری میکنند و طرفهای غربی را برای احترام به حقوق ملت ایران تحت فشار گذاشتهاند در رسانههای زنجیرهای بازهم تکرار میکنند که موشکی و منطقهای را بدهیم و با آمریکا توافق کنیم! این در حالی است که دست ایران در این دور از مذاکرات پر است و دولت فعلی معطل برجام
نمیماند.