مشکلات حکومت علوی
جواد سلیمانی
برقراری عدالت اقتصادی، اجرای یکسان حدود الهی بین فقیر و غنی، ضعیف و قوی، کوتاه کردن دست عناصر غیرخودی در حکومت اسلامی، حفظ استقلال نظام، تعقیب کردن همزمان سعادت دنیوی و اخروی آحاد جامعه و دهها اصل اساسی و آرمان متعالی دیگر، اهدافی بودند که
امام علی(ع) در راستای جامه عمل پوشاندنشان استقامت فراوان کرد. و اگرچه به صورت کامل به آنها نایل نشد، اما با استقامتش بر سر اصول و پافشاریاش بر سر آرمانهای بلند حکومت دینی، الگوی فراموش نشدنی برای حق طلبان عالم به یادگار نهاد. به طوری که سالها بعد از شهادت امام علی(ع) وقتی معاویه از دلباختگان و دوستانش در مورد اوصاف امیرمومنان(ع) میپرسید آنان روی عدل علی(ع) انگشت نهاده، عدالتگستری و دادگری آن حضرت را میستودند.
چنانکه حتی زنانی، مانند بانو «سودهًْ بنت عمارهًْ همدانی»1
و «دارمیهًْ حَجونیه»2 با شهامت، در برابر معاویه، در مورد عدل امام داد سخن سرمی دادند!
ابن تأب از علمای عصر هادی عباسی(قرن دوم هجری) مینویسد: «گروهی از مردم یک روز قبل از شهادت امام علی(ع) نزد او رفتند و همگی شهادت دادند که عایدات عمومی (فیء) آنها را افزایش داده، از مال دنیای آنان برای خود نگرفت و در اجرای احکام در مورد آنها رشوه نگرفت و از بیتالمال مسلمانان جز بهاندازه سهم خود استفاده نکرد و از مال شخصی خود نیز بیش از حد حاجت و به مقدار قناعت استفاده نکرده است».3
بدین سان امیرمومنان(ع) و خاطره حکومتش در تاریخ ماندگار شد؛ به طوری که بسیاری فهمیدند رمز مخالفتهای بیسابقه جریانها و چهرهها با حکومت علوی، بیمبالاتی نسبت به اهداف متعالی، یا نقص در برنامهریزی یا سستی در برابر موانع و مشکلات
نبود.
بلکه به علت انتخاب آرمانهای متعالی، و برنامهریزی دقیق و حساب شده و استقامتش در برابر موانع و توفیقش در راه نیل به آرمانها بود، لذا آن روی سکه افول زودهنگام حکومتش، اصالت و حقانیتش بوده نه ناکارآمدی و ضعف آن. تا جایی که مسلمانان و غیرمسلمانان سیره حکومتی دادگرانه او را ستودند و جرج جرداق مسیحی کتاب مستقلی به نام «الامام علی صوت العداله الانسانیه» در وصف عدالت امیرمومنان(ع) نگاشت.4
لکن این حکومت در عین قاطعیت و کارآمدی و توفیق بالا در اجرای عدالت مبتلا به یک دسته مشکلات درونی بود؛
نخستین مشکل حکومت امام علی(ع) گسترش نارضایتی بخش قابل توجهی از مردم بود. جنگهای داخلی جمل و صفین، توطئهها و وسوسههای منافقان و خواص اهل لغزش درباره مشروعیت این جنگها، موجب شد روحیه مقاومت در بخشی از سپاه آن حضرت افول کند و ایشان را وادار به پذیرش آتشبس و مذاکره با معاویه کردند.
بعد از مذاکرات و بینتیجه ماندن مذاکره، نارضایتی عمومی گسترش یافت و نافرمانی از دستورات امیرمومنان(ع) بیشتر شد و معاویه از این فرصت استفاده کرد و دست به حملات پیدرپی و غارت شهرها و مناطق تحت فرمان حکومت امام علی(ع) زد، تا جایی که ناأمنی در قلمرو حکومت حضرت
گسترش یافت.
فرماندهان معاویه از جمله ضحاک بن قیس فهری به اطراف کوفه، نعمان بن بشیر انصاری به عین التمر، سفیان بن عوف غامدی به انبار و بسر بن ارطاه به یمن و.... حمله نمودند و شهرهای قلمرو حکومت حضرت را غارت و اموال مسلمانان و اهل ذمه را تاراج کردند. مصر توسط شورشیان داخلی و نیروهای معاویه سقوط کرد و استاندار مصر به شهادت
رسید.5
پانوشتها:
1- احمد بن ابی طاهر، بلاغات النساء، ص 48-49.
2- همان، ص 105.
3- شیخ مفید، الأختصاص، ص 160.
4- رک: جورج جرداق، الامام علی صوت العداله الانسانیه، انتشارات ذوی القربی، 1381ش.
5- برای اطلاع از جزئیات این غارتها به کتاب «الغارات» أثر ابن هلال ثقفی مراجعه فرمایید. ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، تحقیق عبدالزهراء حسینی، ترجمه عبدالحمید آیتی نسخه تحقیق شده عبدالزهراء حسینی، تهران، وزارت ارشاد.