آپارتاید قبیلهای بدون توقف (نگاه)
دادگاه به اصطلاح مبارزه با تروریسم رژیم آلسعود «شیخ عبداللطیف الناصر» از روحانیون شیعه این کشور را بدون حتی یک اتهام به 8 سال حبس محکوم کرد تا سرکوبی شیعیان توسط آلسعود همچنان و بدون توقف ادامه داشته باشد. نیروهای امنیتی عربستان هفته گذشته نیز شیخ «کاظم العمری» از دیگر روحانیون شیعه این کشور را بازداشت کردهاند. او فرزند شیخ «محمد العمری» از شخصیتهای برجسته در مدینه منوره است. پیشتر نیز دادگاه تجدیدنظر عربستان، حکم اعدام دو جوان شیعه بحرینی به نامهای «جعفر سلطان» و «صادق ثامر» را صادر کرد.
در حالی که دولت عربستان و گروههای ضد شیعه برای توجیه نادیده گرفتن شیعیان در این کشور آمارهای 5 درصدی از جمعیت شیعیان ارائه میکنند، آمارهای غیرحکومتی نشان از آن دارد که شیعیان عربستان بین 15 تا 35 درصد از جمعیت این كشور را به خود اختصاص دادهاند و سالها است كه به دلیل نوع نگرش قومیتی، نژادی و طایفهای و اعمال نوعی آپارتاید قبیلهای از سوی آلسعود، از حداقل شرایط شهروندی برخوردارند و هیچ منصب و پُست و مقامی در حكومت ندارند. به عبارت بهتر میتوان گفت شیعیان در كشور عربستان با انواع تبعیضهای دینی- مذهبی، تبعیضهای سیاسی و محرومیتهای اقتصادی مواجه هستند و شهروند درجه دو بهحساب میآیند و در بدنه اصلی حکومت و پستهای مهم حکومتی، جایگاهی ندارند. حتی اجازه تصدی پستهای مدیریتی سطح پایینتر، در حد مدیریت یک مدرسه هم به شیعیان داده نمیشود.
با توجه به ماهیت اسلامی که آلسعود برای دولت عربستان قائل است این رژیم پیوسته از فتوای علمای وهابی برای کنترل اعتراضها و سرکوب معترضین استفاده مینماید، در همین راستا مقامات عربستان با معرفی معترضان شیعه بهعنوان ستون پنجم دشمن که قصد ایجاد ناامنی در عربستان را دارند زمینه سرکوب گسترده شیعیان را فراهم مینمایند و با توجه به اهمیت اسلام در عربستان و تأکید آلسعود بر نقش خود بهعنوان خادم حرمین شریفین، تلاش کردهاند به مخالفان خود برچسب مخالفت با دولت اسلامی زده و به راحتی با آنان برخورد کنند. تا جایی که برخی از شیوخ وهابی هر نوع اعتراض را طراحی دشمنان اسلام معرفی نموده و حتی شورای «کبارالعلما» بهعنوان مهمترین و اصلیترین نهاد تأثیرگذار در این کشور درخصوص ممنوعیت شرعی تظاهرات در عربستان بیانیه داده است. در تاریخ سلطنت آلسعود، ایدئولوژی وهابیسم و ایدئولوگهای ضد شیعه وهابی جایگاه مهمی داشتهاند. این ایدئولوژی که مهمترین کارکرد آن مشروعیتسازی مذهبی برای اقدامات سلاطین این کشور بوده است در واقع فعالیت علمای وهابی در این کشور امکانی را در اختیار آلسعود قرار داده تا در مواقع ضروری دست عربستان را در اقدامات داخلی و واکنشهای سیاسی این کشور با صدور فتوا باز گذارد.
با روی کار آمدن «بنسلمان» نیز سیاست تشدید فشارها و سرکوب در قبال شیعیان و دستگیری، زندانی، شکنجه و اعدام آنان ادامه یافت. بنسلمان شیعیان این کشور را جماعتی ناراضی و حتی تروریست خطاب کرد که مورد حمایت ایران هستند و از سوی ایران مورد حمایت قرار میگیرند لذا آنچه که ادامه یافت، سرکوب خشونت بار شیعیان عربستان با قتل، شکنجه و دادگاههای ناعادلانه بنسلمان علیه آنان بود. شدت این سرکوبها از همان آغاز بهگونهای بود که بسیاری از شیعیان از جمله شیعیان عوامیه مجبور به کوچ اجباری و یا فرار از محل زندگیشان شدند.
اعتراض شیعیان عربستان به وضع موجود، با پرورش نسل جدید از رهبران شیعی كه عمدتاًً تحصیلات علمی خود را در نجف یا ایران گذرانده و مطالبات خود را با الهام گرفتن از روحیه انقلابی ایران فریاد میزدند، وارد مرحله نوینی شد. آیتالله شهید نمر از نمونههای این گروه از رهبران شیعی عربستان است.
با وجود اینكه شهید نمر هیچگاه فعالیت مسلحانه و یا اقدام تروریستی علیه رژیم سعودی سازماندهی نكرده و تنها از سیاستهای ظالمانه حكومت انتقاد میكرد، با برخوردهای خشن و امنیتی حكومت روبهرو شد. دادگاه ویژه آلسعود در سال ۲۰۱۳ رسیدگی به پرونده شهید نمر را با اتهاماتی چون فتنه مذهبی، تشكیل جلسه با مجرمان فراری، ترویج كشتار شهروندان و نیروهای پلیس، تخریب مساجد در هنگام نماز جمعه و دخالت در امور سایر كشورها آغاز كرد. این محاكمه كه با اعتراضات مردمی همزمان بود، حدود یك سال طول كشید تا سرانجام در ۲۵ مارس ۲۰۱۴ حكم اعدام به علت محاربه علیه نظام برای شیخ نمر صادر شد. اما این حكم در دوران پادشاهی ملك عبدالله معلق ماند و اجرا نشد. پس از روی كار آمدن ملك سلمان و سیاستهای ماجراجویانه رژیم سعودی، این حکم اجرا شد. با دستگیری و در نهایت شهادت (شیخ النمر باقر النمر) حرکتهای اعتراضی در عربستان جان دوبارهای گرفت. مسئلهای که نه سرکوب و نه مشوقهای اقتصادی هیچگاه نتوانسته آن را خاموش کند.
در طی سالیان گذشته مقاومت و پیروزیهای متعدد انصارالله در یمن، قدرت یافتن شیعیان عراق و افزایش قدرت حزبالله، افزایش توان جمهوری اسلامی ایران و پیروزیهای سوریه و موفقیتهای جبهه مقاومت و بهطور کلی خیزشهای شیعی منطقه تأثیرات بسیاری بر تحركات شیعیان عربستان داشته و رژیم عربستان به خوبی میداند؛ اگر اقتدار شیعیان در جهان و منطقه افزایش پیدا كند، قطعا در افزایش توان شیعیان عربستان تأثیر خواهد گذاشت و به نوعی قدرت و توان شیعیان عربستان برگرفته از شیعیان منطقه است و هرچه شیعیان نفوذ بیشتری داشته باشند، این بهعنوان یك پشتوانه برای شیعیان شرق عربستان تلقی میشود. لذا رژیم سعودی از هیچ کوششی در ضربهزدن به جریانات شیعی منطقه فروگذار نمیکند. عربستان نیک میداند که طی سالیان گذشته اقلیت شیعه همواره یکی از بازیگران اصلی در صحنه سیاست داخلی این کشور بوده و پیوسته تلاش نموده با شدت بخشیدن به سرکوبها، نفوذ و تحرکات شیعیان را در این كشور مهار نماید. این در حالی است که بسیاری از کارشناسان معتقدند که اگر عربستان در سیاستهای خود نسبت به شیعیان تجدیدنظر نكند، دست به آشتی ملی نزده و از آنان دلجویی نكند و این آپارتاید قبیلهای را پایان ندهد، در آینده بحران سیاسی فراگیری در رژیم آلسعود شكل خواهد گرفت كه مهار كردن آن بسیار پرهزینه و شاید ناممکن خواهد بود.
معین ضابطی