در دولت رئیسی کارِ مردم در کارتابلها نمیماند
سرویس سیاسی-
در ادامه این مطلب درباره برخی از قضاوتهای زودهنگام درباره دولت سیزدهم آمده است:«این 150 روز برای مقایسه با هشت سال زود است و درست نیست. اما اگر بخواهم این 150 روز به عنوان یک پِلَن کوچک در مقایسه با دولت پیشین مقایسه کنم و با مقیاس آدمهای انتخابی از سوی رئیسی و آدمهای دولت قبل، مقایسهای صورت دهم باید بگویم که دولت آقای رئیسی مشکل در مسئله شناسی دارد. مشکل در راهکار و جواب نیست.»
ابتکار نوشت: «دولت آقای روحانی مشکلی در مسئله شناسی نداشت اما مشکل در راهکار داشت. دولت آقای رئیسی به دلیل استفاده از آدمهای باتجربه و وصل بودن به بدنه آدمهای با سابقه اجرایی طولانی، مسائل کشور را درست تشخیص داده بودند. فهمیده بودند اقتصاد ایران از دالان تئوریهای اقتصاد عبور نمیکند. اقتصاد ایران، اقتصاد سیاسی است و باید تصمیمات سیاسی گرفته شود. آقای رئیسی فهمیده بودند که مشکلات اجتماعی جامعه ایران زیربنای اقتصادی دارد. فهمیده بودند اگر قرار است تابلوی بورس سبز شود، دستوری نمیشود اما به هر حال اگر قرار باشد کسب و کار بانشاطی داشته باشیم، مسئلهمان در کسب و کارها کجاست.»
در ادامه مطلب به نقل از فعال سیاسی اصلاحطلب آمده است: «دولتمردان روحانی مسئله را درست تشخیص داده بودند اما مشکلشان در جواب و راهکار بود. چون دستشان میلرزید. از سایه خودشان میترسیدند... اما دولت آقای رئیسی به عقیده بنده مشکلی در بیان ندارد و وزیر درست و خوب دستور میدهد و کار مردم در کارتابلها نمیماند. مسائل مردم در کارتابلها آرشیو و بایگانی نمیشود.»
انکار موفقیتهای دولت، حمله به امید مردم
روزنامه اعتماد روز گذشته در گزارش اقتصادی خود با عنوان «بازي رسانهاي با آزادسازي داراييهاي ايران» با طرح این ادعا که «چرا نبايد به دلارهاي بلوكهشده در كره و عراق اميدوار بود؟» نوشت: «پس از دو ماه از انتشار خبر آزاد شدن 3 و نيم ميليارد دلار داراييهاي بلوكهشده ايران توسط بانك مركزي، وزارت صمت در نامهاي به همه انجمنهاي صنايع غذايي، دارويي و بهداشتي اعلام كرد كه ظرفيتهايي براي استفاده از منابع ارزي بلوكه شده در عراق ايجاد شده و همين نامه باعث گمانهزنيهايي درخصوص آزاد شدن دلارهاي بلوكهشده ايران شد. اما عضو هياتمديره اتاق مشترك بازرگاني ايران و عراق استفاده از دلارهاي بلوكهشده را جديد ندانسته و بر اين باور است كه اتفاق تازهاي در مورد آزادسازي اموال ايران در اين كشور عربي رخ نداده است. پيشتر نيز خبرهايي درخصوص احتمال «از سرگيري رايزنيهايي در سطح كاري براي بحث درباره راههاي آزادسازي اموال توقيفشده ايران در كره جنوبي در ماه آتي» منتشر شده و قرار است گروه ايراني با سفر به اين كشور در مورد اختلاف چندساله بر سر داراييهاي مسدودشده را آغاز كنند. حدود 7 ميليارد دلار از پول نفت فروخته شده به كره جنوبي در اين كشور پس از بازگشت تحريمها بلوكه شده است.»
گفتنی است با اینکه عملکرد شش ماهه دولت رئیسی، جوانههای اعتماد و امید را در افکار عمومی بارور کرده است اما برخی مدعیان اصلاحات، با حاشیهسازی و شایعهپراکنی، دست به عقدهگشایی علیه دولت سیزدهم میزنند.
مدعیان اصلاحات که از مقصران و بانیان مشکلات کنونی جامعه هستند ظاهرا نمیخواهند مانند مردم به آیندهای خوش امیدوار باشند. نگاهی به برخی تیتر رسانههای مدعی اصلاحطلبی و اظهارات اخیر آنها نشان میدهد که ورشکستگان سیاسی از یکسو سعی میکنند تمام مشکلات کنونی را گردن دولت سیزدهم بیندازند و از یکسو تمام هموغم خود را به سنگاندازی و چوب نهادن لای چرخ دولت گذاشتهاند.
بهعبارتدیگر، مدعیان اصلاحات امروز به جای پاسخگویی و عذرخواهی، طلبکار شده و دست پیش را گرفتهاند که پس نیفتند!
این درحالی است که دولت بر آمده از این جریان با وعدههایی روی کار آمد که مهمترین آن، رفع تحریمها و حل مشکلات اقتصادی کشور بود. روحانی به مردم قول داده بود «آنچنان رونق اقتصادی ایجاد میکنم که اصلاً کسی دنبال یارانه نرود» اما ماحصل 8 سال دولت او، تورم و رکود و فقر در کشور بود؛ قیمت خودرو 7 برابر شد، مسکن 9 برابر و سکه و دلار 10 برابر و در بقیه کالاهای اساسی هم وضعیت به همینگونه بود!
واقعیتهای میدانی را میبینند، هم همت و مجاهدت دولت و هم امید و اعتماد ملت ایران. آنها افقی روشن بهسوی آینده خود نمیبینند و برای احیای حیات سیاسی و انتخاباتی خود در تلاشاند با دوپینگ در سیاست ورزی حتی اخلاق را زیر پا بگذارند.
اذعان مدعیان اصلاحات به بیگانه بودن با مشکلات مردم
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«مرتضی مبلغ درباره لزوم تغییر زبان اصلاحطلبان گفت: تغییر زبان اصلاحطلبان باید در سه ساحت اتفاق بیفتد. یک، باید زبان اصلاحطلبان با درد، رنج، مسائل و مشکلات مردم هماهنگ و همدل باشد. این نکته بسیار مهم است. زبانی را دنبال کنند که همدلانه با مسائل و مشکلات و نیازهای اقشار مختلف جامعه باشد».
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت:«ساحت دوم هم مربوط به نقدهای دلسوزانه و بسیار هشدار دهنده به نحو خیلی جدیتر و صریحتر به دستگاههای هیئت حاکمه است... ساحت سوم، مربوط به فاصله گرفتن از ادبیات و گفتمانهایی است که به ناامیدی و سرخوردگی بیشتر جامعه منجر میشود. امید، اکسیر گشایش و برونرفت از مسائل و مشکلات و ناامیدی هم ورود به سیاه چالههای خطرناک است».
آلزایمر گرفتهاید که از مذاکره مستقیم دفاع میکنید؟!
روزنامه شرق در شماره دیروز در مطلبی نوشت:«سیاست خارجی را به دلخوشیهای عوام و سخنرانان بیمسئولیت آنان نسپارید؛ آنان موج ناآگاهی و خشونت میآفرینند و سرنوشت کشور را قربه الی الله به سوی تباهی به پیش میبرند».
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت:«وظیفه کنشگران سیاسی و رسانهای در چنین شرایطی این است که بگذاریم دولت جدید بهطور طبیعی راه خود را بیابد. اگر قرار است مستقیم مذاکره کنند، از زخم زبان و فضاسازی رسانهای منفی حذر کنیم و «شوخ مرد به بازویش نیاوریم». رویکرد جدید را که در راستای منافع ملی است تقویت کنیم».
در روزهای اخیر جریان مدعی اصلاحات با خوشحالی زاید الوصفی از مذاکره مستقیم با آمریکا استقبال کرده است. این طیف مدعی است که کلید رفع مشکلات کشور در مذاکره مستقیم با آمریکاست.
این در حالی است که مسئله ما و آمریکا در برجام مشخص است. دولت آمریکا در اقدامی غیرقانونی و با گردنکشی از توافق خارج شده است. ایران مسیر بازگشت آمریکا به برجام را مشخص کرده است. اولا باید تمامی تحریمهای ضدایرانی به صورت دائم لغو شود، ثانیا به دلیل سابقه خراب آمریکا در عمل به تعهدات، باید لغو تحریمها مورد راستی آزمایی قرار گیرد، ثالثا طرف آمریکایی باز هم به دلیل بدسابقه بودن در اجرای تعهدات باید تضمین بدهد که دیگر از توافق خارج نمیشود.
مسئله ما و آمریکا در موارد فرابرجامی و از جمله مذاکره حول صنعت موشکی و قدرت منطقهای نیز کاملا مشخص است. ایران به هیچ عنوان درباره توان دفاعی و نظامی خود و همچنین قدرت منطقهای خود دست به معامله نمیزند. به نظر شما ما میتوانیم با دولتی که سابقه حمایت از صدام و حمایت از داعش را در کارنامه خود ثبت کرده، درباره توان دفاعی و نظامی و منطقهای خود معامله کنیم؟!
علاوهبر این، مسئله مذاکره مستقیم با آمریکا، در دولت روحانی به صورت تمام و کمال اجرا شد. از دیدارهای مکرر ظریف و کری تا پیادهروی وزرای خارجه ایران و آمریکا و از تماس تلفنی روحانی و اوباما تا گپ و گفت صمیمانه اعضای تیم مذاکرهکننده ایران و آمریکا و ارسال کارت پستال و هدیه از طرف تیم ایرانی به تیم آمریکایی.
نتیجه مذاکره مستقیم با آمریکا نیز در همان دولت قبل مشخص شد. در پسابرجام علیرغم وعدههای رنگارنگ جریان غربگرا، دلار تا ۱۰ برابر گران شد. قیمت مسکن نیز حدود ۱۰ برابر افزایش یافت. قیمت خودرو، سکه، لوازم خانگی و اقلام خوراکی سبد خانوار نیز به طرز سرسامآوری افزایش یافت. صفهای طویل مرغ تشکیل شد و در نهایت سفره مردم کوچک شد.