kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۴۹۶۳
تاریخ انتشار : ۰۲ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۹:۲۹

چرایی وجوب مهریه زن(پرسش و پاسخ)

 
 
پرسش: 
آیا مهریه زن نوعی وثیقه مالی در برابر حق طلاق مرد است؟ به بیان دیگر آیا اسلام مهریه زن را بر مرد واجب کرده تا او نتواند به راحتی زن خود را طلاق بدهد؟
پاسخ:
تفاوت و سهم مهر در صدر اسلام با امروز
پیش‌فرض سؤال این است که رسم و رسوم امروزی خانواده‌ها درخصوص مهر زن به همان گونه که در صدر اسلام بوده جریان دارد! معمول امروز این است که مهر بیشتر جنبه ذمه و تعهد دارد، یعنی مرد مبلغی را طبق عقد و سند به عنوان مهر به عهده می‌گیرد و زن معمولا آن را مطالبه نمی‌کند مگر وقتی که اختلاف و مشاجره‌ای به میان آید! این گونه مهرها می‌تواند جنبه وثیقه به خود بگیرد. این در حالی است که در صدر اسلام معمول این بوده که مرد هرچه را به عنوان مهر تعهد می‌شد به صورت نقدی به زن می‌پرداخت، و جای هیچ‌گونه شبهه‌ای باقی نمی‌ماند که این مهریه وثیقه‌ای برای روز مبادای زن که می‌خواهد به هر دلیلی طلاق بگیرد باشد. بنابراین به هیچ وجه نمی‌توان گفت که نظر اسلام از مهر این بوده که وثیقه‌ای در برابر حق طلاق مرد بوده است! اگر نظر اسلام به این بود که مهریه زن یک وثیقه مالی در برابر حق طلاق مرد بود، چرا در کتاب آسمانی خود فرمود:
«واتواانساء صدقاتهن نحلهًْ» مهریه زنان را با رغبت و هدیه‌وار (بخشش‌گونه) به آنها بپردازید (نساء-4) چرا نفرمود: «و اتواالنساء صدقاتهن وثیقه»؟
 پاسخ نقضی به سوال
از این گونه اشخاص باید پرسید: چرا اسلام حق طلاق را به مرد داد تا زن به وثیقه مالی احتیاج پیدا کند؟ به علاوه معنی این پرسش این است که علت اینکه پیامبر اکرم(ص) برای زنان خود مهر قرار می‌داد این بود که می‌خواست به آنها در مقابل خودش وثیقه مالی قرار بدهد، و علت اینکه در ازدواج علی و فاطمه برای فاطمه(س) مهر قرار داد این بود که می‌خواست برای فاطمه‌(س) در مقابل علی(ع) یک وثیقه مالی و وسیله اطمینان فکری بگیرد. اگر این چنین است پس چرا پیامبر اکرم (ص) زنان را توصیه می‌کرد که متقابلا مهر خود را به شوهر ببخشند و برای این بخشش پاداش‌ها ذکر کرد؟ به علاوه چرا توصیه کرد که حتی‌الامکان مهر زنان زیاد نباشد؟ آیا جز این است که از نظر پیامبر اسلام هدیه زناشویی مرد به نام مهر، و بخشش مهر و یا معادل آن از طرف زن به مرد، موجب استحکام الفت و علقه زناشویی می‌شود؟
جامعیت مصداق مهریه
تاریخ نشان می‌دهد که پیامبر اکرم(ص) به هیچ وجه حاضر نبود زنی را بدون مهر در اختیار مردی قرار دهد. داستانی در این رابطه با اندک اختلاف در کتب شیعه و سنی آمده است. «زنی آمد خدمت پیامبر اکرم(ص) و در حضور جمع ایستاد و گفت: یا رسول‌الله! مرا به همسری خود بپذیرید. رسول اکرم(ص) در مقابل تقاضای زن سکوت کرد، چیزی نگفت:‌ زن سر جای خود نشست. مردی از اصحاب بپا خاست و گفت: یا رسول‌الله! اگر شما مایل نیستید، من حاضرم. پیامبر اکرم(ص) سوال کرد مهر چه می‌دهی؟ مرد: هیچ ندارم. پیامبر(ص): این‌طور که نمی‌شود برو به خانه‌ات شاید چیزی پیدا کنی و به عنوان مهر به این زن بدهی. مرد به خانه‌اش رفت و برگشت و گفت: در خانه‌ام چیزی پیدا نکردم. پیامبر(ص): باز هم برو بگرد. یک انگشتر آهنی هم که بیاوری کافی است. دو مرتبه رفت و برگشت و گفت: انگشتر آهنی هم در خانه ما پیدا نمی‌شود. من حاضرم همین جامه که به تن دارم مهر این زن کنم. یکی از اصحاب که او را می‌شناخت گفت: یا رسول‌الله! به خدا این مرد جامه‌ای غیر از این جامه ندارد. پس نصف این جامه را مهر زن قرار دهید. پیامبر(ص) فرمود: اگر نصف این جامه مهر زن باشد کدامیک بپوشند؟ هر کدام بپوشند دیگری برهنه می‌ماند، خیر این‌طور نمی‌شود. مرد خواستگار سرجای خودش نشست. زن هم به انتظار جای دیگری نشسته بود. مجلس وارد بحث دیگری شد و طول کشید. مرد خواستگار حرکت کرد برود، پیامبر اکرم(ص) او را صدا زد: آهای بیا! مرد آمد. فرمود: بگو ببینم قرآن بلدی؟ مرد: بلی یارسول‌الله! فلان سوره و فلان سوره را بلدم. پیامبر(ص): می‌توانی از حفظ قرائت کنی؟ مرد: بلی می‌توانم. پیامبر(ص): بسیار خوب. درست شد. پس این زن را به عقد تو درآوردم و مهر او این باشد که تو به او قرآن تعلیم بدهی. مرد دست زن خود را گرفت و رفت. (نظام حقوق زن در اسلام، شهید مطهری، ص196)