kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۴۷۲۷
تاریخ انتشار : ۲۸ دی ۱۴۰۰ - ۲۰:۳۷
توصیفی از سلوک علمی و عملی علامه مصباح یزدی- 13

فهم جامع از حقیقت اسلام

 
احمدحسين شريفي
جامعيت
براي فهم درست اسلام و اقامه دين در زندگي فردي و اجتماعي، برخورداري از دانشي همه‌جانبه و جامع نسبت به همه آموزه‌ها و معارف ديني از ضرورت‌هاست. نگاه تک‌بعدي به دين ریشه‌ساز تعصبات کور و تکفيرهاي جاهلانه است. 
در روايتي از پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله 
نقل شده است که فقط کساني مي‌توانند دين را به معناي درست کلمه «اقامه» کنند که از همه جوانب بر آن آگاهي داشته باشند:
لا يَقُومُ بِدِينِ اللهِ إلّا مَن حاطَهُ مِن جَميعِ جَوانِبِهِ؛1 دین خدا را بر پا نمی‌دارد مگر کسی که از همه جوانب بر آن احاطه داشته باشد.
همین مضمون در حدیثی از امام علی علیه‌السلام چنین آمده است:
إِنَّمَا الْمُسْتَحْفِظُونَ لِدِينِ اللهِ هُمُ الَّذِينَ أَقَامُوا الدِّينَ وَ نَصَرُوهُ وَ حَاطُوهُ‏ مِنْ‏ جَمِيعِ‏ جَوَانِبِهِ‏ وَ حَفِظُوهُ عَلَى عِبَادِ اللهِ وَ رَعَوْهُ؛2
حافظان دین خدا فقط کسانی هستند که آن را برپا داشته و یاری می‌رسانند. از همه ابعاد، بر دین خدا احاطه دارند و آن را برای بندگانش حفظ و مراعات می‌کنند.
 امام خميني(ره) مي‌فرمود: بيشترين ضربه‌اي که اسلام متحمل شده، از عالمان تک‌سو نگر بوده است؛ يعني کساني که فقط فقه اسلامي را مي‌دانستند و از فلسفه و عرفان و کلام اسلامي بي‌اطلاع بودند يا کساني که فقط عرفان اسلامي را مي‌دانستند و از فقه و کلام و فلسفه و اجتماعيات و سياسیات اسلام بي‌خبر بودند. 
به تعبير علامه مصباح يزدي، جامع‌نگری نكته‌ا‌ی بسیار مهم است. مجموع معارف اسلامی را به صورت یك كل و مرتبط با هم دیدن؛ مسائل فردی را با مسائل اجتماعی، فقه را با اعتقادات، كلام را با فلسفه و همه اینها را با تاریخ و دیگر بخش‌ها همسو دیدن، نیازمند نگرشی همه‌جانبه است و دانشمند جامع‌نگر باید در همه جنبه‌ها تبحر داشته باشد؛‌ همه را به یكدیگر پیوند دهد و راه‌حلی برای بخش‌های متعارض بیابد.3
علامه مصباح حقيقتاً يکي از جامع‌ترين ‌انديشمندان معاصر بودند. او در حوزه حديث‌شناسي، فقه،‌ فلسفه، تفسیر، کلام و اخلاق اسلامي بي‌شک، مجتهدي مسلم و بلکه ‌انديشمندي نظريه‌پرداز بود.
در 24 سالگي تصحيح بخش السماء و العالم (54 تا 59) بحارالانوار و تعليقه بر آنها را برعهده داشت. کتاب معاني الاخبار شيخ صدوق را تصحيح کرد. در دهه سوم عمر خود به درجه اجتهاد در فقه رسيد. در حوزه تفسير، کتاب‌هاي بي‌سابقه «معارف قرآن» را نگاشت و در حقيقت با تدوين اين کتاب‌ها يکي از زمينه‌هاي لازم براي توليد علوم انساني قرآن‌پايه را فراهم کرد. 
تخصص و بلکه نوآوری‌های فراوان او در فلسفه و کلام و نظریه‌پردازی‌های او در اخلاق و فلسفه اخلاق نیز آشکارتر از آن است که حاجت به بیان داشته باشد.
افزون بر اینها، در علوم انساني معاصر به‌ویژه در جامعه‌شناسي و روان‌شناسي و حقوق و علوم تربيتي حقيقتاً صاحب‌نظر و صاحب ايده بود. ايده‌ها و نوآوري‌هاي ايشان در اين علوم را مي‌توان در کتاب چهارجلدي «ره‌آوردها» مشاهده کرد. کتاب فلسفه تعليم و تربيت در اسلام که به ابتکار ایشان و با نظارت دقیق و کامل ایشان نگاشته شد، نمونه‌اي عالمانه‌ و دقيق براي اسلامي‌سازي علوم انساني حتي در رشته‌هاي جامعه‌شناسي، روان‌شناسي، علوم سياسي، اقتصاد، مديريت و امثال آن است.
در کنار همه اینها او در جریان‌شناسی و مطالعات فرهنگی بی‌نظیر بود. جریان‌های سیاسی، فکری و فرهنگی کشور و بلکه جهان اسلام را به‌درستی می‌شناخت و افزون بر این، از جریان‌های فکری و فلسفی روز دنیا کاملاً مطلع بود. مجموع این آگاهی‌ها و دانستنی‌ها از او عالمی بی‌نظیر و سرشار از روشن‌‌بینی و بصیرت ساخته بود.
یکی از دلایلی که فهم تصمیم‌ها و داوری‌های او را برای خیلی از آدم‌ها و حتی افراد به‌ظاهر انقلابی، سخت و سنگین می‌کرد، همین جامع‌نگری و کمال فکر و روشن‌بینی او بود. گذر زمان درستی بسیاری از داوری‌ها و تصمیمات او را بر همگان آشکار کرد و خواهد کرد. او زمانی خطر تفکرات دکتر عبدالکریم سروش و تقابل عقلانیت پوپری با عقلانیت قرآنی و اسلامی را گوشزد کرد که تریبون‌های رسمی جمهوری اسلامی در اختیار دکتر سروش بود! 
کتاب‌ها و سخنرانی‌هایش در مراکز انقلابی و حزب‌اللهی دست‌به‌دست می‌شد و طرح‌ها و برنامه‌های علمی و فرهنگی او در دانشگاه‌های کشور اجرا می‌شد! گذر زمان اما نشان داد که پیر ما حقایقی را در خشت خام 
می‌دید که بسیاری از مدعیان، در آیینه هم نمی‌دیدند.
پانوشت‌ها:
1- ابن‌کثير دمشقي، اسماعيل‌بن‌عمر، البدايه و النهايه، ج 3، ص144.
2- لیثی واسطی، علی‌بن‌محمد، عیون الحکم و المواعظ، تصحیح حسین حسنی‌ بیرجندی، ص180؛ همچنین ر.ک: تمیمی آمدی، عبدالواحد، تصنیف غررالحکم و درر الکلم، تصحیح مصطفی درایتی، ص85، شماره 1399.
3- مصباح یزدی، محمدتقی، آفتاب مطهر، ص33.