نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
برای تعامل با سایر کشورها هم به مذاکره با آمریکا نیاز است!
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد روز گذشته همزمان با اجرایی شدن سند راهبردی ایران و چین گفتوگویی با یک کارشناس مسائل چین منتشر کرد و به نقل از وی نوشت: «چند متغیر به رابطه ایران و چین شکل میدهد، اما مهمترین و مؤثرترین متغیر، مذاکرات جاری برای احیای برجام در وین اتریش است... خط قرمز چین در این پرونده، اشاعه سلاحهای هستهای در خاورمیانه است.. اگر پرونده ایران به شورای امنیت برود، چون چین عضو شورای امنیت سازمان ملل است و به تصمیمات شورا متعهد است، اثر منفی چنین شرایطی در روابط ما با چین بسیار بیشتر از اختلاف میان ایران و ایالاتمتحده آمریکا خواهد بود.»
گفتنی است مدعیان اصلاحات بدون توجه به منافع ملی سعی میکنند اهداف آمریکاییها را در منطقه غرب آسیا و داخل ایران پیش ببرند و در ایجاد افکار منفی و مسموم سازی افکار عمومی در رابطه با شراکت راهبردی ایران با کشورهای مستقل آسیایی نقش ایفا کنند.
این طیف که طی 8 سال گذشته با گره زدن اقتصاد کشور و معیشت مردم به مذاکرات بیحاصل و پر خسارت با آمریکا و اروپا کشور را به مشکلات سنگین و بعضاً غیرقابلجبران دچار کردهاند، بدون عبرت گرفتن از تجربه فاجعهبار گذشته از یکسو بهطور ایدئولوژیکی با توجه به لیبرال و غربگرا بودن با هرگونه تجارت و شراکت راهبردی با دیگر کشورها مخالفت میکنند و از سوی دیگر با توجه به عدم حصول نتیجه برجام و نگرش دوقطبی این طیف، توافقنامههای راهبردی با چین و روسیه و... را بهعنوان رقیب توافق با غرب نگاه کرده و بهطور جناحی سعی در سنگاندازی و مانعتراشی در مسیر آن دارند.
از قدیم گفتهاند «یک سوزن به خودت بزن یک جوالدوز به دیگران!»
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با عنوان «به این اخطار توجه کنید» نوشت: برای اداره هر جامعهای، به دو عامل مؤثر نیاز است؛ یکی قانون خوب و دیگری مجری کارآمد.
در ادامه مطلب آمده است: با پیروزی انقلاب اسلامی، وعدههای خوبی به مردم داده شد که یکی از مهمترین آنها شایستهسالاری در مدیریت کشور و واگذاری مسئولیتهای کلیدی بود. به این وعده انصافاً در مقطعی از تاریخ صدر انقلاب و نظام جمهوری اسلامی عمل شد ولی بهتدریج فامیلسالاری، دوست و آشناسالاری و حاکمیت ژنهای خوب، جای شایستهسالاری را گرفتند و حکمرانی نظام جمهوری اسلامی نیز راه خود را به سوی حکمرانی هزارفامیل کج کرد. واگذار کردن مسئولیتهای کلیدی به اقوام و نزدیکان در دولتهای مختلف در بخش انتصابات، حکمرانی را به مسیر خطرناکی کشاند.
جمهوری اسلامی نوشت: تأسف بالاتر این است که زیانهای ناشی شده از فامیلسالاری و دوست و آشناسالاری در طول دهههای گذشته به حضراتی که قدرت را در اختیار میگیرند درس لازم را نیاموخته و اکنون این مسیر خطرناک با سرعت بیشتری در حال پیموده شدن است. فامیلسالاری حالا از برادرها و دامادها عبور کرده و به مادرزن و برادرزن و دخترخاله هم رسیده. از اینها خطرناکتر، گسترش انتصابات به گماشتن افراد غیرمتخصص برای تصدی امور کاملاً تخصصی است. در روزهای اخیر، چند انتصاب مهم در مسئولیتهای کاملاً نیازمند تخصص، سروصدای اعتراضی زیادی را موجب شده است. صادرکنندگان احکام این انتصابات نیز یاد گرفتهاند بنویسند «نظر به تجربه و تعهد شما» به فلان مسئولیت منصوب میشوید ولی به هیچکس و هیچ دستگاهی پاسخ نمیدهند که این تجربه و تعهد را از کجا و چگونه کشف کردهاند.
گرچه تأکید روزنامه جمهوری اسلامی مبنی بر ضرورت شایستهسالاری و بهکارگیری نخبگان در مدیریتها، صحیح و بجاست و اساساً باید در انتصابات شاهد مدیرانی از جنس «ژن خوب» نباشیم اما سؤال مهم آن است که چرا مدعیان اصلاحات طی 8 سال گذشته در برابر مدیریت هزار فامیلی دولت تدبیر و امید انتقادی نداشتند؟ مگر نه این است که گفتهاند «یک سوزن به خودت بزن یک جوالدوز به دیگران»؟ جالب آنکه در طول مدیریت 8 ساله دولت موردحمایت اصلاحطلبان نهتنها شاهد انتصابات فامیلی بودیم بلکه در پروندههای مفاسد اقتصادی اسامی برادر رئیسجمهور، برادر معاون اول رئیسجمهور، فرزند وزیر، داماد وزیر، داماد رئیسجمهور و حتی پدر داماد رئیسجمهور و... بودیم!
روزنامه اصلاحطلب تأکید کرد؛ لزوم نظارت دقیق بر فضای مجازی
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی نوشت: اگرچه رشد و توسعه دانش بشر بستری از تولید علم و به دنبال آن ساخت متنوعی از ابزار و تکنولوژی را برای بشریت به ارمغان آورده است که بدون شک همه آنها با قصد و نیت ارتقا رفاه و راحتی برای زندگی آدمیان بوده است، ولی در بسیاری از موارد این رشد آسایش و آرامش را از زندگی آنها سلب کرده است. یکی از مهمترین آنها ایجاد فضای مجازی میباشد
در ادامه این مطلب آمده است: فضای سایبر که به علت بهرهمندی گسترده افراد از آن به خصوص برای کودکان و نوجوانانی که آموزشهای لازم را در ورود به دنیای مجازی نیاموختهاند منجر به بروز مشکلات و گرفتاریهای فراوانی شده است... در واقع گشتزنیهای طولانیمدت در سایتها بستری برای اعتیاد به فضای مجازی را در آنها شکل میدهد که خارج از شرایط سنی آنها قرار دارد. این مورد حتی میتواند به فرآیند رشد جسمانی کودکان و نوجوانان آسیب وارد کند. افزون بر آثار تخریبی بر جسم، روح، روان و شخصیت کودکان و نوجوانان در معرض خطر قرار میگیرد. این گروه متأسفانه مهارت خودکنترلی را نیز نیاموخته و این میتواند خطرات را چندین برابر سازد. اینها مشکلاتی است که متأسفانه کودک و نوجوان امروز ما چون استفاده افراطی از فضای مجازی دارد در معرض آنها است. ما باید این کودکان و نوجوانان را با مهارتهای لازم آشنا کنیم. باید بر فعالیت آنها در فضای مجازی نظارت دقیقی وجود داشته باشد.
تناقضهای دگماندیشی اصلاحطلبانه
روزنامه شرق در شماره دیروز خود در گزارشی به موضوع جلسهای با دعوت سید ابراهیم رئیسی پرداخته که در بخشی از آن میخوانیم: «سیدابراهیم رئیسی در نهاد ریاستجمهوری برای هماندیشی دیپلماتیک با علی لاریجانی، علیاکبر ولایتی، کمال خرازی و سعید جلیلی نشستی داشته است... این خبر تا لحظه نوشتن این گزارش از سوی رسانههای رسمی دولتی تأیید نشده است؛ درعینحال هیچ تکذیبی هم ارائه نشده...»
در ادامه این گزارش میخوانیم: «نخستین موضوع دعوت علی لاریجانی از سوی رئیسی است... در این شرایط رئیسی از لاریجانی دعوت کرده تا درباره سفر اخیرش به روسیه از مشورتهای او استفاده کند که صرف این دعوت را شاید بتوان بهنوعی نزدیک کردن نسبی لاریجانی به دولت در نظر گرفت... اما همین موضوع هم دارای ابهام است؛ زیرا رئیسی با گفتمانی متفاوت از گفتمان دیپلماتیک افرادی مانند لاریجانی و روحانی وارد عرصه انتخابات شد و حداقل برای مخاطبان و طرفداران خود وعده تغییر مناسبات خارجی را مطرح کرد. با این شرایط مشخص نیست رئیسی اگر بخواهد برای مثال نقطه نظرات فردی مانند لاریجانی را در تصمیمگیریهایش وارد کند، میتواند به شعارهای سیاست خارجی خود جامه عمل بپوشاند یا خیر؟ البته شاید بتوان موضوع را سادهتر از اینها تعبیر و تحلیل کرد و گفت که دعوت لاریجانی صرفاً یک دلجویی ساده از او است و قرار نیست نگاههای او تأثیری در روند کاری دولت در حوزه دیپلماتیک داشته باشد.» اگر پیشازاین روزنامههای اصلاحطلب را دیده باشید آنها پس از تشکیل دولت سیزدهم این موضوع را مطرح میکردند که چرا دولت رئیسی از طیف موسوم به اصلاحطلب در کابینه یا مجموعه قوه مجریه استفاده نکرده است! حالا میبینید که آنها یک مشورت با لاریجانی را به سبب تفاوتهای میان رئیسی و لاریجانی نمیتوانند درک کنند حالا باید از آنها پرسید اگر یک مشورت خواستن را نمیتوانید درک کنید چگونه جویای همکاری با دولت سیزدهم میشدید؟!
نکته بعدی این است که طیف اصلاحطلب در جزماندیشی یا دگماندیشی خود چنان غرق است که به سبب تفاوتهای دیدگاه حتی یک مشورت گرفتن را نمیتواند درک کند! اینکه دو شخص با همه تفاوتها ممکن است تجربیاتی یا نکاتی داشته باشند که بتواند برای فرد دیگر مفید باشد.
نکته آخر اینکه این طیف متأسفانه عملکردی دارند که در میان عامه مردم به «آتش بیاری» شهره است. یعنی کسانی که نمیخواهند میان دو نفر یا میان دو گروه آشتی درافتد. چنانکه در سطری از نوشتار شرق میبینیم که به دنبال آن هستند تا این دعوت را کماهمیت جلوه دهند.