اخبار ویژه
محافل صهیونیست: خودمان را درباره آشوب در ایران
گول نزنیم
پس از چند روز معرکهگیری و هیجانزدگی محافل صهیونیستی از معرکه گیری پادوهایشان در ایران، دوباره احساس ناامیدی به این محافل بازگشت.
این محافل ضمن اعتراف به دخالت در آشوبافکنی ناکام اخیر اذعان میکنند که نه مردم همراه آشوبگران شدهاند و نه کمترین شکاف و اختلافی در نظام رخ داده است، بنابراین هیجان براندازی منتفی است.
الکسگرینبرگ، پژوهشگر ایران در «مؤسسه اورشلیم برای امنیت و راهبرد»، با اشاره به وقایع دو سه روز گذشته گفت: نمیتوان حکومت را سرنگون کرد، اما قطعاً میتوان ضربههای سختی به آن وارد کرد که بهای غیرقابل تحملی بر آن تحمیل کند. این اعتراضها درباره تورم است، نه خودِ حکومت و نظام. ایران توانِ مهار اعتراضهای اقتصادی را دارد و این چیزی نیست که به فروپاشی حکومت منجر شود. ایران بارها با این اتفاقات مواجه شده و توان مدیریت آنها را دارد؛ اینها عامل تهدید و سقوط حکومت نیست
از سوی دیگر شبکه آی 24 رژیم صهیونیستی در گزارشی گفت: اینکه ما علناً فریاد نمیزنیم یا نمیگوییم که دخیل هستیم، به این معنا نیست که دخیل نیستیم؛ حتی گفتنِ اینکه دخیل نیستیم هم الزاماً درست نیست. اصلا برای همین، نهادهایی مثل موساد و سازمانهای دیگر وجود دارند، و تصور میکنم هر کسی که باید کار را انجام بدهد، دارد کارش را انجام میدهد. نگرانی اصلی چیست؟ اینکه ممکن است حکومت، در واکنش، آتش را به سمت ما منحرف کند.
تحلیلگر این شبکه صهیونیستی افزود: با همه احترامی که برای اعتراضها قائلم و با وجود اینکه در بیش از ۱۰ شهر اعتراض جریان دارد، به نظر من تا وقتی ارتش ایران وارد عمل نشود و سپاه پاسداران را به چالش نکشد، سرنگونی بسیار دشوار خواهد بود.
ما بعد از جنگ ۱۲روزه گفتیم و تأکید کردیم که سرنگونی حکومت ایران میتواند هدف مرحله بعد باشد؛ اگر قرار است اتفاقی بیفتد، یا بهتر بگوییم، وقتی قرار است اتفاق بیفتد، شاید الان زمان آن است که کمک کنیم.
پیش از این زوی یحزکلی خبرنگار شبکه i24 گفته بود: اسرائیل باید اعتراضات در ایران را سازماندهی و به جلو هدایت کند. میشود به این کمک کرد و آن را به جلو هدایت کرد؛ اسرائیل باید اقداماتش را حساب شده انجام دهد؛ باید به (اغتشاشگران) کمک و از آنها پشتیبانی کرد.
اما یک خبرنگار صهیونیست دیگر نوشت: متأسفانه طبق معمول اینجا در اسرائیل، خیلی زود با آرزوی قلبیِ سقوط رژیم ایران، تیتر میزنند. ولی رژیم ایران دارای سازوکارهای قدرتمند امنیت داخلی است، یک نیروی داوطلب مسلح با دستکم ۸۰۰ هزار نفر و البته سپاه پاسداران؛ همه اینها، هیچ نشانهای از ترک یا شکاف نشان نمیدهند. فراتر از این، در داخل ایران اپوزیسیون سازمانیافتهای که بتواند واقعاً حاکمیت را به چالش بکشد وجود ندارد. همچنین ما اطلاعات دقیقی از گستره اعتراضها نداریم، جز این در دو روز گذشته به نقاطی فراتر از تهران گسترش یافتهاند.
همچنین یوسی یهوشوا، تحلیلگر نظامی روزنامه صهیونیستی یدیعوتآحارانوت، در آنتن زنده کانال ۱۵ تلویزیون رژیم صهیونیستی گفت: اعتراضات در ایران، جواب نمیدهد و موفق نخواهد شد، باید کودتای نظامی رخ دهد که این هم، احتمالش کم است.
از سوی دیگر، دنی سیترینوویچ مسئول سابق میز ایران در اطلاعات ارتش اسرائیل در تحلیلی خاطر نشان کرد: باید این تحولات ایران را درست دید و اغراق نکرد. باید توجه داشت که بخش عمده موج مقایسههای اعتراضات، از سوی گروههای مخالف ایرانی خارج از کشور مطرح میشود؛ گروههایی که میزان تأثیر واقعیشان بر تحولات داخل ایران اندک است. هر اعتراضی الزاماً نشانه پایان یک رژیم نیست، هرچند که با سطحی بیسابقه از فشارها روبهروست. آنچه جرقه اصلی اعتراضات اخیر شد، سقوط شدید ارزش پول ملی و افزایش ناگهانی قیمت سوخت بود. با این حال نباید فراموش کرد که ایران در نزدیک به ۵۰ سال گذشته، از پس اعتراضات بسیار گسترده و پیچیدهتری هم برآمده است.
در شرایط فعلی نیز به نظر میرسد حکومت اجازه تخلیه فشار را داده و با دقت اوضاع را زیر نظر دارد. اینکه چه زمانی میشود گفت این بار فرق دارد، زمانی است که اعتراضها طولانی شود، به سراسر کشور گسترش یابد و بخشهایی از درون حاکمیت نیز به معترضان بپیوندند. هیچکدام از این شروط تحقق نیافته است.
بنابراین باید تحولات را در مقیاس درست تحلیل کرد. نه هر اعتراض، نشانه انقلاب است، نه هر شعاری درباره بازگشت شاه، نشانه فروپاشی حکومت؛ و از این قبیل شعارها نیز پیش از این بارها در ایران شنیده شده است. واقعیت است که در ایران، اپوزیسیون منسجم و سازمانیافتهای وجود ندارد و اپوزیسیون خارج از کشور نیز تأثیرگذاری بسیار دارد.
بانک مرکزی و دولت باید درباره ثبات بازار ارز مسئولیتپذیر باشند
اظهارات دیروز رئیس بانک مرکزی در زمینه وعده تأمین ثبات اقتصادی در کنار وعده حذف ارز ترجیحی، مبهم و تناقض برانگیز است.
عبدالناصر همتی دیروز در جمع خبرنگاران گفت:
-«به مردم قول میدهم ثبات اقتصادی را فراهم کنیم، کنترل تورم وظیفه ماست.
-معیشت مردم برای ما در اولویت است. در برنامه داریم رانت ارز چند نرخی را به تدریج جمع کنیم. به مردم قول میدهم بازار ارز به ثبات میرسد.
- حتماً فساد و رانت ناشی از چندنرخی بودن ارز را جمع خواهیم کرد. یکی از دلایل اصلی التهابات در بازار ارز، چندنرخی بودن، رانت، فساد و سفتهبازی است.
درباره نرخ ارز صحبت نمیکنم؛ مسئول نرخگذاری نباید بانک مرکزی باشد و بانک مرکزی باید از نوسانات نرخ ارز جلوگیری کند. کانال یا دالانی برای نرخ ارز تعیین میشود که در این دالان بر اساس روند اقتصاد کشور حرکت و بر اساس آن روند، ثبات به نرخ ارز داده شود.
- ارز ترجیحی باعث از بین رفتن ذخایر و بالابردن قیمتهای دستوری ارز شد و مردم قیمت کالاها را با وجود تفاوت قیمت آزاد با ترجیحی، بهروز میگیرند. نباید بگذاریم فاصلههای قیمتی، موجب نوسانات روزانه ارز و تورم کالاها شود.
- با بررسی شرایط، ضوابط و موقعیت کالاها، موقعیت ذخایر برای ارز ترجیحی تصمیم خواهیم گرفت. مطمئناً تصمیمی اتخاذ نمیکنیم که به بیثباتی یا التهاب قیمتها منجر شود.
- اگر قرار است ارز ترجیحی برداشته شود، باید مابهالتفاوت آن برای مردم جبران شود حالا یا از طریق کالابرگ یا از روش دیگر اما در هر صورت نمیتوان بیمحابا ارز ترجیحی را برداشت».
سؤال اصلی از آقای همتی با توجه به تجارب گذشته این است که نرخ ارز قرار است کجا قیمتگذاری شود که هم تک نرخی و هم باثبات باشد تا فعالان اقتصادی تکلیف خود را بدانند و کالاهای اساسی مورد نیاز مردم بدرستی تأمین شود؟ نکته مهم این است که وقتی از قیمت ارز سؤال میشود، آقای همتی پاسخی آمیخته با طفره رفتن و فعل مجهول میدهد: «درباره نرخ ارز صحبت نمیکنم؛ مسئول نرخگذاری نباید بانک مرکزی باشد و باید از نوسانات نرخ ارز جلوگیری کند... کانال یا دالانی برای نرخ ارز تعیین میشود». اگر بانک مرکزی در اینباره مسئولیت نپذیرد، پس کجا قرار است مسئولیت قبول کند؟ فاعل گزاره «کانالی برای ارز تعیین میشود» کیست؟!
از همین منظر باید سؤال کرد که اگر به نام تک نرخی کردن، ارز ترجیحی را حذف کردید (که به معنای افزایش قیمت است) چه تضمینی میدهید که قیمت مثلاً برای یک سال ثابت بماند و به چند نرخی جدید با ارقام بالاتر ختم نشود؟!
نکته اساسی این است که آیا دولت، بانک مرکزی و وزارت اقتصاد (تیم اقتصادی دولت) برای خود، نقش حاکمیتی درباره تعیین و تثبیت قیمت ارز قائل هستند، یا در اثر مشورتهای غلط خیال میکنند که در اینباره مسئولیتی ندارند و باید بازار را به دست دلالان و کانالهای مجازی قیمتساز و اخلالگران مرتبط با جنگ اقتصادی دشمن بسپارند؟!
آقای همتی هنگام تصدی وزارت نیز، مدعی مبارزه با رانت از طریق حذف ارز نیمایی و حذف قیمتگذاری در اقلام دیگر مانند خودرو بود، اما این رویکرد فقط استارت گرانیهای تازه را زد، بیآنکه بتواند تک نرخی ادعایی را عملی کند و به بازار ثبات بخشد.
از سوی دیگر، معنای تک نرخی کردن و حذف ارز ترجیحی، ایجاد شوک قیمتی درباره کالاهای اساسی است. دولت قادر نیست مابهالتفاوت نرخ ارز آزاد و ترجیحی را عیناً و تمام و کمال به خود مردم بدهد، ضمن اینکه عملاً با افزایش نرخ ارز (به اسم تک نرخی کردن)، بهای کالاها و خدمات را بالا میبرد و موجب کاهش ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم میشود. در این شرایط (تورم بالای 40 درصد) در کمتر از یک سال، نصف ارزش یارانههای پرداختی از بین میرود و فقط میراث تورمی بر جای میماند و دولت مجبور است با رقمهای بالاتر، نظام چند نرخی را مجدداً برقرار کند!
راهحل درست آن است که دولت با حمایت دیگر دستگاهها، قیمتگذار اصلی ارز باشد و با معارضان اخلالگر در این زمینه برخورد شود؛ همچنین دولت باید واگذاری ارز ترجیحی را هدفمند و هوشمند کند، به نحوی که دریافتکننده نتواند ارز دریافتی را صرف واردات کالای دیگری کند، یا اصلاً وارد نکند و یا به قیمت ارز دولتی وارد کند و به قیمت آزاد بفروشد. در هر صورت، دو راه بیشتر نیست. یا تک نرخی کردن ارز با قیمت پایین برای حفظ ارزش پول ملی و سرکوب قیمتسازان مصنوعی؛ و یا واگذاری ارز ترجیحی و نظارت سختگیرانه برای اینکه تأمین کالاهای اساسی و معیشت مردم مختل نشود. هر کاری جز این، فرار از مسئولیت است که متناوباً به حیف و میل منابع ارزی واگذار شده از یکسو و تأیید قیمتسازیهای مصنوعی جدید از سوی دیگر منتهی میشود.
اسرائیل آماده جنگ با ایران نیست
و شاید بیدفاعتر از جنگ 12 روزه باشد
بر خلاف فضاسازیهای رسانهای مبنی بر آساننمایی حمله دوباره اسرائیل به ایران با چراغ سبز ترامپ، یک روزنامه صهیونیستی فاش کرد اسرائیل و آمریکا، همچنان با معضلی جدی و مشکل کمبود مهمات رهگیر و زمان طولانی تولید آنها روبهرو هستند.
روزنامه تایمز اسرائیل در گزارشی تاکید کرد: در میان تهدیدهای نبرد جدید با ایران، کارشناسان هشدار میدهند که دفاع موشکی ممکن است آماده نباشد و اسرائیل بیدفاعتر از جنگ 12 روزه باشد.
این روزنامه نوشت: با بازسازی زرادخانه تهران و کاهش تدارکات رهگیر آمریکا و کند شدن تأمین مجدد آن، تحلیلگران میگویند جنگ دیگری ممکن است چالش بیشتری برای جبهه داخلی اسرائیل ایجاد کند.
تحلیلگران به طور فزایندهای باور دارند که ممکن است رویارویی تازهای با ایران در راه باشد. اما جنگ جدید ممکن است اسرائیل را کمتر مجهز کند تا در برابر تهدید موشکی هنوز قدرتمند تهران از خود دفاع کند، نسبت به دور ۱۲ روزه نبرد در بهار.
درگیری ژوئن نه تنها وسعت تهدید موشکی ایران را آشکار کرد، بلکه محدودیتهای دفاعهای موجود در برابر آن را نیز آشکار ساخت. در حالی که تهران به بازسازی و تنظیم عملیات موشکی خود پرداخته، اسرائیل و ایالات متحده همچنان به دلیل کاهش ذخایر رهگیر و زمانبندی طولانی تولید محدود هستند.
بر اساس گزارشی در اکتبر CNN چندین محموله سدیم پرکلرات
- ماده کلیدی تولید سوخت جامد موشکهای میان برد متعارف ایران - از چین به بندرعباس ایران رسید. اخیراً، انبیسی گزارش داد که مقامات اسرائیلی نگران برنامه رو به رشد موشکهای بالستیک ایران هستند. گزارش دیگری گفته که ایران در حال حاضر حدود ۲۰۰۰ موشک بالستیک دارد، تقریباً همان تعداد موشک که در آستانه جنگ ۱۲ روزه داشت.
تحلیلگران نتیجه گرفتهاند که خسارتی که اسرائیل به برنامه موشکهای بالستیک ایران در جریان درگیری با جمهوری اسلامی وارد کرده، «کمتر شدید» از آن چیزی است که در ابتدا ارزیابی شده بود.
آری سیکورل، معاون مدیر سیاست خارجی در مؤسسه یهودی برای امور امنیت ملی (JINSA) گفت: «این یک نگرانی بسیار واقعی است.هم اسرائیل و هم آمریکا مقدار عظیمی از ذخایر رهگیر خود را استفاده کردند... ما هنوز خیلی عقب هستیم در تأمین مجدد برای بازگشت به آنچه قبلاً داشتیم.»
بر اساس گزارشها، نیروهای آمریکایی بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ موشک تاد شلیک کردهاند. این مجموعا تقریباً یک چهارم ذخیره رهگیر THAAD آمریکا را در طول ۱۲ روز درگیری مصرف کرده است.
با این حال، حداقل ۳۶ موشک از آرایه دفاعی عبور کرده و مناطق مسکونی را هدف قرار دادهاند که ۳۲ نفر را کشته و بیش از ۳۰۰۰ نفر را زخمی کرده است، طبق گفته مقامات بهداشتی و بیمارستانها. این موشکها همراه با یک حمله موفق پهپادی، به ۲۳۰۵ خانه در ۲۴۰ ساختمان، خسارت وارد کردند و بیش از ۱۳۰۰۰ اسرائیلی را آواره کردند.
به گفته سیکورل، این درگیری درس سختی را برای اسرائیل و متحدانش برجسته کرد: «آنچه قبلاً داشتیم کافی نیست، آن پایه کافی نیست. حجم زیاد رهگیرهای مورد نیاز، محدودیتهای فرضیات موجود دفاع موشکی را در برابر حملات موشکی مداوم و با شدت بالا آشکار میکند». جنگ ۱۲ روزه گذشته، نه تنها ابعاد تهدید موشکی ایران را آشکار کرد، بلکه محدودیتهای سامانههای دفاعی کنونی اسرائیل را هم نشان داد؛ سامانههای پدافندی اسرائیل، در صورت بروز درگیری جدید با ایران، احتمالا آماده نیستند؛ در حالی که ایران در ماههای اخیر به بازسازی و تنظیم مجدد خطوط تولید موشکهای خود پرداخته، اسرائیل و آمریکا، همچنان با مشکل کمبود مهمات رهگیر اینترسپتور و زمان طولانی تولید آنها روبهرو هستند.