kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۳۸۵
تاریخ انتشار : ۱۶ شهريور ۱۳۹۳ - ۲۰:۰۹
نگاهی به اقتباس‌های هالیوودی از پیامبران

از روایت پرتحریف تا تقدس زدایی


 رضافرخی
داستان‌های مذهبی و تاریخی، یکی از محورهای مورد علاقه رسانه ‌ها و بنگاه‌های تولید محصولات فرهنگی بوده است. چند مرکز سخن پراکنی و تولید محصولات رسانه‌ای همیشه علاقه دارند تا روایت‌های خاص خود را درباره چنین موضوعاتی ارائه دهند.این مسئله به ویژه در تراست‌های خبری غربی و همچنین بنگاه‌های فیلم سازی به کرات دیده شده است. به شکلی که کمتر کسی است که متوجه تغییر شدید روایت‌ها و داستان‌های واقعی تاریخی در محصولات آن‌ها نشود. بهترین نمونه این جریان را در سری فیلم‌های «300» درباره تاریخ ایران می‌توان ملاحظه کرد.
در این میان هالیوود با اکران فیلم «نوح» بار دیگر نشان داد که به ارائه برداشت ‌ها و نوع خاصی از روایت درباره داستان‌های مذهبی و تاریخی علاقه فراوانی  دارد.
نوح؛یک بازخوانی پرتحریف
روایت دارن آرنوفسکی درباره نوح در فیلمی که با نویسندگی خود وی و آری هندل تولید کرده آن‌قدر عجیب و غریب است که بسیاری از منتقدان را به شدت متعجب کرده است. نوح یکی ازبزرگ‌ترین پیامبران الهی است و برای همه ادیان، تقدس دارد. اما در این فیلم هالیوودی به شکل قابل توجهی داستان زندگی آن پیامبر تحریف شده است. در فیلمی که آرنوفسکی ساخته، حضرت نوح یک فرد به شدت عادی است. فردی که حتی پس از ابلاغ پیامبری از سوی خدا که اتفاقا در غالب یک الهام صورت می‌گیرد باز هم در معرض همان اشتباهات گذشته اش است. در این فیلم، کنعان از کشتی جا نمی‌ماند و تنها در پایان قصه راه خود را تغییر می‌دهد. اما واتسون که نقش عروس نوح را ایفا کرده دائما دراین تنش است که نوح فرزندش را پس از تولد از بین نبرد.چرا که دراین فیلم این مسئله بار‌ها از سوی حضرت نوح مطرح می‌شود که خواست خداوند این است که هیچ فرزند جدیدی در عصر تازه زمان شکل نگیرد تا پس از فوت حضرت نوح (ع) و خانواده اش، زمین به طور کلی از انسان خالی شود. جالب‌تر اینکه دراین فیلم نوح(ع) تنها در نهایت خود و فرزندانش را از بلای پایانی نجات می‌دهد و به نوعی خانواده او به علاوه یک جفت از هر حیوان عصر تازه بشریت را می‌سازند.
داستان فیلم نوح
 آن‌قدر پرت و پلا در این فیلم روایت شده که منتقدانی همچون روگر مور در سایت "موی نیشن" آن را یک سرمایه گذاری بیهوده از سوی کمپانی پارامونت پیکچرز می‌داند.همچنین "رودریگز" در سایت "میامی هارولد" هم فیلم نوح را بسیار عجیب وغریب خوانده و تاکید دارد که اگر جلوه‌های ویژه وجود نداشت، این فیلم حتی توانایی جذب مخاطب عام را هم ندارد.
آخرالزمان هالیوودی همراه با تقدس زدایی
در این میان آنچه به نظر می‌رسد در فیلم نوح وجود دارد یک دیدگاه آخر الزمانی با رویکرد تغییر تعاریف از خدا در ادیان و همچنین تقدس زدایی است. آرنوفسکی درلایه‌های پنهان فیلم خود سعی دارد تا نوح (ع) را یک فرد کاملا عادی بنامد که خطاهای بزرگی هم انجام داده است.این مسئله را می‌توان در پایان فیلم،هنگامی که نوح نوشیدنی را با حالت عجیب می‌نوشد بعینه مشاهده کرد. مخاطب متوجه نمی‌شود که نوح(ع) چه چیزی می‌خورد، اما حالت نوشیدن آن دقیقا تداعی کننده یک شخص مست است. تقدس کاراکتر نوح(ع) که از ابتدای فیلم به شکل قابل توجهی زیر سوال رفته با این سکانس پایانی کاملا در فیلم فرو می‌ریزد. شاید هم به همین دلیل از نمایش این فیلم در بسیاری از کشور‌ها جلوگیری شده است.
از ده فرمان تا مصائب مسیح؛تناقض‌های فراوان
دراین بین با نگاهی به محصولات این چنینی هالیوود در گذشته هم می‌توان اشاره کرد که این روند تحریف گسترده در داستان ‌ها و روایت‌های تاریخی و همچنین تقدس زدایی و وارد کردن رویکردهای اومانیستی در قصه‌های مذهبی ،کاملا سابقه دار است.همچنان که در فیلم «ده فرمان» به کارگردانی سسیل بی دومیل هم این مسئله قابل مشاهده بود. شاهد دیگر این ماجرا فیلم "کتاب مقدس" به کارگردانی جان هیوستن محصول 1966 است. فیلمی که درآن از حضرت آدم(ع) تا زندگی تعداد زیادی از پیامبران روایت می‌شود. فیلم نه درون مایه مذهبی دارد و نه چندان به عنصر مذهب می‌پردازد. فیلم "کتاب مقدس" علی رغم اسم ظاهری خود، به شدت به بیان یک قصه تاریخی پر از تحریف و وارد ساختن قصه‌های ساختگی به اصل داستان علاقه دارد. مخاطب این فیلم در کل زمان فیلم به جز برخی بخش‌های استثنایی ،احساس تماشای یک فیلم مذهبی را ندارد. همچنان که این مسئله به شکل‌های دیگری در فیلم‌هایی که درباره قصه حضرت یوسف (ع) هم تولید شده، دیده می‌شود.
خشونت زجرآور برای ایجاد تقدس
با توجه به تمام این مسائل به نظر می‌رسد که تنها فیلمی که برخی از منتقدان از آن به عنوان یک فیلم تاریخی –مذهبی دفاع می‌کنند فیلم «مصائب مسیح» به کارگردانی مل گیبسون است. فیلمی با صحنه‌های بسیار خشن و  سیاه که در آن مسیح دائما در حال دیدن انواع و اقسام زجر‌ها ومصیبت هاست.نکته جالب درباره این ساخته مل گیبسون هم این است که این کارگردان نام آشنا برای تقدس بخشیدن به پیامبر خدا به شدت در مشکلات مسیح(ع) اغراق می‌کند. ضمن اینکه باز هم ماجرای پسرخدا در این فیلم آن‌قدر تکرار می‌شود که به طور کلی پیام مسیح فراموش شده است.
در نهایت به نظر می‌رسد که این گونه قصه گویی و روایت گری از اتفاقات مهم و شخصیت‌های برجسته مذهبی در هالیوود به یک رویه مبدل شده است. رویه‌ای که این بار در فیلم «نوح» به شکل برجسته تری دیده شد. هالیوود با تولید و اکران این فیلم سعی داشت به مخاطب نوعی تقدس زدایی از مذهب را انتقال دهد و در کنار این مسئله باز هم خاطرنشان کند که با تکیه برجلوه ‌ها و امکانات فنی درآینده بخش‌های بیشتری از تاریخ مذهبی را تحریف خواهد کرد. از سوی دیگر باید پس از این حجم گسترده تولیدات درباره داستان‌ها وشخصیت‌های مذهبی به این اشاره کرد که هالیوودی‌‌ها به طور چشمگیری در انتقال پیام‌های عمیق دراین گونه فیلم ‌ها ضعیف هستند. آن چنان که معنویت در بسیاری از این گونه تولیدات هالیوودی دیده نمی‌شود.